دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

دريافت مستقيم مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ),مرجع فايل آنلاين

۱۳۷ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي, مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي, مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )

در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي درباره درمان وجودي:

پايان نامه درباره درمان وجودي:

روش درمان وجودي

تاريخچه درمان وجودي

درمان وجودي گرا ريشه اش در فلسفه اگزيستانسياليسم است. مي توان گفت كه مارتين هيدگر (1971) پدر فلسفه وجودي است كه بزرگترين تاثير بر روان درماني و مشاوره وجودي داشت (به نقل از نلسون ، 2006). هر چند هيدگر خودش مستقيما و صريحا در مورد روان درماني چيزي نگفته است. اما مفاهيم فلسفه اش توسط دو تن از روان پزشكان به نامهاي بينسونگرا (1996-1881) و بوس (1990-1903) در حيطه درمان به كار گرفته شد و از آن در فهم مشكلات بيماران بهره گرفتند، روش آنها در روان درماني و استفاده از مفاهيم فلسفه وجودي در درمان نقطه آغازي براي بكار گيري رويكرد وجود گرايي در مشاوره و روان درماني بود (يالوم ، 1980).

مهم ترين عامل موثر در رشد روان درماني و درمان وجودي به وسيله دو فيلسوف و روان درمانگري در همين سالها به نامهاي ديورزن و كنوارد (2005) انجام گرفته است. بايد گفت مي (1994-1909) در زمينه وجود گرايي نقش مهمي داشت(يالوم، 2001).

در مجموع مي توان گفت كه شماري از درمانگران آمريكايي سعي كرده اند رشته هاي متعدد وجودنگري را به صورت يك رويكرد باليني منسجم به هم نزديك كنند. آنها اساس فلسفي وجود نگري را به صورتي كه سورن كي ير كگارد ، مارتين هايدگر، ژان پل سالتر و مارتين بابر بيان كردند؛ موضوعات باليني درمانگران وجودي پيشگام، مخصوصا بينزوانگر، باس و مي؛ و تجربيات باليني خودشان را در نظام روان درماني مشخصي تركيب كردند. شخصيت هاي اصلي در بين اين نظريه پردازان عبارتند از: جيمز بوگنتال (1965، 1987، 1990)، ايروينگ يالوم (1980)، و ارنست كين (1970) كه در اينجا كار جمعي آنها را بيان مي كنيم.

مفهوم درمان وجودي

وجود درماني عبارت است از يك رويكرد در مشاوره و روان درماني كه اساسش بر اين استوار است كه انسان وجودش بر ماهيتش مقدم است. روان درماني وجودي براساس ديدگاه خود درباره زندگي انسان به اهميت زندگي آنها مي پردازد(نظري و ضرغامي، 1388). روان درماني وجودي كه رويكرد فلسفي درباره مردم و وجودشان دارد به مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي از مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي مضامين محسوب مي شود تا يك رشته فنون و روش. اين مضامين عبارتند از: اصالت، دروغ، همدلي، مرگ و زندگي، آزادي، مسئوليت پذيري در قبال خود و ديگران، معنايابي و كنارآمدن با بي معنايي. رويكرد وجودي بيش از رويكردهاي ديگر به آگاهي انسان ها در مورد خودشان مي پردازد و آنان را به گونه اي هدايت مي كند تا آن سوي مشكلات و وقايع را ببينند (سزاس ، 2005).

اين رويكرد درماني بيش از ساير ديدگاه ها به بررسي آگاهي انسان از خود و توانايي فرد در نگريستن به ماوراي مشكلات خويش و مسائل وجودي مي پردازد. انسان نمي تواند به تنهايي و جداي از ديگران زندگي كند. عمق بخشيدن به روابط صميمانه و صادقانه با ديگران از پيشنهاد هاي روان درماني وجودي است. در اين رويكرد تلاش نمي شود درد و رنج انسان از بين برود، زيرا زندگي انسان ماهيتا توام با رنج است. در عوض به انسان ها كمك مي شود، با پذيرش واقعيت درد و رنج براي دردهاي زندگي معنا بيابند كه در اين صورت دردها لذت بخش خواهند شد (نظري و ضرغامي، 1388).

روان شناسي وجودي سعي داد بيشتر از قرار دادن زندگي زير يك سيستم عقلي و گروههاي سازمان يافته، احساس و روح خود زندگي را جذب كنند. به علاوه روان شناسي وجودي در نظر دارد انديشه هاي فلسفي اساسي در فهم روان شناختي ما را در بر گيرد و به مراجعان كمك مي كند تا درك كنند با داشتن تنگناهاي مختلف هم مي توانند روي پاي خودشان بايستند (جاكوبسن ، 2007).

نگرش آن در مورد انسان:

نگرش وجودي ديدگاه قطعي در مورد طبيعت انسان كه توسط روان تحليل گري سنتي و رفتار گرايي افراطي حمايت شده است را رد مي كند روان تحليل گران انسان را به عنوان محصور شده توسط نيروهاي نا هشيار و سايقهاي غير منطقي و حوادث گذشته مي بينند و رفتار درمانگران موقعيت هاي فرهنگي و اجتماعي را موثر مي دانند اما درمان گران وجودي با وجود اينكه تعدادي از حقيقت ها را تصديق مي كنند در مورد شرايط انسان، بر آزادي ما در ساختن چگونگي مان تأكيد مي كنند. اين رويكرد بر اين اساس كه ما آزاديم پس مسئوليم در قبال اعمال خودمان، پايه ريزي شده است . ما خالق زندگي خويش هستيم و برنامه كار و اهداف آن را ترميم مي كنيم فرض اساسي وجود اينست كه ما قربانيان شرايط محيطي نيستيم، زيرا در حوزه وسيع ما چيزي هستيم كه انتخاب كرده ايم باشيم (قاضي، 1383).

 


 

قسمتي از متن منابع:

منابع:

بشيرپور، محراب؛ سليمي بجستاني، حسين؛ فرحبخش، كيومرث. (1392). مقايسه ميزان اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر رويكرد وجودي و شناختي-رفتاري بر كاهش كمرويي دانش آموزان پسر دبيرستاني. دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي، سال چهاردهم، شماره2 (52): 60-51.

پروچاسكا، جيمز و نوركراس، جان. (2007). نظريه هاي روان درماني (نظام هاي روان درماني). ترجمه يحيي سيد محمدي (1392).چاپ پنجم، تهران: روان.

پري زاده، هدي؛ حسن آبادي، حسين؛ مشهدي، علي و تقي زاده كرماني، علي. (1391). مقايسه اثربخشي گروه درماني وجودي و واقعيت درماني گروهي بر حل مشكل تصوير تن زنان ماستكتومي شده. زنان، مامايي و نازايي زنان، 15، 22: 35-27.

تاد، جوديت و بوهارت، آرتور سي. (2000). اصول روان شناسي باليني و مشاوره. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1392). چاپ پنجم، تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا.

جورج، ريكي ال و كريستاني، ترز اس. (1990). روان شناسي مشاوره؛ نظريه ها، اهداف و فرايندهاي مشاوره و روان درمانگري. مترجمان رضا فلاحي و محسن حاجيلو (1381). چاپ سوم، تهران: رشد.

حسن آبادي، حسين. (1385). مقايسه ميزان اثربخشي سه روش گروه درماني (عقلاني-عاطفي، وجودي-انسان گرايانه، معنوي-مذهبي) در افزايش عزت نفس زندانيان زندان مركزي مشهد. پايان نامه دكتري مشاوره، دانشگاه تربيت معلم.

خدادادي سنگده، جواد؛ اعتمادي، احمد؛ و علوي كاموسي، عزالدين. (1393). اثربخشي گروه درماني وجودي بر بهبود سلامت روان دانشجويان. مجله علمي-پژوهشي پژوهش هاي علوم شناختي و رفتاري. سال چهارم، شماره دوم: 130-119.

خداداي سنگده، جواد. (1390). اثربخشي درمان وجودي به شيوه گروهي بر افزايش كيفيت زندگي دانشجويان. پايان نامه كارشناسي ارشد رشته مشاوره خانواده، تهران: دانشگاه تربيت معلم.

فخاري نوابي نژاد، فروغان. (1387). تاثير مشاوره گروهي با رويكرد معنادرماني بر سطح سلامت روان زنان سالمند. مجله سالمندي ايران، 3 (7): 58-43.

فيرس، اي جري و ترال، تيموتي جي. (2002). روان شناسي باليني؛ مفاهيم روش ها و حرفه ها. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1391). تهران: رشد.

قاضي، قاسم (1383). نظريه ها و روش هاي مشاوره و روان درماني . تهران: انتشارات جنگل.

قنبري هاشم آبادي، بهرامعلي و بلقان آبادي، مصطفي. (1391). اثربخشي گروه درماني تحليل وجودي بر بهبود مهارت حل مسئله. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان، دوره هفدهم: 71-60.

 

 

 

خريد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.