فايل ماركت

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

دريافت مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )

۲۸ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )


برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي

در 24 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي درباره درمان وجودي:

پايان نامه درباره درمان وجودي:

روش درمان وجودي

تاريخچه درمان وجودي

درمان وجودي گرا ريشه اش در فلسفه اگزيستانسياليسم است. مي توان گفت كه مارتين هيدگر  (1971) پدر فلسفه وجودي است كه بزرگترين تاثير بر روان درماني و مشاوره وجودي داشت (به نقل از نلسون ، 2006). هر چند هيدگر خودش مستقيما و صريحا در مورد روان درماني چيزي نگفته است. اما مفاهيم فلسفه اش توسط دو تن از روان پزشكان به نامهاي بينسونگرا  (1996-1881) و بوس  (1990-1903) در حيطه درمان به كار گرفته شد و از آن در فهم مشكلات بيماران بهره گرفتند، روش آنها در روان درماني و استفاده از مفاهيم فلسفه وجودي در درمان نقطه آغازي براي بكار گيري رويكرد وجود گرايي در مشاوره و روان درماني بود (يالوم ، 1980).

مهم ترين عامل موثر در رشد روان درماني  و درمان وجودي به وسيله دو فيلسوف و روان درمانگري در همين سالها به نامهاي ديورزن  و كنوارد  (2005) انجام گرفته است. بايد گفت مي  (1994-1909) در زمينه وجود گرايي نقش مهمي داشت(يالوم، 2001).

در مجموع مي توان گفت كه شماري از درمانگران آمريكايي سعي كرده اند رشته هاي متعدد وجودنگري را به صورت يك رويكرد باليني منسجم به هم نزديك كنند. آنها اساس فلسفي وجود نگري را به صورتي كه سورن كي ير كگارد ، مارتين هايدگر، ژان پل سالتر  و مارتين بابر  بيان كردند؛ موضوعات باليني درمانگران وجودي پيشگام، مخصوصا بينزوانگر، باس و مي؛ و تجربيات باليني خودشان را در نظام روان درماني مشخصي تركيب كردند. شخصيت هاي اصلي در بين اين نظريه پردازان عبارتند از: جيمز بوگنتال  (1965، 1987، 1990)، ايروينگ يالوم (1980)، و ارنست كين  (1970) كه در اينجا كار جمعي آنها را بيان مي كنيم.

مفهوم درمان وجودي

وجود درماني عبارت است از يك رويكرد در مشاوره و روان درماني كه اساسش بر اين استوار است كه انسان وجودش بر ماهيتش مقدم است. روان درماني وجودي براساس ديدگاه خود درباره زندگي انسان به اهميت زندگي آنها مي پردازد(نظري و ضرغامي، 1388). روان درماني وجودي كه رويكرد فلسفي درباره مردم و وجودشان دارد به مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي از مضامين و موضوعات مهم زندگي مي پردازد. اين رويكرد بيشتر نوعي نگرش نسبت به برخي مضامين محسوب مي شود تا يك رشته فنون و روش. اين مضامين عبارتند از: اصالت، دروغ، همدلي، مرگ و زندگي، آزادي، مسئوليت پذيري در قبال خود و ديگران، معنايابي و كنارآمدن با بي معنايي. رويكرد وجودي بيش از رويكردهاي ديگر به آگاهي انسان ها در مورد خودشان مي پردازد و آنان را به گونه اي هدايت مي كند تا آن سوي مشكلات و وقايع را ببينند (سزاس ، 2005).

اين رويكرد درماني بيش از ساير ديدگاه ها به بررسي آگاهي انسان از خود و توانايي فرد در نگريستن به ماوراي مشكلات خويش و مسائل وجودي مي پردازد. انسان نمي تواند به تنهايي و جداي از ديگران زندگي كند. عمق بخشيدن به روابط صميمانه و صادقانه با ديگران از پيشنهاد هاي روان درماني وجودي است. در اين رويكرد تلاش نمي شود درد و رنج انسان از بين برود، زيرا زندگي انسان ماهيتا توام با رنج است. در عوض به انسان ها كمك مي شود، با پذيرش واقعيت درد و رنج براي دردهاي زندگي معنا بيابند كه در اين صورت دردها لذت بخش خواهند شد (نظري و ضرغامي، 1388).

روان شناسي وجودي سعي داد بيشتر از قرار دادن زندگي زير يك سيستم عقلي و گروههاي سازمان يافته، احساس و روح خود زندگي را جذب كنند. به علاوه روان شناسي وجودي در نظر دارد انديشه هاي فلسفي اساسي در فهم روان شناختي ما را در بر گيرد و به مراجعان كمك مي كند تا درك كنند با داشتن تنگناهاي مختلف هم مي توانند روي پاي خودشان بايستند (جاكوبسن ، 2007).

نگرش آن در مورد انسان:

نگرش وجودي ديدگاه قطعي در مورد طبيعت انسان كه توسط روان تحليل گري سنتي و رفتار گرايي افراطي حمايت شده است را رد مي كند روان تحليل گران انسان را به عنوان محصور شده توسط نيروهاي نا هشيار و سايقهاي غير منطقي و حوادث گذشته مي بينند و رفتار درمانگران موقعيت هاي فرهنگي و اجتماعي را موثر مي دانند اما درمان گران وجودي با وجود اينكه تعدادي از حقيقت ها را تصديق مي كنند در مورد شرايط انسان، بر آزادي ما  در ساختن چگونگي مان تأكيد مي كنند. اين رويكرد بر اين اساس كه ما آزاديم پس مسئوليم در قبال اعمال خودمان، پايه ريزي شده است . ما خالق زندگي خويش هستيم و برنامه كار و اهداف آن را ترميم مي كنيم فرض اساسي وجود اينست كه ما قربانيان شرايط محيطي نيستيم، زيرا در حوزه وسيع ما چيزي هستيم كه انتخاب كرده ايم باشيم (قاضي، 1383).

 


 

قسمتي از متن منابع:

منابع:

بشيرپور، محراب؛ سليمي بجستاني، حسين؛ فرحبخش، كيومرث. (1392). مقايسه ميزان اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر رويكرد وجودي و شناختي-رفتاري بر كاهش كمرويي دانش آموزان پسر دبيرستاني. دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي، سال چهاردهم، شماره2 (52): 60-51.

پروچاسكا، جيمز و نوركراس، جان. (2007). نظريه هاي روان درماني (نظام هاي روان درماني). ترجمه يحيي سيد محمدي (1392).چاپ پنجم، تهران: روان.

پري زاده، هدي؛ حسن آبادي، حسين؛ مشهدي، علي و تقي زاده كرماني، علي. (1391). مقايسه اثربخشي گروه درماني وجودي و واقعيت درماني گروهي بر حل مشكل تصوير تن زنان ماستكتومي شده. زنان، مامايي و نازايي زنان، 15، 22: 35-27.

تاد، جوديت و بوهارت، آرتور سي. (2000). اصول روان شناسي باليني و مشاوره. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1392). چاپ پنجم، تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا.

جورج، ريكي ال و كريستاني، ترز اس. (1990). روان شناسي مشاوره؛ نظريه ها، اهداف و فرايندهاي مشاوره و روان درمانگري. مترجمان  رضا فلاحي و محسن حاجيلو (1381). چاپ سوم، تهران: رشد.

حسن آبادي، حسين. (1385). مقايسه ميزان اثربخشي سه روش گروه درماني (عقلاني-عاطفي، وجودي-انسان گرايانه، معنوي-مذهبي) در افزايش عزت نفس زندانيان زندان مركزي مشهد. پايان نامه دكتري مشاوره، دانشگاه تربيت معلم.

خدادادي سنگده، جواد؛ اعتمادي، احمد؛ و علوي كاموسي، عزالدين. (1393). اثربخشي گروه درماني وجودي بر بهبود سلامت روان دانشجويان. مجله علمي-پژوهشي پژوهش هاي علوم شناختي و رفتاري. سال چهارم، شماره دوم: 130-119.

خداداي سنگده، جواد. (1390). اثربخشي درمان وجودي به شيوه گروهي بر افزايش كيفيت زندگي دانشجويان. پايان نامه كارشناسي ارشد رشته مشاوره خانواده، تهران: دانشگاه تربيت معلم.

فخاري نوابي نژاد، فروغان. (1387). تاثير مشاوره گروهي با رويكرد معنادرماني بر سطح سلامت روان زنان سالمند. مجله سالمندي ايران، 3 (7): 58-43.

فيرس، اي جري و ترال، تيموتي جي. (2002). روان شناسي باليني؛ مفاهيم روش ها و حرفه ها. ترجمه مهرداد فيروز بخت (1391). تهران: رشد.

قاضي، قاسم (1383). نظريه ها و روش هاي مشاوره و روان درماني . تهران: انتشارات جنگل.

قنبري هاشم آبادي، بهرامعلي و بلقان آبادي، مصطفي. (1391). اثربخشي گروه درماني تحليل وجودي بر بهبود مهارت حل مسئله. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان، دوره هفدهم: 71-60.

 

 

 

خريد

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه ) , پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي , مباني نظري درباره درمان وجودي , پايان نامه درباره درمان وجودي

فايل مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه )

۲۲ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه )


برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري رضايت زناشويي , پيشينه پژوهش رضايت زناشويي , فصل دوم پايان نامه رضايت زناشويي

در 41 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع رضايت زناشويي :

 

رضايت زناشويي

2-1-1.   مفهوم ازدواج

ازدواج مقدس ترين و پيچيده ترين رابطه ميان دو انسان از دو جنس مخالف است كه ابعاد وسيع و عميق و هدف هاي متعددي دارد. ازدواج پيمان و پيوند مقدسي است ميان دو جنس مخالف بر پايه روابط پاياي جنسي، عاطفي و معنوي و بر اساس انعقاد قرارداد شرعي، اجتماعي و قانوني كه تعهداتي را براي زوجين به وجود مي آورد. بنابراين ازدواج يك تصميم گيري ظريف و پيچيده است كه قبل از هر گونه اقدامي بايد تمام جوانب را در نظر گرفت (به پژوه، 1394).

به طور كلي ازدواج، پيوند دو شخصيت است با حفظ نسبت نسبي استقلال هر يك از زن و شوهر، براي همكاري متقابل، نه از بين بردن يك شخصيت به خاطر تكميل خواسته هاي ديگري. به عبارت ديگر ازدواج، قراردادي است رسمي، براي پذيرش يك تعهد متقابل جهت زندگي خانوادگي، كه آدمي در خط سير معين و مشخصي از زندگي قرار مي گيرد. اين قرار داد با رضايت و خواسته طرفين، بر مبناي آزادي كامل دو طرف منعقد شده و در سايه آن روابطي بس نزديك بين آن دو پديد مي آيد (دژكام، 1388).

ازدواج ارتباطي است كه داراي ويژگي هاي بي نظير و گسترده اي مي باشد. ازدواج ارتباطي كه داراي ابعاد زيستي، عاطفي، رواني، اقتصادي و اجتماعي است. به عبارت ديگر، همزيستي زوجين در درون خانواده، موجب چنان ارتباط عميق و همه جانبه اي مي شود كه بي هيچ شك و ترديدي قابل مقايسه با هيچ يك از ديگر ارتباطات انساني نمي باشد به نحوي كه قرارداد ناشي از آن داراي نوعي تقدس است(دژكام، 1388).

كارلسون ازدواج را چنين تعريف مي كند: «ازدواج فرايندي است از كنش متقابل بين يك مرد و يك زن كه با تحقق بخشيدن به برخي شرايط قانوني و بر پا داشتن مراسمي برگزاري زناشويي انجام مي گيرد(دژكام، 1388). كلودي استروس، ازدواج را برخوردي دراماتيك بين فرهنگ و طبيعت يا ميان قواعد اجتماعي و كشش جنسي مي داند(دژكام، 1388).

2-1-2.   مفهوم خانواده

خانواده صرفا حضور تعدادي از افراد كه در يك فضاي فيزيكي و روان شناختي در كنار هم قرار دارند، نيست. خانواده به عنوان يك سيستم اجتماعي-فرهنگي تلقي مي شود كه در كنار همه ي خصوصيات ديگرش، داراي مجموعه اي از قواعد است و هر يك از اعضايش نيز نقش خاصي دارند. اين سيستم داراي يك ساختار قدرت است كه ه وسيله ي آن، اشكال مختلفي از ارتباط را بروز مي كند. هر خانواده روش خاصي براي مواجهه با مشكلات دارد. اعضاي اين سيستم با هم رابطه اي عميق و چند لايه اي دارند. همچنين اعضاي خانواده تا حدود زيادي پيشينه ي مشترك، ادراكات دروني شده ي مشترك، مفروضات و ديدگاههاي درباره ي دنيا و برداشت مشتركي از اهداف زندگي دارند (نظري، 1393).

در چنين نظامي، افراد به وسيله علايق و دلبستگي هاي عاطفي نيرومند، دير پا، و متقابل به يكديگر متصل شده اند. ممكن است از شدت و حدت اين علايق و دلبستگي ها در طي زمان كاسته شود، ليكن باز هم علايق مزبور در سراسر زندگي خانوادگي به بقاي خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392).

ورود به چنين نظام سازمان يافته اي صرفا از طريق تولد، فرزند خواندگي، يا ازدواج صورت مي گيرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392). در داخل اين سيستم، حلقه هاي عاطفي قدرتمند، پايدار و متقابلي افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ي كي (1985) خانواده ها صاحب اعضاي جديدي مي شوند و به مرور آنها را از دست مي دهند، اما روابط خانوادگي همچنان پابرجا باقي مي ماند. نفوذ خانواده باعث مي شود، حتي زماني كه اعضاء در اثر فاصله هاي فيزيكي و يا گاهي مرگ از هم جدا مي شوند، حلقه هاي عاطفي و ارتباطي اعضاء باقي بماند. به عبارتي عضو يك خانواده هرگز نمي تواند به طور كامل و واقعي، عضويت در آن خانواده را از دست بدهد (نظري، 1393).

بر خلاف اعضاي متعلق به نظام هاي غير خانوادگي كه عمدتا مي توان در غياب آنها عضو جديدي را جايگزين ساخت،اعضاي خانواده تعويض ناپذير هستند. اين امر در وهله نخست به خاطر آن است كه ارزش اصلي خانواده حاصل شبكه روابطي است كه توسط اعضاي آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392). خانواده ها از نطر سازماني، سيستم عاطفي پيچيده اي دارند كه ممكن است حداقل مركب از سه نسل باشند. البته امروز به دليل افزايش طول عمر، خانواده ها مركب از چهار نسل هم وجود دارند (نظري، 1393).

هر خانواده به صورت اجتناب ناپذيري تلاش مي كند تا به خودش به عنوان يك گروه نظم دهد. اين تلاش براي نظم دادن به خود مي تواند به صورت سنتي يا نو گرايانه، سازگارانه يا ناسازگارانه و منظم يا نا منظم باشد(نظري، 1393).

اعضاي خانواده در حين رشد به هويت اختصاصي و يكتاي خود دست مي يابند. اما باز هم به گروه خانوادگي دلبستگي دارند و لذا هويت يا تصوير جمعي خاص خود را حفظ خواهد كرد. اين اعضا در انزوا زندگي نمي كنند، بلكه به يكديگر وابسته اند آن هم نه فقط به خاطر پول، غذا، و سر پناه بلكه به خاطر نياز به  عشق و محبت، همكاري و همياري، جامعه پذيري و ساير نياز هاي ملموس. اين افراد براي دستيابي به كاركرد موفق بايد خود را با نياز هاي و خواسته هاي متغير ساير اعضا و همچنين انتظارات متغير شبكه خويشاوندي بزرگتر، محله، ودر نهايت كل جامعه منطبق سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهي برواتي و نقشبندي، 1392).

 

 

 

 

 

خريد

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري رضايت زناشويي , پيشينه پژوهش رضايت زناشويي , فصل دوم پايان نامه رضايت زناشويي

فايل مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه )

۲۱ بازديد

مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه )


برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري پژوهش سلامت روان , پيشينه پژوهش سلامت روان , فصل دوم پايان نامه پژوهش سلامت روان

در 29 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع سلامت روان:

 

2-1.      سلامت روان

2-2-1.   مفهوم سلامت روان

ريشه‌ي لغوي واژه انگليسي‌ «health»، در واژه‌هاي، «haelp»، haelth»» (به معناي كـل) و «haelen» و(heal)  انـگليسي قديم، و كلمه‌ي‌ آلماني قديم «heilida» و«heilen»  (به معناي كل) است. گراهام ‌ (1992) اين ريشه‌هاي لغوي را با كلمات انگليسي‌ «halig» و آلماني قديم«heilig»، به‌ معناي مقدس، ارتباط داده است؛ بنابراين، از نظر ريشه‌ي‌ لغوي، سالم‌ بودن‌ به معناي‌ «كليت داشتن يا مقدس‌ بودن» است‌ و بدين‌ترتيب، ويژگي‌هاي‌ معنوي و فـيزيكي‌ (و نـه فقط فيزيكي) را شامل مي‌شود (لطافتي بريس، 1389).

مفهوم سـلامت روانـى، در واقع جنبه‌اى از مفهوم كلى سلامت است. سازمان بهداشت جهانى سلامت را چنين تعريف‌ مى‌كند‌: حالت‌ سلامتى كامل جسمى، روانى، اجتماعى، معنوى و نه فقط‌ فقدان‌ بيمارى يا ناتوانى، كه در آن فرد به توانايى‌هاى خودش پى مـى‌برد، مـى‌تواند بـا استرس‌هاى معمول زندگى كنار آيد‌، بـه‌ صـورت‌ ثـمربخش و مولد كار كند و قادر به كمك به جامعه باشد ‌(برى و جنكينس ،2007).

كارشناسان سازمان بهداشت جهاي سلامت فكر و وران را اين طور تعريف مي كنند: «سلامت فكر عبارت است از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور منطقي، عادلانه و مناسب» (ميلاني فر، 1389).

مفهوم سلامت همچنين دربر گيرنده مفاهيمي همچون احساس خوب بودن و اطمينان‌ از‌ خودكارآمدي، اتكا به خود، ظرفيت رقابت، تعلق بين نسلي و خودشكوفايي توانايي‌هاي بالقوه فكري، هيجاني و غيره است و فـقدان بـيماري و عـلايم‌ را‌ نيز شامل مي‌شود. سلامت رواني به عنوان يكي از اركان سـلامتي، لازمه يـك زندگي مفيد، موثر و رضايت‌بخش‌ فردي‌ است و مسئوليت سنجش، ارزيابي، كنترل، درمان و بهبود بخشيدن آن قبل از هركس بر عهده متخصصان علوم‌ رفتاري‌ و اجتماعي مي‌باشد (پاكيزه، 1387).

لوينسون  و همكارانش در سال 1962 سلامتي روان را اين طور تعريف كرده اند: «سلامتي روان عبارت است از اين كه فرد چه احساسي نسبت به خود، دنياي اطراف، محل زندگي و اطرافيان دارد و مخصوصا با توجه به مسئوليتي كه در مقابل ديگران دارد، چگونگي سازش وي با درآمد خود و شناخت موقعيت مكاني و زماني خويش حائز اهميت است» (ميلاني فر، 1389).

تودور (1996؛ ترجمه خواجوي، 1382)، سلامت روان را به شرح  زير تعريف مي كند:

1.         سلامت روان شامل توانايي زندگي كردن همراه با شادي، بهره وري و بدون وجود دردسر است.

2.         سلامت روان مفهوم انتزاعي وارزيابي نسبي گراست از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش هايش. و نمي توان آن را جداي از ساير پديدهاي چند عاملي فهميد كه فرد را به موازاتي كه در جامعه به عمل مي پردازد، مي سازد.

3.         سلامت روان، شيوه سازگاري آدمي با دنيا است، انسان هايي كه موثر، شاد و راضي هستند و حالت يكنواختي خلقي، رفتار ملاحظه گرانه و گرايش شاد را حفظ مي كنند.

4.         سلامت روان عنوان و برچسبي است كه ديدگاه ها و موضوعات مختلف مانند: عدم وجود علايم ناتوان كننده، يكپارچگي كاركرد روان شناختي، سلوكي موثر در زندگي شخصي و اجتماعي، احساسات مرتبط با بهزيستي اخلاقي و معنوي و مانند آنرا در بر مي گيرد.

5.         براي ارائه يك تئوري در مورد سلامت روان، موفقيت برون رواني كافي نيست، بايد سلامت درون رواني را به حساب بياوريم.

6.         سلامت روان، ظرفيت رشد و نمو شخصي است.

7.         سلامت روان، يك موضوع مربوط به پختگي است.

8.         سلامت روان، يعني هماهنگي بين ارزشها، علاقه ها، و نگرش ها در حوزه عمل افراد و در نتيجه، برنامه ريزي واقع بينانعه براي زندگي، و تحقق هدفمند مفاهيم زندگي است.

9.         سلامت روان، در قياس با سلامت جسم نيست، بلكه به ديدگاه و سطح روان شناختي ارتباطات فرد-محيط اشاره دارد. بخش مركزي سلامت، سلامت روان است، زيرا تمامي تعاملات مربوط به سلامتي، به وسيله روان انجام مي شود.

10.       سلامت روان ظرفيت كامل زندگي كردن به شيوه اي است كه ما را قادر مي سازد، نوعي وحدت بين ما و ديگران بوجود آورد.

11.       سلامت روان، توانايي عشق ورزيدن و خلق كردن است، نوعي حس هويت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، كه همراه است با درك واقعيت درون و بيرون از خود و رشد واقع بيني و استدلال.

پس از روش شدن مفهوم سلامت روان اين ضرورت ديده مي شود تا به اختصار مروري به نظريات گوناگون با گرايش ها و زمينه هاي متفاوت در مورد طبيعت انسان داشته باشيم و با تصورات گوناگون نظريه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهيت انسان بيشتر آشنا شويم.

در تعريف سلامت روان چهار ديدگاه از يكديگر تفكيك مي شوند(پشتكار، 1388):

الف) سلامت رواني به معناي رفتار بهنجار: در اين ديدگاه گفته مي شود رفتارهايي كه اكثريت مردم از خود نشان مي دهند، رفتار هاي سالم به شمار مي آيند و رفتار كساني كه از رفتارهاي عمومي جامعه فاصله زيادي مي گيرند، به عنوان رفتارهاي مرضي به شمار آمده و صاحبان آنها بيمار رواني جامعه ناميده مي شوند.

ب) سلامت رواني به معناي الگوي ايدال: در اين ديدگاه سالم كسي است كه از يك سلسله معيارهاي مشخصي براي سلامت رواني تبعيت كند اين معيارها غالبا به وسيله روان شناسان و رواپزشكان  مشخص مي شود.

ج) سلامت رواني به معناي يك فرآيند: در اين ديدگاه، سلامت رواني يك پديده واحد نيست كه بتوانيم از آن در تمام مراحل زندگي استفاده كنيم. به عبارت ديگر در هر مرحله از زندگي انسان اعم از كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي سلامت رواني معنايي متفاوت پيدا مي كند. به اين ترتيب بيماري رواني يك معناي تحولي خواهد داشت، يعني آنچه را در يك بزرگسال بيماري به شمار مي آوريم ممكن است در يك نوجوان سلامتي كامل بدانيم يا بر عكس(پشتكار، 1388).

د) سلامت رواني به معناي فقدان بيماري: در اين ديدگاه اين سلامتي رواني نيست كه تعريف و مشخص مي شود. به عبارت ديگر به جاي اين كه بگوئيم سلامت رواني چيست؟ مي گوييم بيماري چيست؟ و وقتي كسي بيمار نباشد يعني سالم است (پشتكار، 1388).

2-2-2.   ديدگاههاي سلامت رواني

2-2-2-1.           ديدگاه فرويد

از ديدگاه مكتب روان كاوي، سلامت رواني به معناي سازگاري فرد با خود و با خواسته ها و فشارهاي جامعه است (كيميايي، خادميان و فرهادي، 1390). در نظر فرويد، انسان متعارف و سالم كـسي‌ است‌ كـه‌ مراحل رشد رواني-جنسي را با موفقيت گـذرانده بـاشد‌ و در‌ هيچ‌ يـك‌ از ايـن مـراحل، بيش از‌ حد‌ تثبيت نشده باشد. از نظر او، كم‌تر انـساني مـتعارف به حساب‌ مي‌آيد و هر فرد به نحوي غير متعارف‌ است. هسته‌ي‌ اصلي‌ حالت‌هاي‌ روان‌نژندي‌ يا نـوروتيك، اضطراب اسـت و اضطراب‌ مرحله‌ي اول نوروز‌ است. هدف‌ از‌ روان‌ درماني‌ در‌ روان‌كاوي، ايجاد‌ سـلامت رواني‌ است. سلامت رواني داراي دو جنبه اسـت: يكي سـازگاري با محيط بيروني، و ديگري‌ سازش بـا مـحيط دروني. در نظر فرويد، تعامل و تعارض پوياي سه ساخت«نهاد»، «من» و «فرامن» تعيين‌كننده‌ي رفتار است و فردي از نظر‌ رواني سالم اسـت كـه‌ بين سه سطح شخصيت وي تعادل برقرار باشد(شفيع آبادي  و ناصري، 1389).

يكي از شـاهكارهاي فـرويد، كه مـا را در شناخت رفتار انـسان و در نـتيجه شخصيت‌ او راهنمايي مي‌كند مكانيسم هاي رواني يا دفاعي است. اين مكانيسم ها كه مكانيسم هاي سازشي نيز گفته مي شوند؛ باعث سازگاري و تطبيق شخص در رويارويي با مشكلات محيطي و اجتماعي مي شوند. هميشه براي ارضاي تمايلات، اميال و غرايز جنسي بين «نهاد  »، «من » و «ابرمن » درگيري و كشمكش وجود دارد و براي اينكه تعادل رواني و شخصيتي در اثر اين درگيري محفوظ بماند «من» نقش ميانجي داشته و از وسايلي استفاده مي كند كه از اضطراب كه كيفيت نامطلوبي است و تقريبا سرمنشا تمام بيماري هاي رواني و واكنش هاي عصبي است نجات يابد. اين وسايل عمان مكانيسم هاي دفاعي هستند و روي اين اصل آنها را مكانيسم هاي دفاعي «من»  نيز مي گويند (ميلاني فر، 1389).

 

 

 

 

خريد

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري و پيشينه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پايان نامه ) , مباني نظري پژوهش سلامت روان , پيشينه پژوهش سلامت روان , فصل دوم پايان نامه پژوهش سلامت روان

دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

۲۶ بازديد

دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي


برچسب ها : دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

در 45 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع رضايت شغلي

 

سير تاريخي رضايت شغلي

از دهة 1920 تاكنون، رضايت شغلي به گونة وسيعي مورد بررسي قرار گرفته و نظريه هاي متعددي دربارة آن ارائه شده است. تنوع رويكردها و نظريه هاي مربوط به رضايت شغلي را مي توان ناشي از سه ديدگاه يا حركت اساسي دانست كه در دهه هاي 1920 و 1930 شكل گرفت و بيش از هر چيز مفهوم رضايت شغلي را تحت تأثير قرار داد:

1. نهضت روابط انساني: نظريه پردازان ديدگاه روابط انساني در مطرح كردن رضايت شغلي نقش بسزايي داشته اند. اين نهضت در دهة 1930 پاي گرفت كه به رويداد بزرگي برمي گردد كه در مطالعات هاثورن[1] معروف است . اين رويداد عبارت بود از مجموعه آزمايش هايي كه در كارخانة هاثورن وابسته به شركت اثر اين بررسي تا حدي بود كه آن را نقطة عطف حركت روابط انساني  الكتريكي غربي در شيكاگو انجام گرفت در مديريت مي دانند. نظريه پردازان اين مكتب با پژوهش هاي خود نشان دادند كه كارگر خوشحال، كارگري سودآور است و رضايت شغلي بيش از هر چيز تحت تأثير نقش گروه هاي كاري و سرپرستان است.

 

2. اتحاديه هاي كارگري: تعارض ها و درگيري هاي فراگير بين مديران كارخانه ها و مراكز توليدي و صنعتي با كارگران و سرانجام رشد اتحاديه گرايي، تأثير زيادي در بررسي مقولة رضايت شغلي داشت. در سال 1932نخستين پژوهش مربوط به رضايت شغلي منتشر شد. علاوه برآن، مديران نيز به عنوان بخشي از برنامه هاي بلندمدت خود، شروع به استخدام روانشناسان كردند تا با زمينه يابي و افزايش رضايت شغلي، از ايجاد اتحاديه ها جلوگيري كنند. در اواخر دهة 1930 ، اين روند سبب شد كه جامعة مطالعات روانشناختي مسائل اجتماعي در آمريكا، كتابي در زمينة انديشه هاي روانشناختي مسائل كارگري منتشر كند.

 

3. ديدگاه رشد يا ماهيت كار: بسياري از صاحب نظران رشته هاي مديريت و روانشناسي، بر پاية پژوهش هاي متعدد دريافتند كه فهم رفتار در محيط كار، مستلزم چيزي بيش از مطالعة خصوصيات افراد و سپس متناسب ساختن آن با يك سازمان است. ازاين رو سازمان ها، بايد راه تحول و دگرگوني را در پيش گيرند و عقايد تاز هاي نسبت به مفاهيم موقعيت كار، رضايت شغلي و مانند آن پديد آيد. نياز به اين تحول، هم در زمينه هاي فردي و هم در زمينه هاي سازماني احساس مي شد كه سرانجام سبب شد ديدگاه هاي روشنفكرانة ناشي از مديريت، روانشناسي اجتماعي و جامعه شناسي، بر مفاهيم سنتي گذشته غلبه كند. ازاين رو اهميت نظامهاي مديريتي، تأثير رفتاري و نگرشي سازمان ها و نيز تكامل آن با فرايندهاي اجتماعي و رواني بيش از پيش مشخص شد و اين حقيقت پذيرفته شد كه سلامت و موفقيت كساني كه به اين سازما نها متكي اند، به سلامت و موفقيت آنها وابسته است و موفقيت و رضايت در كار، اغلب براي عزت نفس و سلامت رواني اشخاص ضروري به حساب مي آيد. بيشتر حركت هاي صورت گرفته در اين زمينه، مانند نهضت آزادي زنان و خواست مردان براي بررسي مجدد مشاغل و فني ساختن آنها، شواهدي بر درستي اين ادعاست (كورمن[2]،ترجمه فارسي، 1384).

 

با بررسي اين سه ديدگاه مشخص مي شود كه دربارة مفهوم رضايت شغلي و عوامل ايجاد آن، اتفاق نظر وجود ندارد و نظريه هاي گوناگوني در زمينة رضايت شغلي وجود دارد. به اعتقاد رولينسون [3]، برادفيلد[4]  و ادواردز[5] ، مرور پيشينة مطالعاتي و پژوهشي رضايت شغلي نشان مي دهد كه بيشتر صاحب نظران و نظريه پردازان، به طوركلي اين مفهوم را از دو ديدگاه نگرشي و انگيزشي مورد بررسي قرار داده اند. براي مثال هلريگل[6] ، اسلوكام  [7]و وودمن[8] ، رضايت شغلي را بازخورد عمومي فرد نسبت به شغل يا حرفة خويش تعريف مي كنند، درحالي كه برخي ديگر مانند لوكه[9] ، رضايت شغلي را، حالت هيجاني لذت بخش يا مثبتي تعريف مي كنند كه ناشي از ارزيابي شغلي يا تجربه هاي شغلي فرد است (سپهري، 1383).

 

...

 

2-5  پيشينه تحقيقات انجام شده در داخل و خارج كشور

 

چك[1] وهمكاران(1986) درتحقيق خود دريافتند افراد مبتلا به اضطراب اجتماعي در مقايسه با افراد غيرمضطرب، ديدگا ه هاي منفي تري راجع به خود دارند.

 

واترز و مور (2002)، نيز در پژوهشي كه با هدف سنجش رابطۀ سه فاكتور (محروميت مادي، نقش هاي مختلف و حمايت اجتماعي  با عزت نفس بيكاران) انجام دادند به نتايج مهمي رسيدند. جمعيت نمونۀ اين مطالعه را 731 نفر از زنان و مرداني تشكيل دادند كه به تازگي به استخدام مركزي دولتي در استراليا درآمده بودند. 15 درصد واريانس و تغييرات عزت نفس پاسخگويان را اين متغيرها توضيح دادند. ارقام نشان داد محروميت هاي اجتماعي در هردو جنس زن و مرد با عزت نفس رابطۀ منفي دارد. زناني نيز كه هم زمان عهده دار نقش هاي بيشتري بودند، عزت نفس بالاتري داشتند. ازطرف ديگر، اين پژوهش نشان داد در هردو جنس، ميزان بالاي حمايت اجتماعي با عزت نفس رابطۀ مثبتي دارد كه به ويژه دربارۀ زنان صادق بوده است.پرتو عين الدين (1387)، در رساله اش با عنوان«حمايت اجتماعي ادراك شده،حرمت خود ،عزت نفس و افسردگي در دانش آموزان دورۀ متوسطۀ شهر تهران»،دانش آموزان شاغل به تحصيل در پايه هاي اول، دوم و سوم دبيرستان هاي دولتي شهر تهران را با استفاده از روش تصادفي چندمرحله اي انتخاب و سه مقياس حمايت اجتماعي ادراك شده،حرمت خود و افسردگي را به صورت گروهي دربارۀ آن ها اجرا كرد. نتايج اين تحقيق حاكي است حمايت اجتماعي و سن با عزت نفس و عزت نفس با افسردگي رابطۀ معني داري دارد.

 

 

 

[1]  -Cheek

 

1. Hawthorne .

 

2. Korman .

 

1. Rollinson .

 

2. Broadfield .

 

3. Edwards .

 

4. Herrigel .

 

5. Slocum .

 

6. Woodman .

 

7. Locke .

 

خريد

برچسب ها : دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني

۲۴ بازديد

مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني


برچسب ها : مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني , مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني

در 27 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اثربخشي سازماني

 

2-1-1- اثربخشي سازماني

به طور كلي، در يك سازمان، محاسبة اثربخشي چندان ساده نيست و شاخص ها و روش هاي متعددي براي سنجش و اندازه گيري عملكرد سازمان ارائه شده است. توسعة صلاحيت و شايستگي، اثربخشي زمان كار را بهبود خواهد داد و افزايش اثربخشي زمان كار، شاخص هاي ديگر اثربخشي سازماني را ارتقاء خواهد داد.  به واقع، رضايت دروني، شادكامي و ترغيب، مولد كاركنان است كه در كارايي و اثربخشي در سازمان و هدايت به بالاترين حد بهره وري مؤثر است. اثربخشي سازماني، نقش مهمي را در توسعة سازماني ايفا مي كند. سازماني اثربخش است كه قادر به مديريت ابهام ها، انعطاف پذيري، مشتري مداري، توليد، ارزش مداري و ساختاربندي يادگيري باشد و حيطة اصلي شغلي و توانمندسازي بالاي كاركنان را بشناسد. صاحبنظران، اثربخشي سازماني را به درجه و ميزان حصول به هدف تعريف كرده اند(توفيقي، 1390).

2-1-2-تعريف اثربخشي سازماني

در تعريف اثربخشي سازماني هم به وسايل و امكانات(فرآيند) توجه نموده  هم به نتايج حاصله براي سنجش اثربخشي سازماني كه هيچ مقياس ساده، راحت و تضمين شده اي وجود ندارد (رابينز[1]،1378).

اثربخشي سازماني عبارت از ميزاني است كه يك سازمان با استفاده از منابع خاص و بدون هدر دادن منابع خود و بدون فرسوده كردن غير ضروري اعضا و جامعه خود، اهدافش را برآورده مي‌كند(زمرديان، 1385).

در واقع اثربخشي سازماني، درجه نزديكي يك سازمان به هدف‌هايش را نشان مي‌دهد(ساعتچي، 1385).

اندازه‌اي است كه يك سازمان به اهدافش تحقق مي‌بخشد(نظري، 1386).

 

2-1-3- معيارها و مقياس‌هاي اثربخشي سازماني

در دهه 1960 و اوايل دهه 1970 تحقيقات وسيعي در مورد اثربخشي سازماني صورت گرفت؛ كه منجر به ارائه معيارهاي سي‌گانه متفاوتي شد، اين معيارها عبارتند از:

1. اثربخشي كلي: يك نوع ارزيابي كلي است كه تا حد زيادي از معيارهاي متعددي بهره مي‌جويد. معمولا از طريق تركيب نمودن اسناد عملكرد گذشته يا به‌دست آوردن ارزيابي‌هاي كلي و يا از طريق قضاوت‌هاي اشخاص بصير و مطلع نسبت به عملكرد سازمان، اندازه‌گيري مي‌شود.

 


[1]- Robbins

خريد

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني , مباني نظري پايان نامه با موضوع اثربخشي سازماني

فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد ويژگي هاي شخصيت

۳۳ بازديد

فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد ويژگي هاي شخصيت

در 21 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع ويژگي هاي شخصيت

 

2-1.     ويژگي هاي شخصيتي

 

2-3-1.    تعريف شخصيت

 

لغت شخصيت در زبان لاتين (personalite) و در زبان انگلوساكسون (personality) خوانده مي‌شود، ريشه در كلمه لاتين (Persona) دارد (شاملو، 1388). اين كلمه به نقابي اشاره دارد كه هنرپيشه‌ها در نمايش استفاده مي‌كردند. پرسونا (نقاب) به ظاهر بيروني، ظاهر علني كه افراد به دور و بر خود نشان مي‌دهند اشاره دارد؛ بنابراين بر اساس ريشه شخصيت، شخصيت به ويژگي‌هاي بيروني و قابل رويت ما اشاره دارد؛ اما شخصيت تنها به نقابي كه بر چهره مي‌زنيم و نقشي كه بازي مي‌كنيم اشاره ندارد. هنگامي كه از شخصيت سخن مي‌گوييم ويژگي‌هاي متعدد فرد، كليت يا مجموعه خصوصيات گوناگون كه از صفات جسماني فراتر مي‌رود را به حساب مي‌آوريم. اين واژه تعداد زيادي از خصوصيات ذهني و هيجاني را در بر مي‌گيرد، خصوصياتي كه ممكن است نتوانيم مستقيماً آن‌ها را ببينيم و فرد شايد سعي كند آن‌ها را از ما مخفي كند، يا شايد ما از ديگران مخفي كنيم (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سيد محمدي،1392).

 

شخصيت را بر مبناي صفت بارز، يا مسلط يا شاخص فرد نيز تعريف كرده‌اند و بر اين اساس است كه افراد را داري شخصيت برون گرا، يا درون‌گرا يا پرخاشگر و امثال آن مي‌دانند. در واقع چنين فرض مي‌شود كه در شرايط مختلف، حالت بارز يكي، پرخاشگري و ديگري، درون‌گرايي است. اين‌گونه برداشت از شخصيت، در محدوده تيپ‌شناسي مي‌گنجد (شاملو، 1388).

 

آلپورت شخصيت را به اين صورت تعريف كرد «شخصيت ساختاري پويا درون فرد متشكل از سيستم‌هاي رواني- جسماني است كه رفتار و افكار مشخصه او را تعيين مي‌كنند» (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سيد محمدي، 1392).

 

شلدون[1] پويا بودن شخصيت را در تعريف خود مطرح نموده و چنين عنوان مي‌كند: «سازمان يافتگي پويشي جنبه‌هاي ادراكي، عاطفي، انگيزشي و بدني فرد را شخصيت گويند» (سياسي، 1390).

 

گيلفورد[2] (1959) شخصيت را بدين گونه تعريف كرده است، شخصيت عبارت است از: الگوي منحصربه‌فرد صفات شخصيتي است. درحالي‌كه ريموند كتل[3] (1950)، شخصيت را اين‌گونه تعريف كرده است. شخصيت امكان پيش‌بيني آنچه را كه فرد در موقعيتي خاص انجام خواهد داد، فراهم مي‌كند (راس[4]، 1992؛ ترجمه جمالفر، 1386).

 

2-3-2.      نظريه‌هاي شخصيت

 

2-3-2-1 . ديدگاه روان پويايي

 

از ديدگاه فرويد، روان يا شخصيت انسان به مثابه‌ي تكه يخ قطبي بسيار بزرگي است كه تنها قسمت كوچكي از آن آشكار است؛ اين قسمت، سطح آگاه را تشكيل مي‌دهد. بخش عمده ديگر آن زير آب است كه ناخودآگاه را تشكيل مي‌دهد. بخش ناخودآگاه، جهان گسترده‌اي از خواسته‌ها، تمايلات، انگيزه‌ها و عقايد سركوب شده است كه انسان از آن‌ها آگاهي ندارد. در حقيقت، تعيين‌كننده اصلي رفتاره اي بشر، همين عوامل ناخودآگاه او هستند كه از سه قسمت عمده تشكيل مي‌شوند: نهاد، خود و فرا خود. اين سه عنصر اساسي شخصيت همواره و به صورتي متقابل بر يكديگر تأثير مي‌گذارند؛ اما از لحاظ ساختار، كنش، عناصر تشكيل‌دهنده و پويايي، به طرز مشخصي با يكديگر تفاوت دارند. از نظر فرويد، رفتار يا روان يا شخصيت انسان، هميشه محصول ارتباط متقابل متداول وي ا متعارض اين سه عامل است (شاملو، 1388).

 

 

 

[1]- Sheldon, A

 

[2]- Guilford, J. P

 

[3]-Cattel, R

 

[4]- Ross, A

 

خريد

توضيحات دانلود

برچسب ها : فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد ويژگي هاي شخصيت , فصل دوم پايان نامه روانشناسي در مورد ويژگي هاي شخصيت

دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

۳۱ بازديد

 دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه

در 31 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اختلال بيش فعالي و نقص توجه

 

2-1. اختلال بيش فعالي و نقص توجه

اختلال كاستي توجه و بيش فعالي نوعي اختلال مزمن و شديد در رشد رواني است كه ريشه در رفتارهاي بي توجهي، بي قرارانه و براساس انگيزش آني دارد. شروع آن در اوايل كودكي، يعني پيش از 7 سالگي است و تقريباً هميشه قبل از 5 سالگي و اغلب پيش از دو سالگي مشخص مي شود. معمولاً تا دوران نوجواني و بلوغ ادامه يافته و شخص را در معرض پاره اي از نابهنجاري هاي رشدي-شخصيتي قرار مي دهد. پيامدهاي مضر آن شامل نقص قانون و ساير رفتارهاي آزاراشي اجتماعي و عدم موفقيت در مدرسه مي شود. مطالعات طولي نشان مي دهد كه رفتارهاي بي قرارانه و بي توجهي، خطري قابل گسترش است. اين رفتار فقط نشانه اي از يك مجموعه مشكلات بنيادي نيست. به همين دليل، درمان رفتارهاي به شدت بيش فعالانه هدف اصلي در خدمات سلامت رواني كودك است(بشيري، 1386).

اختلال كاستي توجه و بيش فعالي (انجمن روان‌پزشكي آمريكا، 1995)شامل سه طبقه مهم: بي‌توجهي،بيش‌فعالي و تكانشگري است.بي‌توجهي با توجه انتخابي محدود(توجه بـه مـحرك نامربوط يا پرت‌كننده‌ حواس‌ و چشم‌پوشي از محرك مربوط) و فقدان توجه مداوم(توانايي حفظ توجه در طول زمان)مشخص شده است(داگلاس، ‌1972). كودكان داراي اين اختلال به آساني حواس‌پرت گرديده و از تكاليفي كه نيازمند‌ توجه‌ نمودن براي زمـاني طـولاني است،اجتناب مي‌كنند. بيش‌فعالي با فعاليت بالاي حركتي نشان داده مي‌شود. به نظر مي‌رسد كودكان مبتلا به ADHD در متوقف ساختن فعاليت‌هاي خود در موقعيت‌هاي موردنياز ناتوانند. آنها به‌ حد‌ افراط‌ تكان خورده، نمي‌توانند آرام بازي‌ كـنند‌ و دسـت‌ها يا پاهاي‌شان اغلب بي‌قرار و ناآرام است. تكانشگري با فقدان كنترل در موقعيت‌هايي كه مستلزم توجه كنترل‌شده يا يك تكليف سازمان‌يافته‌ است،مشخص‌ مي‌شود.‌ كودكان مبتلا به ADHDتمايل دارند به اولين‌ فـكري‌ كـه وارد ذهـن‌شان مي‌شود پاسخ دهند، آنها پيـامدهاي رفـتارشان را بـه حد كافي در نظر نمي‌گيرند و براي به‌ تعويق‌ انداختن‌ ارضاي نيازهاي خود با مشكل روبه‌رو مي‌شوند. اين سه ويژگي مهم‌ ADHDلازم نيست بـه‌طور هـمزمان يـا به ميزان يكساني نشان داده شود(توكلي زاده، 1387). در جدول 2-1 ملاك هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه و بيش فعالي براساس معيار هاي DSM-5 آورده شده است:

جدول 2-1. ملاك هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه و بيش فعالي (انجمن روان پزشكي آمريكا، 2013؛ ترجمه سيد محمدي، 1393)

...

2-1-1.      ويژگي هاي تشخيصي اختلال كاستي توجه/بيش فعالي براساس DSM-5

ويژگي اصلي اختلال كاستي توجه/بيش فعالي(ADHD) الگوي مداوم بي توجهي و /يا بيش فعالي-تكانشگري است كه در عملكرد يا رشد اختلال ايجاد مي كند. بي توجهي در ADHD از لحاظ رفتاري به صورت پرت شدن از تكليف، نداشتن پشتكار، مشكل متمركز ماندن، و نامنظم بودن آشكار مي شود و ناشي از لجبازي يا فقدان درك نيست. بيش فعالي به فعاليت حركتي بيش از حد (نظير اينكه كودك به اطراف مي دود) در زماني كه نامناسب است، يا ول خوردن مفرط، تلنگر زدن، يا پرحرفي اشاره دارد. در بزرگسالان، بيش فعالي مي تواند به صورت بيقراري شديد يا منحرف كردن ديگران از فعاليت شان آشكار شود. تكانشگري به اعمال عجولانه اي اشاره دارد كه به صورت لحظه اي بدون دور انديشي روي مي دهند و به احتمال زياد به فرد لطمه مي زنند (مثل جست زدن در خيايان بدون نگاه كردن). تكانشگري مي تواند ميل به پاداش هاي فوري يا ناتواني در به تعويق انداختن خشنودي يا لذت را منعكس كند. رفتارهاي تكانشي مي توانند به صورت مزاحمت اجتماعي (مثل ايجاد مزاحمت بيش از حد براي ديگران) و يا /گرفتن تصميمات مهم بدون در نظر گرفتن پيامدهاي بلند مدت، آشكار شود (مثل گرفتن يك كار بدون اطلاعات كافي) توجه. اختلال بيش فعالي/نقص توجه در كودكي شروع مي شود. شرايط لازم براي اينكه چند نشانه قبل از 12 سالگي وجود داشته باشند از اهميت جلوه باليني قابل ملاحظه در طول كودكي خبر مي دهد.

توضيحات دانلود

خريد

برچسب ها : دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه , دانلود پايان نامه روانشناسي درباره اختلال بيش فعالي و نقص توجه , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

دريافت مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج

۳۱ بازديد

مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج


برچسب ها : مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج , مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

در 25 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع نگرش به ازدواج

 

در هر پژوهشي مباني نظري و طرح ديدگاههاي نظريه پردازان از اهميت ويژه اي برخوردار است. يكي از جنبه ها عمده و ضروري در هر پژوهش مطالعه منابع مربوط به موضوع مورد تحقيق است. در اين راستا در اين فصل ابتدا به بررسي مباني نظري نگرش به ازدواج پژوهش پرداخته مي شود و سپس پيشينه تحقيق مورد بررسي قرار مي گيرد.

2-1.                 نگرش به ازدواج

2-1-1.                  مفهوم نگرش

مفهوم نگرش[1]، امروزه يكي از مفاهيم كليدي در روان شناسي اجتماعي است كه از دهه 1950 به بعد متداول گرديده و توجهات زيادي را در بين محققين به خود جلب كرده است و تحقيقات فراواني نيز در اين زمينه صورت گرفته است. تعريفي كه اكثر روان شناسان از واژه نگرش دارند عبارتند از: نگرش، نظامي بادوام است كه شامل يك عنصر شناختي[2]، يك عنصر احساسي[3] و تمايل به عمل است. عنصر شناختي، شامل اعتقادات و باورهاي شخص درباره يك انديشه يا شي است. عنصر احساسي يا عاطفي، آن است كه معمولا نوع احساس عاطفي با باورها ما پيوند دارد و تمايل به عمل به جهت آمادگي براي پاسخگويي به شيوه اي خاص اطلاق مي شود. نگرش، حالت كلي فرد است، در واقع درك ذهني فرد از زندگي، مردم و وقايع. از نقطه نظر فردي، نگرش؛ نحوه ديد افراد به چيزهاست به صورت ذهني و اين مقوله تماما از ذهن آغاز مي شود. نگرش افراد از روي گفتار و كردار آنان براي ديگران مشخص مي شود(پيك[4] و هريس[5]، 2002). نگرش هاي قوي تر، پايدارترند و بيشتر احتمال دارد رفتارها را پيش بيني كنند و نگرش هايي كه مشخصا، مربوط به خود يا دسترسي به آنها زمان بر است؛ پايدارتر هستند و بيشتر احتمال دارد كه به رفتار منجر گردند تا نگرش هاي ديگر (ريجيو[6] و وايزر[7]، 2008).

2-1-2.                  ويژگي هاي نگرش

در زير به برخي از ويژگي هاي نگرش اشاره مي شود (آذربايجاني، سالاري فر، عباسي، كاوياني و موسوي اصل، 1385):

  1. سازه اي است فرضي زيرا خود نگرش، وراي وجود مولفه هايش، وجود عيني ندارد، و قابل مشاهده مستقيم و سنجش كمي نيست و براي كمي كردن آن لازم است به كمي كردن مولفه هاي آن بپردازيم.
  2. اكتسابي است و به تدريج وجود مي يابد؛ زيرا تجربه و آموزش در آن موثر است.
  3. نسبتا پايدار است؛ چون يك نظام است و از ابعاد مختلف و هماهنگ برخوردار است و تغيير آن آسان نيست.
  4. فردي يا گروهي است؛ زيرا در بسياري از مواقع نگرش ما ناشي از موقعيت هاي گروهي است.
  5. دراي مولفه هاي شناختي، عاطفي،  رفتاري است و هريك از مولفه ها مي تواند به صورت هشيار يا ناهشيار باشد.
  6. از ويژگي اصلي يا فرعي برخوردارند، مانند اين كه نگرش مانسبت به شغل، زندگي خانوادگي و مسائل اعتقادي خود (نگرش اصلي) عميق تر از نگرش ما نسبت به پايه تحصيلي فرزند همسايه ما (نگرش فرعي) است.
  7. مولفه هاي هر نگرش، اعم از اصلي و فرعي، با يكديگر تعامل دارند: هيچ رفتاري نيست كه هر قدر هم عقلاني باشد، واجد عوامل عاطفي به عنوان محرك نباشد و نيز بالعكس نمي توان شاهد حالت عاطفي بود مگر اين كه ادراك يا فهم در آن ها مداخله كند.

 


[1] Attitude

[2] Cognitive

[3] Affective

[4] Peake, A

[5] Harris, K

[6] Riggio, H

[7] Weiser, D

توضيحات دانلود

خريد

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج , مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس

۲۹ بازديد

پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس


برچسب ها : فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس , پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع راهبرد هاي مقابله با استرس

2-1 راهبردهاي مقابله با استرس

در اين بخش از فصل دوم به بررسي مفهوم استرس و جنبه هاي زيستي شناختي استرس و راهبردهاي مقابله با آن مي پردازيم.

2-1-1 استرس

استرس شرايطي است كه در نتيجه تعامل ميان فرد و محيط به وجود مي آيد و موجب ايجاد ناهماهنگي – چه واقعي و چه غير واقعي- ميان ملزومات يك موقعيت و منابع زيستي، رواني و اجتماعي فرد مي شود. در اينجا هر چهار جز را به طور مختصر توضيح مي دهيم(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):

  1. استرس از توان زيستي، رواني و اجتماعي فرد، براي سازگاري با وقايع يا شرايط مشكل، مي كاهد. اين توان ها محدودند.

2.  عبارت «ملزومات يك موقعيت» به مقدار منابعي كه براي تطابق با يك موقعيت استرس آور، مورد نياز است، گفته مي شود.

  1. زماني كه ميان ملزومات يك موقعيت و منابع فرد توازن برقرار نباشد، تضادي به وجود مي آيد.
  2. ما ملزومات، منابع و تضادها را در تعامل با محيط ارزيابي مي كنيم. عوامل بسيار بر اين تعامل اثر مي گذارد مانند تجربيات گذشته و جنبه هاي گوناگون موقعيت.

2-3-1           جنبه هاي زيستي، رواني و اجتماعي استرس

2-3-2-1 مولفه هاي زيست شناختي استرس

الف) پاسخ سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز / آدرنال

وقتي مردم با چالشي رو برو مي شوند، معمولا تلاش زيادي براي كنار آمدن با آن به خرج مي دهند. همچنين وقتي مردم كنترل از دستشان خارج مي شود، معمولا كوشش مي كنند تا دوباره كنترل را به دست گيرند. تحت اين شرايط، بدن يك پاسخ سمپاتيك /آدرنال مي دهد. دستگاه سمپاتيك به فرد اجازه مي دهد با فعال ساختن بدن خود به درخواست هاي آني محيطي پاسخ گويد: ضربان قلب بالا مي رود، فشار خون افزايش مي يابد و فرد هشيار تر مي شود و خلاصه، فرد انگيخته مي شود (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد، محمودي، امامي پور،1384).

دستگاه سمپاتيك / آدرنال مسئول انگيختگي است و دستگاه هيپوفيز / آدرنال بيشتر مربوط به واكنش جنگ و گريز مي شود. در شرايط استرس پاسخ هاي سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز آدرنال همزمان رخ مي دهند. با وجود اين اين دو دستگاه در برخي از شرايط جداگانه عمل مي كنند. معمولا وقتي مي كوشيم با انجام دادن برخي از انواع رفتارهاي انطباقي بر استرس كنترل پيدا كنيم. وقتي سطح كنترل خود را به دست مي آوريم، سطح كورتيزل افت مي كند، در حالي كه سطح اپي نفرين بالا مي رود. كور تيزول شاخص عمل دستگاه هيپوفيز/آدرنال و اپي نفرين به عنوان شاخص فعاليت دستگاه سمپاتيك/آدرنال مي دانند (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد و همكاران،1384).

أ‌) نشانگان عمومي انطباق[1]

مطالعه علمي استرس با پژوهش‌هاي سليه[2] آغاز شد كه اولين مقاله او در اين‌ زمينه‌ به‌ سال(1936) منتشر گرديد. وي تغييرات فيزيولوژيائي و روان‌شناختي ناشي‌ از‌ تنيدگي را مورد توجه قرار داد. سليه در اين تئوري تـشريح كـرد كه چگونه تعادل حياتي از هم مي‌پاشد. وي واكنش در برابر استرس را در يك فرايند سه مرحله اي موسوم به نشانگان عمومي انطباق(GAS) خلاصه كرد(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):

 


[1] General Adaptation Syndrome

[2] Selye, H

توضيحات دانلود

خريد

برچسب ها : فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس , پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

دريافت مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري

۳۳ بازديد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري


برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري , مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه

در 30 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تاب آوري

2-1         تاب آوري

در اين بخش از فصل دوم به بررسي تاب آوري، تعاريف تاب آوري و مدل‌هاي آن از ديدگاههاي مختلف مي‌پردازيم.

2-1-1           تاريخچه مطالعه تاب آوري

مطالعه علمي تاب آوري در حدود سال 1970 پديدار شد وقتي كه يك گروهي از محققان پيشرو به پديده ساز گاري مثبت در ميان گروهي از كودكان در معرض خطر توجه نمودند(ماستن، 2012).

پژوهش هاي پيش گام در مورد تاب آوري به يك انقلاب در زمينه فكر كردن در مورد ريشه و درمان آسيب شناسي رواني منجر شد. تلاش هاي تحقيقاتي مستقيما به سوي درك آسيب شناسي يا نقايص بود تا بر روي اينكه چطور مشكلات آشكار مي شوند(رايت[1]، ماستن[2] و نارايان[3]، 2013).

از نظر تاريخي، مطالعه تاب آوري، سه موج را به همراه داشته است (ريچاردسون[4]، 2002) :

موج اول بررسي تاب آوري، در پاسخ به اين سوال بود، «چه ويژگي‌هايي افرادي را در مواجهه با عوامل خطر زا يا شرايط ناگوار موفق بيرون مي‌آيند، به عنوان نقطه مقابل افرادي كه در برابر اين عوامل تسليم مي‌شوند، مشخص مي‌كند؟»، بيشتر ادبيات و منابع موجود تاب آوري، جستجويي براي توصيف كيفيت‌هاي تاب آورانه دروني و بيروني است كه به افراد كمك مي‌كند تا در پي بروز شرايط پر خطر و يا پس از عقب نشيني، بتواند سازگار شده و يا كاركرد قبلي خود را بازيابند. كيفيت‌هاي تاب آور بودن، پيامدهاي نخستين موج بررسي تاب آوري را بازنمايي مي‌كنند.

موج دوم بررسي تاب آوري، تلاشي براي پاسخ به اين سوال بود، كيفيت‌هاي تاب آوري، چگونه كسب مي‌شوند؟ فلچ[5] (1977، 1988) اظهار نمود، كيفيت‌هاي تاب آور بودن از طريق قانون تخريب و انسجام مجدد[6] كسب شده‌اند. يك فرايند مفصل‌تر كسب كيفيت‌هاي تاب آوري به عنوان كاركردي از انتخاب هشيار يا ناهشيار به وسيله ريچاردسون و همكاران (1990) مطرح گرديد. براي اهداف آموزشي و مشاوره با مراجعان، تاب آوري به عنوان مدل خطي ساده‌اي[7] است كه بر اساس آن فرد يا گروه از ميان مراحل تعادل زيستي – رواني – معنوي[8]، تعامل با فوريت‌هاي زندگي[9]، تخريب‌ها[10]، آمادگي براي انسجام مجدد[11] و انتخاب براي انسجام مجدد به صورتي تاب آورانه[12]، برگشت به تعادل يا فقدان[13] عبور مي‌كند.

موج سوم بررسي تاب آوري، منجر به مفهوم تاب آور بودن شد. موج سوم آشكار ساخت كه در فرايند انسجام مجدد از تخريب در زندگي برخي اشكال انرژي انگيزشي[14] مورد نياز است. انسجام مجدد تاب آورانه به انرژي فزاينده اي براي رشد نياز دارد، و مطابق نظريه تاب آوري اين منبع انرژي، يك منبع معنوي يا تاب آور بودن فطري است (ريچاردسون، 2002 ).

2-1-2           تعاريف تاب آوري

تاب آوري معادل واژه Resilience است. در فرهنگ لغت، اين كلمه، خاصيت كشساني، بازگشت پذيري و ارتجالي معنا شده است، ولي در متون بهداشت رواني تاب آوري معادل گوياتري است.

گارمزي[15] و ماستن (2006) تاب آوري را «يك فرايند توانايي، يا پيامد سازگاري موفقيت آميز علي رغم شرايط تهديد كننده» تعريف نموده اند كه نقش مهمي در مقابله با تنيدگي‌ها و تهديدهاي زندگي و آثار نامطلوب آن دارد.

والر[16] (2001) بيان مي‌كند كه تاب آوري سازگاري مثبت در واكنش به شرايط ناگوار است (به نقل از حسام پور، 1388).

كامپفر[17] (1999) معتقد است كه تاب آوري نقش مهمي در بازگشت به تعادل اوليه يا رسيدن به تعادل سطح بالاتر دارد و از اين رو، سازگاري مثبت و موفق را در زندگي فراهم مي‌كند (به نقل از كيخاوني و همكاران، 1391).

تاب آوري صرف مقاومت منفعل در برابر آسيب‌ها يا شرايط تهديد كننده نيست، بلكه فرد تاب آور، مشاركت كننده فعال[18] و سازنده محيطي پيراموني خود است. تاب آوري قابليت فرد در برقراري تعادل زيستي- رواني- روحي، در مقابل شرايط مخاطره آميز مي‌باشد (كانر و ديويدسون، 2003)؛ نوعي ترميم خود كه با پيامدهاي مثبت هيجاني، عاطفي و شناختي همراه است (گارمزي، 1991؛ ماستن، 2001؛ راتر، 1999). از اين رو نمي‌توان آن را معادل بهبودي[19] دانست چون در بهبودي فرد پيامدهاي منفي و مشكلات هيجاني و عاطفي را تجربه مي‌كند (به نقل از با نانو[20]، 2004).

راتر[21] (1985) در يك تعريف نسبتاً جامع و مقبول، تاب آوري را به عنوان فرايندي پويا توصيف كرده است كه شامل تعامل ميان عوامل خطر زا و عوامل محافظتي دروني و بيروني، براي بهبود نشانه‌هاي رويدادهاي ناگوار زندگي مي‌باشد (به نقل از حسام پور، 1388).

 


[1] Wright, D

[2] Masten, A. S

[3]Narayan, A. J.

[4]Richardson, E. G

[5] Flach, C

[6] low of disruption and reintegeration

[7] simple linear model

[8] Biopsychospiritual homeostasis

[9] life prompts

[10] disruption

[11] readiness for reintegration

[12] choice to reintegrate resiliently

[13]back to homeostasis or with loss

[14] Motivational energy

[15]Garmezy, N.M

[16] Waller, A

[17] Kumpfer, K. L

[18] Active participant

[19] Recovery

[20] Bonanno

[21] Rutter, M

 

خريد

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

توضيحات دانلود

خريد

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري , مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه