فايل ماركت

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۲۹ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي , فصل دوم پايان نامه شادكامي, مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي , فصل دوم پايان نامه شادكامي, مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي , فصل دوم پايان نامه شادكامي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه )

در 22 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع شادكامي:

شادكامي

تعاريف شادكامي

نشاط‌ از جـمله پديـده‌هاي روان شناختي است كه تحقيقات، مطالعات و بررسي‌هاي مختلفي را معطوف خود ساخته است. روان شناسان نظريه پرداز،‌ نشاط‌ را‌ نوعي «هيجان مثبت» مي‌دانند كه تأثير ژرفي برساز‌ و كارهاي جسماني، شناختي و رواني در مكانيزم دارد و عملكرد آدمي را درزمـينه‌هاي مـختلف بـهبود مي‌بخشد (گلدبرگ ، 1997؛ آندروز ، 1989).

شادماني، از جمله موضوعاتي‌ است كه از ديرباز انديشمنداني نظير ارسطو، زنون و اپيكور به آن‌ پرداخته‌اند. ارسطو، دست‌كم به سه نوع شادماني معتقد است؛ در پايين‌ترين سطح، عقيده‌ي مردم‌ عادي است كه شـادماني را معادل موفقيت و كاميابي مي‌دانند و در‌ سطح‌ بالاتر از آن، شادماني مورد نظر ارسطو يا شادماني ناشي از معنويت قرار مي‌گيرد. روان‌شناسان، در سالهاي‌ آخر قرن بيستم توجه به احساسات مثبت را آغاز كرده‌اند و روزبه‌روز به اين توجه افزوده‌اند (آرگيل‌، 2001). در اين فـرايند، سه‌ جـهت‌گيري‌ قابل تشخيص وجود دارد كه به‌ سنجش ميزان شادماني، بررسي عوامل موثر بر شادماني و شيوه‌هاي افزايش شادماني مربوط مي‌شود (كشاورزافشار، وخوش كنش، 1387).

از آنجا كـه شـادي‌ يـكي‌ از هيجانات اساسي بشر است، لذا هر كس به فراخور خود آن را تجربه‌ مي‌نمايد. اما‌ تـعريف‌ شـادي بـه سادگي تجربه آن نيست. افلاطون در كتاب جمهوري به سه عنصر در وجود انسان‌ اشاره‌ مي‌كند كه عـبارتند از: قـوه عـقل يا استدلال، احساسات و اميال‌. افلاطون شادي را حالتي از انسان مي‌داند كه بين اين سه عـنصر تـعادل و هماهنگي‌ وجود‌ داشته‌ باشد(ديكي،1999). ارسطو شادي را زندگي معنوي مي‌داند. جان لاك و جرمي‌ بنتام مـعتقدند كـه شـادي مبتني بر تعداد وقايع لذتبخش است. آرگيل و همكاران(1995) شادي‌ را تركيبي از وجود عاطفه مـثبت، فقدان عـاطفه منفي و رضايت‌ از‌ زندگي مي‌دانند (به نقل از شاه جعفري، عابدي، دريكوندي، 1381).

روان‌شناسان و پژوهشگران جديد‌ نيز‌ به اشكال گوناگون، به تعريف مفهوم شادكامي پرداخته‌اند به عنوان مثال، دينر و ديـنر (1995) و آرگـيل(2001) در تعريف شادكامي، به بررسي زمينه‌يابي كه‌ بر روي نمونه‌هاي فراواني انجام شده، اشاره كرده و معتقدند كه شادكامي، شامل حالت خوشحالي‌ يا‌ سرور(هيجانات‌ مثبت)، راضي‌ بودن از زندگي و فقدان‌ افسردگي‌ و اضطراب(عواطف منفي) است. اين تعريف، شايد جامع‌تر از ساير تعاريف باشد زيـرا، مجموعه‌ي عـواطف مثبت و منفي كه‌ امري دروني هستند را درنظر گرفته و در‌ بعد‌ بيروني‌ نيز، به رضايت از زندگي اشاره دارد.

آرگيل و هـمكاران(1990) بر اين باورند كه، هنگامي كه،از مردم پرسيده مي‌شود منظور از‌ شادكامي‌ چيست؟ آنان‌ دو نوع پاسخ را ارايه مي‌دهند:

الف)ممكن است حالت‌هاي هيجاني مثبتي مانند لذت را مـطرح كنند.

ب)يا ايـن‌كه، آن‌ را‌ راضـي‌ بودن از زندگي به‌طور كلي و يا بيشتر جنبه‌هاي آن بدانند.

پس به نظر مي‌رسد كه، شادكامي‌ دسـت‌ كـم دو جز اساسي‌ عاطفي و شناختي دارد. باوجوداين شادكامي متضاد افسردگي‌ نيست، اما، نبود افسردگي دليل لازم‌ براي‌ رسيدن‌ با شادكامي‌ است و اين نـكته را بـه زيـبايي در نظريه‌ي آرجيل مي‌بينيم كه‌ معتقد است: اگر‌ شادكامي‌ فقط ـافسردگي باشد، نيازي به‌ اندازه‌گيري و بررسي آن نـيست، زيرا، افسردگي بـه خـوبي شناخته‌ شده است. وي باور‌ دارد‌ كه، شادكامي‌ داراي سه جزء اساسي‌ است: هيجان مثبت، رضايت از زندگي و نبود هيجان‌هاي منفي‌ از جمله افـسردگي و اضطرب(خانزاده و همكاران، 1384).

از‌ نظر‌ هاكمن و همكاران(1998) نيزنشاط داراي سـه بـعداساسي اسـت‌كه عبارتند از:

بعد‌ جنسي؛

بعد هيجاني(عاطفي)؛

بعد شناختي(ذهني).

فرد داراي نشاط به ندرت از نشانه‌هايي نظير سردرد مـزمن،‌ احـساس‌ تـنيدگي و فشار جسماني (نظير گرفتگي عضلاني)، بي‌نظمي در كاركرد سيستم تنفسي‌ و قلبي و جز آن رنج مي‌برد. چـنين‌ فـردي‌ از‌ نـظر هيجاني نيز به ندرت در دام‌ اختلالات‌ رواني، به ويژه اضطراب و افسردگي، گرفتار مي‌آيد. افـزون بـر آن، فرد با‌ نشاط‌ از حداكثر مهارتهاي ذهني خويش‌ در‌ جهت رشد‌ بهره‌ مي‌گيرد.‌ از هـمين رو در ابـراز ايـده‌هاي‌ نو،‌ مسئله سياسي، تمركز و يادسپاري و يادآوري اطلاعات از ديگران پيشي مي‌گيرد.‌ گويي‌ «فراغ خاطري» كـه نـشاط پديد مي‌آورد،‌ قابليت ذهني و توانايي‌ مغزي‌ را براي عرضة عملكرد مثبت‌ فزوني‌ مي‌بخشد(روسل ، 1994).

جامع‌ترين و در‌ عين‌ حال عملياتي‌ترين تعريف شادماني را وينهوون(1988) ارائه مي‌دهد. به‌ نظر‌ او شـادماني بـه قـضاوت فرد از درجه يا ميزان مطلوبيت كيفيت كل در‌ زندگيش‌ اطلاق مي‌گردد. به عبارت ديگر‌ شادماني‌ بـه ايـن‌ معناست‌ كه‌ فرد چقدر زندگي خود را دوست‌ دارد. در‌ تعريف وينهوون از شادماني چند عـنصر وجـود دارد كـه به اختصار توضيح‌ داده‌ مي‌شود(به نقل از شاه جعفري و همكاران، 1381).

1) ميزان و درجه: واژه شادي نشان دهنده درك كمال مطلوب زندگي نيست بلكه نشان دهنده مقدار و ميزان كيفي است. هنگامي كه مي‌گوييم فردي شاد است، اين بدين معني است كه وي زندگي خود را بيش از آنكه نامطلوب بداند، مطلوب مي‌پندارد.

2) فردي بودن: واژه شادي تنها براي تشريح حالت يك نفر قابل استفاده است و نمي‌توان آن را درباره جمع به كار گرفت.

3) ارزيابي يا قضاوت كردن: واژه شادي هنگامي استفاده مي‌شود كه انسان درباره كيفيت زندگي خويش دست به يك ارزيابي كلي بزند، اين قضاوت خود نشانگر يك فعاليت عقلاني است. پس شادي صرفاً مجموعه اي از لذت‌ها نيست بلكه نوعي ساخت و ساز شناختي نيز محسوب مي‌شود كه افراد با كنار هم قرار دادن تجربه ها به آن مي‌رسند. وين هوون از اين مفهوم سازي نتيجه مي‌گيرد كه واژه شادي براي افرادي كه ذهن آن‌ها از پويايي و استدلال كافي برخوردار نباشد، قابل استفاده نيست.

4) زندگي به عنوان يك كل : شادي به رضايت از كل زندگي اشاره دارد.

5) مطلوب بودن: مطلوب بودن احساس خوشايندي است كه از يك تجربه عاطفي مستقيم ناشي مي‌شود و در حقيقت جزء عاطفي شادي را تشكيل مي‌دهد(شهيدي، 1389).

 


 

قسمتي از منابع:

 

منابع فارسي

اينگلهارت، رونالد. (1994). تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي، ترجمه مريم وتر (1382). تهران: كوير.

پروين، لورنس اي.؛ و جان، اوليور پي. (2001). شخصيت(نظريه و پژوهش). مترجمان: دكتر محمد جوادي و پروين كديور (1386).چاپ هشتم، انتشارات آييژ.

پسنديده، عباس. (1390). نظريه توحيد در شادكامي. مجله روانشناسي و دين. شماره 15، 30-5.

خانزاده، حسين؛ علي، عباس ؛ صفي خاني، ليلي. (1384). بررسي رابطه بين شخصيت و شادكامي. مجله اصلاح و تربيت، شماره 46: 24-21.

 

خريد

 

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۳۰ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه ) , , پژوهش بررسي خودكارآمدي , فصل دوم پايان نامه بررسي خودكارآمدي, مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه ) , , پژوهش بررسي خودكارآمدي , فصل دوم پايان نامه بررسي خودكارآمدي, مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه ) , , پژوهش بررسي خودكارآمدي , فصل دوم پايان نامه بررسي خودكارآمدي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش بررسي خودكارآمدي ( فصل دوم پايان نامه )

 

در 18 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

 

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع بررسي خودكارآمدي:

 

2-2. خود كار آمدي

2-3-1. مفهوم خودكارآمدي

خودكارآمدي از نظريه شناخت اجتماعي آلبرت بندورا (1997) روان‌شناس مشهور، مشتق شـده اسـت كه به باورها يا قضاوتهاي فرد به توانائيهاي خود در انجام‌ وظايف‌ و مسئوليتها اشاره دارد. نظريه شناخت اجتماعي مبتني بر الگوي علّي سه جانبه رفتار، محيط و فرد است. اين الگو به ارتـباط مـتقابل بين رفتار، اثرات محيطي و عوامل‌ فردي (عوامل‌ شناختي، عاطفي و بيولوژيك) كه به ادراك فرد براي توصيف كاركردهاي روان شناختي اشاره دارد، تأكيد مي كند. بر اساس اين نظريه، افراد در يك نظام علّيت سـه جـانبه‌ بر‌ انگيزش‌ و رفتار خود اثر مي‌ گذارند. بندورا (1997)‌ اثرات يك بعدي محيط بر رفتار فرد كه يكي از فرضيه هاي مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد‌ كرد.‌ انسانها‌ داراي نوعي نـظام خـود كـنترلي و نيروي خود‌ تنظيمي‌ هستند و تـوسط آن نـظام بـر افكار، احساسات و رفتار هاي خود كنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعيين‌ كننده‌اي‌ ايفا‌ مي كنند (عبدالهي، 1385). بندورا روابط متقابل ميان اين عوامل سه گانه را در كتاب خود با عنوان بنيادهاي اجتماعي تفكر و عمل (1986) به صورت شكل 2-1 نشان داده است (سيف، 1392):

بدين ترتيب رفتار انسان تنها در كنترل مـحيط‌ نـيست بـلكه فرايندهاي شناختي نقش مهمي در رفتار آدمي دارند. عـملكرد و يـادگيري انسان متاثر از گرايشهاي شناختي،‌ عاطفي‌ و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودي فعال است و بر‌ رويدادهاي زندگي خود اثر مـي گـذارد. انـسان تحت تاثير عوامل روان شناختي است و به‌طور فعال‌ در‌ انگيزه‌ ها و رفـتار خود اثر دارد. براساس نظر «باندورا»، افراد نه توسط‌ نيروهاي‌ دروني‌ رانده مي شوند، نه محركهاي محيطي آنها را بـه عـمل سـوق مي دهند، بلكه‌ كاركردهاي‌ روان‌ شناختي، عملكرد، رفتار، محيط و محركات آن را تـعيين مـي كند(عبدالهي، 1385).

بندورا (1997)‌ مطرح‌ مي كند كه خود كارآمدي، توان سازنده اي است كه بدان وسيله، مهارتهاي‌ شـناختي،‌ اجـتماعي،‌ عـاطفي و رفتاري انسان براي تحقق اهداف مختلف، به گونه اي اثربخش ساماندهي مي‌ شـود.‌ بـه نـظر وي داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهاي قبلي افراد پيش بيني كننده‌ هاي‌ مناسبي‌ براي عملكرد آيـنده افـراد نـيستند، بلكه باور انسان در باره توانائيهاي خود در انجام آنها‌ بر‌ چگونگي عملكرد خويش مؤثر اسـت. بـين داشتن مهارتهاي مختلف با توان تركيب‌ آنها‌ به‌ روشهاي مناسب براي انجام وظـايف در شـرايط گـوناگون، تفاوت آشكار وجود دارد. "افراد كاملاً مي‌ دانند‌ كه‌ بايد چه وظايفي را انجام دهند و مـهارتهاي لازم بـراي انجام وظايف‌ دارند،‌ اما اغلب در اجراي مناسب مهارتها موفق نيستند" (بندورا 1997).

2-3-2. تعريف خودكار آمدي

در تئوري بندورا منظور از خودكارآمدي شخصي احساس هاي شايستگي، كفايت و قابليت در كنار آمدن با زندگي است. همچنين بندورا خودكارآمدي را بر ميزان ادراك ما از درجه كنترلي كه بر زندگي مان داريم، تعريف مي كند (شولتز، 1998؛ به نقل از طاهري زاده و همكاران، 1390).

كسيدي و ايچوز (1998) خودكارآمدي را عقيده به توانايي يك فرد در داشتن يك رفتار يا انجام يك كار خاص به صورت موفقيت آميز مي دانند ( به نقل از كوربانگو و همكاران، 2006). بندورا (1997) خودكارآمدي ادراكي را به عنوان ايمان به توانايي يك فرد براي سازماندهي كردن و عملي كردن مسيرهاي عملي مورد نياز در مديريت شرايط آينده، باورهاي خودكارآمدي اينكه مردم چگونه فكر مي كنند، احساس مي كنند و خودشان را بر مي انگيزانند و عمل مي كنند تعريف كرده است.

 

خريد

 

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۴۷۵ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي, مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي, مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )

در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي درباره درمان وجودي:

پايان نامه درباره درمان وجودي:

روش درمان وجودي

تاريخچه درمان وجودي

درمان وجودي گرا ريشه اش در فلسفه اگزيستانسياليسم است. مي توان گفت كه مارتين هيدگر (1971) پدر فلسفه وجودي است كه بزرگترين تاثير بر روان درماني و مشاوره وجودي داشت (به نقل از نلسون ، 2006). هر چند هيدگر خودش مستقيما و صريحا در مورد روان درماني چيزي نگفته است. اما مفاهيم فلسفه اش توسط دو تن از روان پزشكان به نامهاي بينسونگرا (1996-1881) و بوس (1990-1903) در حيطه درمان به كار گرفته شد و از آن در فهم مشكلات بيماران بهره گرفتند، روش آنها در روان درماني و استفاده از مفاهيم فلسفه وجودي در درمان نقطه آغازي براي بكار گيري رويكرد وجود گرايي در مشاوره و روان درماني بود (يالوم ، 1980).

مهم ترين عامل موثر در رشد روان درماني و درمان وجودي به وسيله دو فيلسوف و روان درمانگري در همين سالها به نامهاي ديورزن و كنوارد (2005) انجام گرفته است. بايد گفت مي (1994-1909) در زمينه وجود گرايي نقش مهمي داشت(يالوم، 2001).

در مجموع مي توان گفت كه شماري از درمانگران آمريكايي سعي كرده اند رشته هاي متعدد وجودنگري را به صورت يك رويكرد باليني منسجم به هم نزديك كنند. آنها اساس فلسفي وجود نگري را به صورتي كه سورن كي ير كگارد ، مارتين هايدگر، ژان پل سالتر و مارتين بابر بيان كردند؛ موضوعات باليني درمانگران وجودي پيشگام، مخصوصا بينزوانگر، باس و مي؛ و تجربيات باليني خودشان را در نظام روان درماني مشخصي تركيب كردند. شخصيت هاي اصلي در بين اين نظريه پردازان عبارتند از: جيمز بوگنتال (1965، 1987، 1990)، ايروينگ يالوم (1980)، و ارنست كين (1970) كه در اينجا كار جمعي آنها را بيان مي كنيم.

مفهوم درمان وجودي

وجود درماني عبارت است از يك رويكرد در مشاوره و روان درماني كه اساسش بر اين استوار است كه انسان وجودش بر ماهيتش مقدم است. روان درماني وجودي براساس ديدگاه خود درباره زندگي انسان به اهميت زندگي آنها مي پردازد(نظري و ضرغامي، 1388). روان درماني وجودي كه رويكرد فلسفي درباره مردم و وجودشان دارد به مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي از مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي مضامين محسوب مي شود تا يك رشته فنون و روش. اين مضامين عبارتند از: اصالت، دروغ، همدلي، مرگ و زندگي، آزادي، مسئوليت پذيري در قبال خود و ديگران، معنايابي و كنارآمدن با بي معنايي. رويكرد وجودي بيش از رويكردهاي ديگر به آگاهي انسان ها در مورد خودشان مي پردازد و آنان را به گونه اي هدايت مي كند تا آن سوي مشكلات و وقايع را ببينند (سزاس ، 2005).

اين رويكرد درماني بيش از ساير ديدگاه ها به بررسي آگاهي انسان از خود و توانايي فرد در نگريستن به ماوراي مشكلات خويش و مسائل وجودي مي پردازد. انسان نمي تواند به تنهايي و جداي از ديگران زندگي كند. عمق بخشيدن به روابط صميمانه و صادقانه با ديگران از پيشنهاد هاي روان درماني وجودي است. در اين رويكرد تلاش نمي شود درد و رنج انسان از بين برود، زيرا زندگي انسان ماهيتا توام با رنج است. در عوض به انسان ها كمك مي شود، با پذيرش واقعيت درد و رنج براي دردهاي زندگي معنا بيابند كه در اين صورت دردها لذت بخش خواهند شد (نظري و ضرغامي، 1388).

روان شناسي وجودي سعي داد بيشتر از قرار دادن زندگي زير يك سيستم عقلي و گروههاي سازمان يافته، احساس و روح خود زندگي را جذب كنند. به علاوه روان شناسي وجودي در نظر دارد انديشه هاي فلسفي اساسي در فهم روان شناختي ما را در بر گيرد و به مراجعان كمك مي كند تا درك كنند با داشتن تنگناهاي مختلف هم مي توانند روي پاي خودشان بايستند (جاكوبسن ، 2007).

نگرش آن در مورد انسان:

نگرش وجودي ديدگاه قطعي در مورد طبيعت انسان كه توسط روان تحليل گري سنتي و رفتار گرايي افراطي حمايت شده است را رد مي كند روان تحليل گران انسان را به عنوان محصور شده توسط نيروهاي نا هشيار و سايقهاي غير منطقي و حوادث گذشته مي بينند و رفتار درمانگران موقعيت هاي فرهنگي و اجتماعي را موثر مي دانند اما درمان گران وجودي با وجود اينكه تعدادي از حقيقت ها را تصديق مي كنند در مورد شرايط انسان، بر آزادي ما در ساختن چگونگي مان تأكيد مي كنند. اين رويكرد بر اين اساس كه ما آزاديم پس مسئوليم در قبال اعمال خودمان، پايه ريزي شده است . ما خالق زندگي خويش هستيم و برنامه كار و اهداف آن را ترميم مي كنيم فرض اساسي وجود اينست كه ما قربانيان شرايط محيطي نيستيم، زيرا در حوزه وسيع ما چيزي هستيم كه انتخاب كرده ايم باشيم (قاضي، 1383).

 


 

قسمتي از متن منابع:

منابع:

بشيرپور، محراب؛ سليمي بجستاني، حسين؛ فرحبخش، كيومرث. (1392). مقايسه ميزان اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر رويكرد وجودي و شناختي-رفتاري بر كاهش كمرويي دانش آموزان پسر دبيرستاني. دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي، سال چهاردهم، شماره2 (52): 60-51.

پروچاسكا، جيمز و نوركراس، جان. (2007). نظريه هاي روان درماني (نظام هاي روان درماني). ترجمه يحيي سيد محمدي (1392).چاپ پنجم، تهران: روان.

پري زاده، هدي؛ حسن آبادي، حسين؛ مشهدي، علي و تقي زاده كرماني، علي. (1391). مقايسه اثربخشي گروه درماني وجودي و واقعيت درماني گروهي بر حل مشكل تصوير تن زنان ماستكتومي شده. زنان، مامايي و نازايي زنان، 15، 22: 35-27.

تاد، جوديت و بوهارت، آرتور سي. (2000). اصول روان شناسي باليني و مشاوره. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1392). چاپ پنجم، تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا.

جورج، ريكي ال و كريستاني، ترز اس. (1990). روان شناسي مشاوره؛ نظريه ها، اهداف و فرايندهاي مشاوره و روان درمانگري. مترجمان رضا فلاحي و محسن حاجيلو (1381). چاپ سوم، تهران: رشد.

حسن آبادي، حسين. (1385). مقايسه ميزان اثربخشي سه روش گروه درماني (عقلاني-عاطفي، وجودي-انسان گرايانه، معنوي-مذهبي) در افزايش عزت نفس زندانيان زندان مركزي مشهد. پايان نامه دكتري مشاوره، دانشگاه تربيت معلم.

خدادادي سنگده، جواد؛ اعتمادي، احمد؛ و علوي كاموسي، عزالدين. (1393). اثربخشي گروه درماني وجودي بر بهبود سلامت روان دانشجويان. مجله علمي-پژوهشي پژوهش هاي علوم شناختي و رفتاري. سال چهارم، شماره دوم: 130-119.

خداداي سنگده، جواد. (1390). اثربخشي درمان وجودي به شيوه گروهي بر افزايش كيفيت زندگي دانشجويان. پايان نامه كارشناسي ارشد رشته مشاوره خانواده، تهران: دانشگاه تربيت معلم.

فخاري نوابي نژاد، فروغان. (1387). تاثير مشاوره گروهي با رويكرد معنادرماني بر سطح سلامت روان زنان سالمند. مجله سالمندي ايران، 3 (7): 58-43.

فيرس، اي جري و ترال، تيموتي جي. (2002). روان شناسي باليني؛ مفاهيم روش ها و حرفه ها. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1391). تهران: رشد.

قاضي، قاسم (1383). نظريه ها و روش هاي مشاوره و روان درماني . تهران: انتشارات جنگل.

قنبري هاشم آبادي، بهرامعلي و بلقان آبادي، مصطفي. (1391). اثربخشي گروه درماني تحليل وجودي بر بهبود مهارت حل مسئله. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان، دوره هفدهم: 71-60.

 

 

 

خريد

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۵۵ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي , مباني نظري اختلال اضطراب اجتماعي , فصل دوم پايان نامه اختلال اضطراب اجتماعي, مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي , مباني نظري اختلال اضطراب اجتماعي , فصل دوم پايان نامه اختلال اضطراب اجتماعي, مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي , مباني نظري اختلال اضطراب اجتماعي , فصل دوم پايان نامه اختلال اضطراب اجتماعي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه )

در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اختلال اضطراب اجتماعي:

اختلال اضطراب اجتماعي

ويژگي هاي تشخيصي

ويژگي اصلي اختلال اضطراب اجتماعي، ترس يا اضطراب محسوس يا شديد از موقعيت هاي اجتماعي است كه در آنها ممكن است فرد مورد بررسي دقيق ديگران قرار بگيرد. در كودكان ترس يا اضطراب بايد در موقعيت همسالان و نه فقط در مدت تعامل با بزرگسالان روي دهد. وقتي فرد با اين موقعيت هاي اجتماعي مواجه مي شود، مي ترسد كه مورد ارزيابي منفي قرا گيرد. فرد نگران است كه به صورت مضطرب، ضعيف، ديوانه، احمق، كسل كننده، ترسناك، كثيف، يا دوست داشتني قضاوت شودف فرد مي ترسد كه به شيوه خاصي عمل كند يا به نظر برسد يا نشانه هاي اضطراب بروز دهد، مثل سرخ شدن، لرزيدن، عرق كردن، لكنت زبان، يا خيره شدن كه ديگران آنها را به صورت منفي ارزيابي كنند. برخي افراد مي ترسند ديگران را دلخور كنند يا در نتيجه آن طرد شوند. ترس از رنجاندن ديگران، براي مثال با خيره شدن يا نشان دادن نشانه هاي اضطراب- ممكن است ترس غالب در افراد فرهنگ هايي باشد كه گرايش هاي جمع گراي نيرومند دارند. فردي كه از لرزش دست مي ترسد، ممكن است از نوشيدن، خوردن، نوشتن يا اشاره كردن در انظار خودداري كند؛ فردي كه از عرق كردن مي ترسد امكان دارد از تكان دادن دست يا غذا خوردن تند اجتناب كند؛ و فردي كه از سرخ شدن مي ترسد ممكن است از عملكرد در انظار، نورهاي درخشان، يا بحث درباره موضوعات محرمانه اجتناب كند. برخي افراد از ادرار كردن در توالت هاي عمومي در مواقعي كه افراد ديگري حضور دارند مي ترسند يا از آن اجتناب مي كنند(انجمن روانپزشكي آمريكا ، 2013، ترجمه سيد محمدي، 1393).

موقعيت هاي اجتماعي تقريباً هميشه ترس يا اضطراب ايجاد مي كنند. بنابراين، فردي كه فقط گاهي در موقعيت هاي اجتماعي مضطرب مي شود، مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي تشخيص داده نمي شود. با اين حال ميزان و نوع ترس و اضطراب ممكن است در موقعيت هاي مختلف تفاوت داشته باشد.(مثل اضطراب انتظاري، حمله وحشتزدگي). گاهي اضطراب انتظاري ممكن است خيلي پيش تر از موقعيت هاي قريب الوقوع روي دهد (مثل نگراني هر روز يا به مدت چند هفته قبل از حضور در يك موقعيت اجتماعي، از پيش تكرار كردن گفتار به مدت چند روز). در كودكان، ترس يا اضطراب ممكن است با گريه، قشقرق، ميخكوب شدن، چسبيدنف يا جمع كردن خود در موقعيت هاي اجتماعي ابراز شود. فرد اغلب از موقعيت هاي اجتماعي كه مي ترسد اجتناب مي كندف و گرنه، اين موقعيت ها با ترس و اضطراب شديد تحمل مي شوند. اجتناب مي تواند گسترده (مثل نرفتن به ميهماني ها، خودداري از رفتن به مدرسه) يا ملايم باشد (مثل آماده كردن بيش از حد متني براي سخنرانيف منحرف كردن توجه به ديگران، محدود كردن تماس چشمي) (انجمن روانپزشكي آمريكا ، 2013، ترجمه سيد محمدي، 1393).

ترس يا اضطراب با خطر واقعي ارزيابي منفي شدن يا پيامدهاي چنين ارزيابي منفي، بيتناسب قضاوت مي شود. گاهي ممكن است اضطراب، بيش از حد قضاوت نشده باشدف زيرا با خطر واقعي ارتباط دارد (مثل مورد قلدري يا آزار ديگران قرار گرفتن). با اين حال، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي اغلب پيامدهاي منفي موقعيت هاي اجتماعي را بيش از حد برآورد مي كنند، و بنابراين قضاوت بي تناسب بودن توسط متخصص باليني صورت مي گيرد. وقتي چنين قضاوتي صورت مي گيرد، زمينه اجتماعي- فرهنگي بايد در نظر گرفته شده باشد. براي مثال، در برخي فرهنگ ها، رفتاري كه ممكن است از جهات ديگري اضطرابي به نظر برسدف شايد در موقعيت هاي اجتماعي مناسب محسوس شود (مثلاً ممكن است به صورت نشانه احترام در نظر گرفته شود) (انجمن روانپزشكي آمريكا ، 2013، ترجمه سيد محمدي، 1393).

مدت اين اختلال معمولاً حداقل 6 ماه است. اين استانه مدت براي متمايز كردن اين اختلال از ترس هاي اجتماعي موقتي كه رايج هستندف مخصوصاً در بين كودكان جامعهف كمك مي كند. با اين حال، از اين ملاك مديت بايد به عنوان رهنمود كلي، با در نظر گرفتن درجاتي از انعطاف پذيري استفاده شود. ترس، اضطراب، و اجتناب بايد روال عادي، عملكرد شغلي يا تحصيلي، يا فعاليت هاي اجتماعي يا روابط فرد را به طور قابل ملاحظه اي مختل كند، يا بايد ناراحتي يا اختلال قابل ملاحظه باليني در عملكرد اجتماعيف شغليف يا زمينه هاي مهم ديگر عملكرد او ايجاد كند. براي مثال، فردي كه از صحبت كردن در انظار مي ترسد، در صورتي كه به طور معمول با اين فعاليت در محل كار يا تكاليف درسي روبرو نشود، و اگر به طور قابل ملاحظه اي از آن ناراحت نباشد، مورد تشخيص اختلال اضطراب اجتماعي قرار نخواهد گرفت. با اين حال، اگر فرد به علت نشانه هاي اضطراب اجتماعي از شغل يا تحصيلاتي كه واقعاً دوست دارد اجتناب كند يا كنار گذاشته شود ملاك G برآورده مي شود(انجمن روانپزشكي آمريكا ، 2013، ترجمه سيد محمدي، 1393).

جدول 2-1. ملاك هاي اختلال اضطراب اجتماعي بر طبق DSM-5(انجمن روانپزشكي آمريكا ، 2013، ترجمه سيد محمدي، 1393)

ملاك هاي تشخيصي

  1. ترس يا اضطراب محسوس در مورد يك يا چند موقعيت اجتماعي كه در آنها فرد با احتمال بررسي دقيق ديگران مواجه شود. از جمله نمونه هاي آن عبارتند از تعامل هاي اجتماعي(مثل گفتگو داشتن، ملاقات كردن با افراد نااشنا)، مورد مشاهده قرار گرفتن (مثل خوردن يا نوشيدن) و عمل كردن جلوي ديگران (مثل ايراد سخنراني).

توجه: در كودكان اضطراب بايد در موقعيت هاي همسالان و نه فقط هنگام تعامل با ديگران روي دهد.

  1. فرد مي ترسد طوري عمل كند يا نشانه هاي اضطراب بروز دهد كه به صورت منفي ارزيابي شوند (يعني، خجالت اور با تحقير آميز باشند؛ به طرد يا دلخوري ديگران منجر شوند).
  2. موقعيت هاي اجتماعي تقريباً هميشه ترس يا اضطراب را برانگيخته مي كنند.

توجه: در كوركان، ترس يا اضطراب ممكن است با گريه، قشقرقف ميخكوب شدنف چسبيدن، جمع كردن خود، يا ناتواني در صحبت كردن در موقعيت هاي اجتماعي ابراز شود.

D. از موقعيت هاي اجتماعي اجتناب مي شود يا اين موقعيت ها با ترس يا اضطراب شديد تحمل مي شوند.

  1. ترس يا اضطراب با تهديد واقعي كه توسط موقعيت اجتماعي ايجاد مي شود و با زمينه اجتماعي، فرهنگي بي تناسب است.
  2. ترس، اضطراب يا اجتناب مداوم است، معمولاً شش ماه يا بيشتر ادامه مي يابد.

G. ترس، اضطراب، يا اجتناب ناراحتي يا اختلال قابل ملاحظه باليني در عملكرد اجتماعي، شغلي با زمينه هاي مهم ديگر عملكرد ايجاد مي كند.

H. ترس، اضطراب، يا اجتناب ناشي از تاثيرات فيزيولوژيكي مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) يا بيماري جسمي ديگر نيست.

  1. ترس، اضطرابف يا اجتناب با نشانه هاي اختلال رواني ديگر مانند اختلال وحشتزدگي، اختلال بدشكلي بدن، يا اختلال طيف اوتيسم توجيه نمي شود.
  2. اگر بيماري جسماني ديگري (مثل بيماري پاركينسون، چاقي بدشكلي ناشي از سوختگي ها يا جراحت) وجود داشته باشد، ترس، اضطراب، با اجتناب آشكار نامربوط يا بيش از حد است.

مشخص كنيد اگر:

فقط عملكردي: اگر ترس به صحبت كردن يا عمل كردن در انظار محدود شده باشد.

 

 


 

قسمتي از متن منابع:

منابع فارسي

انجمن روانپزشكي آمريكا .(2013). راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني(DSM-5). ترجمه يحيي سيد محمدي (1393). تهران: نشر روان.

ديويسون، جرالد، سي؛ و كرينگ، جان ام، نيل. (2007). آسيب شناسي رواني (1). ترجمه مهدي دهستاني (1389). تهران: سيميا.

باچر، جيمز؛ مينكا، سوزان؛ و هولي، جيل. (2005). آسيب شناسي رواني (1). ترجمه يحيي سيد محمدي (1387). تهران: ارسباران.

سادوك، بنيامين جيمز و سادوك، ويرجينيا الكوت. (2005). خلاصه روانپزشكي: علوم رفتاري/روانپزشكي باليني. ترجمه نصرت اله پور افكاري (1390).جلد اول، ويرايش دهم، تهران: شهر آب.

 

 

 

خريد

 

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۱۲۶ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي , فصل دوم پايان نامه شادكامي , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي , فصل دوم پايان نامه شادكامي


درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه )

در 22 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع شادكامي:

شادكامي

تعاريف شادكامي

نشاط‌ از جـمله پديـده‌هاي روان شناختي است كه تحقيقات، مطالعات و بررسي‌هاي مختلفي را معطوف خود ساخته است. روان شناسان نظريه پرداز،‌ نشاط‌ را‌ نوعي «هيجان مثبت» مي‌دانند كه تأثير ژرفي برساز‌ و كارهاي جسماني، شناختي و رواني در مكانيزم دارد و عملكرد آدمي را درزمـينه‌هاي مـختلف بـهبود مي‌بخشد (گلدبرگ ، 1997؛ آندروز ، 1989).

شادماني، از جمله موضوعاتي‌ است كه از ديرباز انديشمنداني نظير ارسطو، زنون و اپيكور به آن‌ پرداخته‌اند. ارسطو، دست‌كم به سه نوع شادماني معتقد است؛ در پايين‌ترين سطح، عقيده‌ي مردم‌ عادي است كه شـادماني را معادل موفقيت و كاميابي مي‌دانند و در‌ سطح‌ بالاتر از آن، شادماني مورد نظر ارسطو يا شادماني ناشي از معنويت قرار مي‌گيرد. روان‌شناسان، در سالهاي‌ آخر قرن بيستم توجه به احساسات مثبت را آغاز كرده‌اند و روزبه‌روز به اين توجه افزوده‌اند (آرگيل‌، 2001). در اين فـرايند، سه‌ جـهت‌گيري‌ قابل تشخيص وجود دارد كه به‌ سنجش ميزان شادماني، بررسي عوامل موثر بر شادماني و شيوه‌هاي افزايش شادماني مربوط مي‌شود (كشاورزافشار، وخوش كنش، 1387).

از آنجا كـه شـادي‌ يـكي‌ از هيجانات اساسي بشر است، لذا هر كس به فراخور خود آن را تجربه‌ مي‌نمايد. اما‌ تـعريف‌ شـادي بـه سادگي تجربه آن نيست. افلاطون در كتاب جمهوري به سه عنصر در وجود انسان‌ اشاره‌ مي‌كند كه عـبارتند از: قـوه عـقل يا استدلال، احساسات و اميال‌. افلاطون شادي را حالتي از انسان مي‌داند كه بين اين سه عـنصر تـعادل و هماهنگي‌ وجود‌ داشته‌ باشد(ديكي،1999). ارسطو شادي را زندگي معنوي مي‌داند. جان لاك و جرمي‌ بنتام مـعتقدند كـه شـادي مبتني بر تعداد وقايع لذتبخش است. آرگيل و همكاران(1995) شادي‌ را تركيبي از وجود عاطفه مـثبت، فقدان عـاطفه منفي و رضايت‌ از‌ زندگي مي‌دانند (به نقل از شاه جعفري، عابدي، دريكوندي، 1381).

روان‌شناسان و پژوهشگران جديد‌ نيز‌ به اشكال گوناگون، به تعريف مفهوم شادكامي پرداخته‌اند به عنوان مثال، دينر و ديـنر (1995) و آرگـيل(2001) در تعريف شادكامي، به بررسي زمينه‌يابي كه‌ بر روي نمونه‌هاي فراواني انجام شده، اشاره كرده و معتقدند كه شادكامي، شامل حالت خوشحالي‌ يا‌ سرور(هيجانات‌ مثبت)، راضي‌ بودن از زندگي و فقدان‌ افسردگي‌ و اضطراب(عواطف منفي) است. اين تعريف، شايد جامع‌تر از ساير تعاريف باشد زيـرا، مجموعه‌ي عـواطف مثبت و منفي كه‌ امري دروني هستند را درنظر گرفته و در‌ بعد‌ بيروني‌ نيز، به رضايت از زندگي اشاره دارد.

آرگيل و هـمكاران(1990) بر اين باورند كه، هنگامي كه،از مردم پرسيده مي‌شود منظور از‌ شادكامي‌ چيست؟ آنان‌ دو نوع پاسخ را ارايه مي‌دهند:

الف)ممكن است حالت‌هاي هيجاني مثبتي مانند لذت را مـطرح كنند.

ب)يا ايـن‌كه، آن‌ را‌ راضـي‌ بودن از زندگي به‌طور كلي و يا بيشتر جنبه‌هاي آن بدانند.

پس به نظر مي‌رسد كه، شادكامي‌ دسـت‌ كـم دو جز اساسي‌ عاطفي و شناختي دارد. باوجوداين شادكامي متضاد افسردگي‌ نيست، اما، نبود افسردگي دليل لازم‌ براي‌ رسيدن‌ با شادكامي‌ است و اين نـكته را بـه زيـبايي در نظريه‌ي آرجيل مي‌بينيم كه‌ معتقد است: اگر‌ شادكامي‌ فقط ـافسردگي باشد، نيازي به‌ اندازه‌گيري و بررسي آن نـيست، زيرا، افسردگي بـه خـوبي شناخته‌ شده است. وي باور‌ دارد‌ كه، شادكامي‌ داراي سه جزء اساسي‌ است: هيجان مثبت، رضايت از زندگي و نبود هيجان‌هاي منفي‌ از جمله افـسردگي و اضطرب(خانزاده و همكاران، 1384).

از‌ نظر‌ هاكمن و همكاران(1998) نيزنشاط داراي سـه بـعداساسي اسـت‌كه عبارتند از:

بعد‌ جنسي؛

بعد هيجاني(عاطفي)؛

بعد شناختي(ذهني).

فرد داراي نشاط به ندرت از نشانه‌هايي نظير سردرد مـزمن،‌ احـساس‌ تـنيدگي و فشار جسماني (نظير گرفتگي عضلاني)، بي‌نظمي در كاركرد سيستم تنفسي‌ و قلبي و جز آن رنج مي‌برد. چـنين‌ فـردي‌ از‌ نـظر هيجاني نيز به ندرت در دام‌ اختلالات‌ رواني، به ويژه اضطراب و افسردگي، گرفتار مي‌آيد. افـزون بـر آن، فرد با‌ نشاط‌ از حداكثر مهارتهاي ذهني خويش‌ در‌ جهت رشد‌ بهره‌ مي‌گيرد.‌ از هـمين رو در ابـراز ايـده‌هاي‌ نو،‌ مسئله سياسي، تمركز و يادسپاري و يادآوري اطلاعات از ديگران پيشي مي‌گيرد.‌ گويي‌ «فراغ خاطري» كـه نـشاط پديد مي‌آورد،‌ قابليت ذهني و توانايي‌ مغزي‌ را براي عرضة عملكرد مثبت‌ فزوني‌ مي‌بخشد(روسل ، 1994).

جامع‌ترين و در‌ عين‌ حال عملياتي‌ترين تعريف شادماني را وينهوون(1988) ارائه مي‌دهد. به‌ نظر‌ او شـادماني بـه قـضاوت فرد از درجه يا ميزان مطلوبيت كيفيت كل در‌ زندگيش‌ اطلاق مي‌گردد. به عبارت ديگر‌ شادماني‌ بـه ايـن‌ معناست‌ كه‌ فرد چقدر زندگي خود را دوست‌ دارد. در‌ تعريف وينهوون از شادماني چند عـنصر وجـود دارد كـه به اختصار توضيح‌ داده‌ مي‌شود(به نقل از شاه جعفري و همكاران، 1381).

1) ميزان و درجه: واژه شادي نشان دهنده درك كمال مطلوب زندگي نيست بلكه نشان دهنده مقدار و ميزان كيفي است. هنگامي كه مي‌گوييم فردي شاد است، اين بدين معني است كه وي زندگي خود را بيش از آنكه نامطلوب بداند، مطلوب مي‌پندارد.

2) فردي بودن: واژه شادي تنها براي تشريح حالت يك نفر قابل استفاده است و نمي‌توان آن را درباره جمع به كار گرفت.

3) ارزيابي يا قضاوت كردن: واژه شادي هنگامي استفاده مي‌شود كه انسان درباره كيفيت زندگي خويش دست به يك ارزيابي كلي بزند، اين قضاوت خود نشانگر يك فعاليت عقلاني است. پس شادي صرفاً مجموعه اي از لذت‌ها نيست بلكه نوعي ساخت و ساز شناختي نيز محسوب مي‌شود كه افراد با كنار هم قرار دادن تجربه ها به آن مي‌رسند. وين هوون از اين مفهوم سازي نتيجه مي‌گيرد كه واژه شادي براي افرادي كه ذهن آن‌ها از پويايي و استدلال كافي برخوردار نباشد، قابل استفاده نيست.

4) زندگي به عنوان يك كل : شادي به رضايت از كل زندگي اشاره دارد.

5) مطلوب بودن: مطلوب بودن احساس خوشايندي است كه از يك تجربه عاطفي مستقيم ناشي مي‌شود و در حقيقت جزء عاطفي شادي را تشكيل مي‌دهد(شهيدي، 1389).

 


 

قسمتي از منابع:

 

منابع فارسي

اينگلهارت، رونالد. (1994). تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي، ترجمه مريم وتر (1382). تهران: كوير.

پروين، لورنس اي.؛ و جان، اوليور پي. (2001). شخصيت(نظريه و پژوهش). مترجمان: دكتر محمد جوادي و پروين كديور (1386).چاپ هشتم، انتشارات آييژ.

پسنديده، عباس. (1390). نظريه توحيد در شادكامي. مجله روانشناسي و دين. شماره 15، 30-5.

خانزاده، حسين؛ علي، عباس ؛ صفي خاني، ليلي. (1384). بررسي رابطه بين شخصيت و شادكامي. مجله اصلاح و تربيت، شماره 46: 24-21.

 

خريد

 

دريافت مستقيم پركاربردترين فايل ها ,مرجع فايل آنلاين

۳۶ بازديد

دريافت فايل پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان,مرجع فايل آنلاين

۶۰ بازديد

پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان

برچسب ها : پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان , پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان, پژوهش و مباني نظري,مباني نظري,دانلود پيشنه پژوهش و مباني نظري, دانلود مستقيم پيشنه پژوهش و مباني نظري,دانلود انلاين پيشنه پژوهش و مباني نظري, پيشنه پژوهش,پيشنه پژوهش و مباني نظري

پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان

شما با جستجوي عبارت دانلود پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان وارد اين صفحه شدين براي اطلاعات بيشتر لينك توضيحات را كليك كنيد .

توضيحات دانلود

دسته: مباني و پيشينه نظري

فرمت فايل: doc
حجم فايل: 46 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 42

پيشينه پژوهش و مباني نظري تنظيم شناختي هيجان

خريد

 

دريافت فايل مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو),مرجع فايل آنلاين

۱۱۳ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو)

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو) , مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو), پژوهش و مباني نظري,مباني نظري,دانلود پيشنه پژوهش و مباني نظري, دانلود مستقيم پيشنه پژوهش و مباني نظري,دانلود انلاين پيشنه پژوهش و مباني نظري, پيشنه پژوهش,پيشنه پژوهش و مباني نظري

مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو)

شما با جستجوي عبارت دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو) وارد اين صفحه شدين براي اطلاعات بيشتر لينك توضيحات را كليك كنيد .

توضيحات دانلود

دسته: مباني و پيشينه نظري

فرمت فايل: doc
حجم فايل: 31 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 23

مباني نظري و پيشينه پژوهش جهت گيري مذهبي (فصل دو)

خريد

 

دريافت فايل حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد[1] (درمان با روش EMDR),مرجع فايل آنلاين

۲۹۱ بازديد

حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد[1] (درمان با روش EMDR)

برچسب ها : حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد[1] (درمان با روش EMDR) , حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد1 (درمان با روش EMDR), پژوهش و مباني نظري,مباني نظري,دانلود پيشنه پژوهش و مباني نظري, دانلود مستقيم پيشنه پژوهش و مباني نظري,دانلود انلاين پيشنه پژوهش و مباني نظري, پيشنه پژوهش,پيشنه پژوهش و مباني نظري

 

حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد[1] (درمان با روش EMDR)

شما با جستجوي عبارت دانلود حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد1 (درمان با روش EMDR) وارد اين صفحه شدين براي اطلاعات بيشتر لينك توضيحات را كليك كنيد .

توضيحات دانلود

دسته: مباني و پيشينه نظري

فرمت فايل: doc
حجم فايل: 44 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 22

حساسيت زدايي از طريق حركات چشم و پردازش مجدد1 (درمان با روش EMDR)

خريد

 

دريافت مستقيم فايل پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو),مرجع فايل آنلاين

۴۲ بازديد

پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو)

برچسب ها : پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو) , پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو), پژوهش و مباني نظري,مباني نظري,دانلود پيشنه پژوهش و مباني نظري, دانلود مستقيم پيشنه پژوهش و مباني نظري,دانلود انلاين پيشنه پژوهش و مباني نظري, پيشنه پژوهش,پيشنه پژوهش و مباني نظري

پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو)

شما با جستجوي عبارت دانلود پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو) وارد اين صفحه شدين براي اطلاعات بيشتر لينك توضيحات را كليك كنيد .

توضيحات دانلود

دسته: مباني و پيشينه نظري

فرمت فايل: doc
حجم فايل: 45 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 40

پيشينه پژوش و مباني نظري حمايت اجتماعي (فصل دو)

خريد