تحقيق نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني -عاطفي و مراجع محوري

تحقيق نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني عاطفي و مراجع محوري
درباره اين فايل انتقادي داريد؟ راه هاي تماس با ما: شماره تماس : 09010318948 |
بررسي تطبيقي نظريه هاي آزادي درماني
درمان عقلاني – عاطفي و مراجع محوري
قسمتهايي از متن:
مقدمه
رواندرماني روشي است كه نه تنها سايكو پاتو لوژي اصلي ، بلكه پايه ها و روند رشد فرد نيز مورد بررسي و ملاحظه قرار مي گيرد . به همين دليل در پايان فرد به رشدي فراتر از آنچه حاصل رفع علائم است دست مي يابد و حركت به سوي كمال تسهيل مي گردد .
صرف نظر از نوع بيماري ، هيچ نوع از رواندرماني راه حل انحصاري مشكلات نبوده و يا براي تمام درمانگران قابل استفاده نيست . برا دانشجويان رواندرماني شايد بهترين راه حل اين باشد كه با روش هاي چندي كه توسط پيش كسوتان و متخصصين مجرب به كارگرفته شده است آشنا شود و به تريج در جريان پيشرفت حرفه اي خود روش يا روش هايي را كه با روحيه و وضعيت خود او و بيمارش در هر زمان متناسب است مورد استفاده قرا ر دهد.
اعتقاد بر اين است كه گسيختگي موجود در رواندرماني را مي توان با بررسي تطبيقي ( مقايسه اي ) نظام هاي رواندرماني به بهترين وجه كاهش داد بنابراين آنچه در اين تلاش به آني پرداخته مي شود ضمن معرفي "آزادي درماني " تعريف و فرايند درمان آن و مقايسه آن با روش عقلاني – عاطفي و مراجع محوري ، به همراه نمونه باليني از هر كدام مي باشد . ...
...
قسمتي از متن پاياني:
در رويكرد منطقي – عاطفي بيماري، پيامد شناخت هاي غير منطقي است و براي سلامت بخشي ، بايد با افكار نا معقول اومقابله كرد. مكانيزم هاي دفاعي نمونه اي از گرايش هاي غير منطقي انساني است كه بايد به ان حمله كرد در حاليكه از نظر ازادي درماني بيماري ،احساس نبودن آزادي و در قيد بودن است . در اين رويكرد با افزايش توان فرانگري درمانجو ، كوشش مي شود تا مكانيزم هاي دفاعي او نشانه يابي و شناسايي شود و در مورد آن به فرد آگاهي داده شود . از ديد گاه عقلاني – عاطفي انسان اسير تفكر و تفاسير خود است اما از ديد ازادي نگر ، انسان كلا آزاد است .
[جهت بررسي تفاوت ديدگاه مراجع محوري و آزادي درماني بهتر است به اصول زير بنايي مراجع محوري توجه شود.
در مشاوره مراجع- محوري عمدتاً:
1- به جاي مشكل فرد، خود او مورد توجه است.
2- به جاي عقل فرد، احساسات او مورد توجه است در ديدگاه عقلاني – عاطفي تمركز بر فرايند فكر مراجع است .
3- بجاي توجه به گذشته فرد، زمان حال مورد نظر است ،اما آزادي درماني بيشتر ديد گذشته نگري دارد.
4- رشد عاطفي، در ضمن رابطه مشاورهاي صورت ميپذيرد
مراجع محوري، به تشخيص بيماري از طرف مشاور معتقد نيست، زيرا ماهيت و علت بيماري جسماني را با نگراني رواني متفاوت ميداند.
درنگراني رواني، اولا علت نگراني دقيقا مشخص نيست، و ثانيا مشاور به تنهائي نميتواند درمان مناسبي را ارائه دهد، چرا كه شناخت كافي فرد درمحدوده جهان پديداري، براي شخص ديگر آنچنان امكان ندارد كه براي خود مراجع،و مراجع تنها كسي است كه ميتواند خويشتن را در ارتباط با جهان پديداري خويش بشناسد و كار مشاور، كمك به مراجع براي كسب سريعتر و دقيق تراين شناسائي است.
ابتكار عمل و اداره جلسه با مراجع است و مشاور از قضاوت و تحميل ارزشهايش به مراجع امتناع ميورزد. به اين ترتيب، مراجع به شناسائي و تشخيص تجارب دروني خويش موفق ميشود .اما در درمان عقلاني – عاطفي ابتكار عمل و اداره جلسه با درمانگر است مراجع بايد به مواردي بپردازدكه به صورت تمرين هايي براي كسب سلامت فكر به او داده مي شود و فرد براي سلامت بايد اسير منطق و تجربي بودن شود و فرايند تفكر منطقي را بياموزد .
برچسب ها : تحقيق نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني -عاطفي و مراجع محوري , فرانگرشي بر نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني عاطفي و مراجع محوري, تحقيق نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني -عاطفي و مراجع محوري , فرانگرشي بر نظريه هاي آزادي درماني، درمان عقلاني عاطفي و مراجع محوري