مباني و پيشينه نظري بهداشت و سلامت رواني
مباني و پيشينه نظري بهداشت و سلامت رواني |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 64 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 59 |
مباني و پيشينه نظري بهداشت و سلامت رواني
در 59 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
بهداشت روان را ميتوان يكي از قديمي ترين موضوعات به شمار آورد. زيرا بيماري هاي رواني از زمانهاي قديم وجود داشته، بطوريكه بقراط در حدود 400 سال قبل از ميلاد عقيده داشته كه بيماران رواني را مانند بيماري جسمي بايد درمان كرد. تقريبا از سال 1930 يعني بعد از تشكيل اوّلين كنگره بين المللي بهداشت روان بود كه اين رشته بصورت جزئي از علوم پزشكي درآمد و سازمان هاي روانپزشكي و مراكز پيشگيري در كشورهاي مترقي يكي بعد از ديگري فعاليت خود را شروع كردند.
در سال 1930 اوّلين كنگره بين المللي بهداشت روان با شركت نمايندگان پنجاه كشور در واشنگتن تشكيل شد و مشكلات رواني كشورها و مسائلي از قبيل تاسيس بيمارستان ها، مراكز درمان سرپائي, مراكز كودكان عقب مانده ذهني و نظاير آن مورد مطالعه قرار گرفت. ولي در 18 سال بعد يعني در سال 1948 در سومين كنگره بين المللي بهداشت روان كه در لندن تشكيل شد اساس فدراسيون جهاني بهداشت روان بنيان گذاري شد و در همان سال اين فدراسيون به عضويت رسمي سازمان يونسكو و سازمان بهداشت جهاني درآمد بطوريكه سازمان جهاني بهداشت در ژنو نقش رهبري رسمي فدراسيون جهاني بهداشت روان را به عهده گرفت. از آن تاريخ به بعد هر سال يك جلسه بين المللي و هر چهار سال يكبار كنگره جهاني تشكيل شده و مي شود. در نتيجه تلاش و كوشش هاي پيگير روز 18 فروردين مطابق با هفتم آوريل روز جهاني بهداشت اعلام گرديده در سراسر جهان مسائل بهداشتي كشورها مورد بررسي قرار ميگيرد. از مسئولين بهداشتي كشورهاي مختلف خواسته شده تا برنامه هاي بهداشت رواني را جزء برنامه هاي بهداشت عمومي قرار دهند.
در كشور ايران نيز عليرغم آنكه از زمان محمدبن زكرياي رازي و بعد, ابوعلي سينا به بيماران رواني (ديوانگان آن زمان) توجه داشته و براي آنها از دستورات مختلف داروئي و روش هاي گوناگوني همچون تلقين استفاده ميكردند، ولي بطور رسمي در سال 1336 برنامه هاي روانشناسي و بهداشت روان از راديوي ايران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت رواني در اداره كلّ بهداشت وزارت بهداري وقت، تشكيل گرديد. اگرچه از سال 1319 تدريس بيماري هاي روانپزشكي دانشگاه تهران آغاز شده بود با قبول استراتژي P.H.C توسط جمهوري اسلامي ايران و ايجاد شبكه هاي بهداشتي درماني, در كشور, موضوع بهداشت روان به منزله جزء نهم خدمات اوّليه بهداشتي پذيرفته شد و در حال حاضر نيز از موضوعات بسيار ضروري در كشور, مورد توجه قرار دارد.
2-2-مفهوم سلامت روان
فرهنگ روانپزشكي كمپل اين اصطلاح را در احساس رضايت بهبود رواني و تطابق كافي اجتماعي با موازين مورد قبول هر جامعه تعريف كرده است)پورافكاري، ۱۳۷۳) اما براي اين اصطلاح از سوي صاحب نظران تعاريف متفاوتي ارائه شده است بطور مثال : كارل منينجر[1] : سلامت روان را سازش فرد با جهان اطرافش با حد اكثر امكان به طوري كه باعث شادي و برداشت مفيد و مؤثر گردد، تعريف مي كند. واستون[2]: رفتارهاي عادي را كه از سوي افراد عادي سر مي زند را نشانه اي از سلامت رواني مي داند. كينز برگ[3] : سلامت روان را تسلط و مهارت در ارتباط صحيح با محيط به ويژه در سه فضاي مهم زندگي، عشق، كار و تفريح مي داند. به نظر وي استعداد يافتن در ادامه كار، داشتن محيط خانوادگي خردسند، فرار از مسائلي كه با قانون درگيري دارد، لذت بردن از زندگي و استفاده درست از فرصتها ملاك تعادل و سلامت روان است (ميلاني فر،1370) سازمان بهداشت جهاني سلامت روان چنين تعريف مي كند « سلامت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي ميگيرد و سلامت رواني يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي رواني و جسمي بهداشت تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست (حمزه گنجي، ۱۳۷۶) ...
...
[1] Carl Manager
[2] Vaston
[3] Keynes Berg
...
2-7- سلامت روان از ديدگاههاي مختلف
2-7-1- از نظر آمار دانان
كساني كه با آمار سر و كار دارند براي تعريف افراد بهنجار از ميانگين يا منحني توضيع عمومي استفاده ميكنند و افراد جامعه را با خصويات افراد ميانگين مقايسه ميكنند اين روش جنبه آماري دارد و فاقد جنبهي باليني و درماني است برابر اين ديدگاه كساني كه از ميانگين جامعه انحراف دارند از بهداشت رواني بهرمند نمي باشند ( احمدوند، ۱۳۸۲).
2-7-2- از نظر پزشكان
پزشكان سالم بودن را نداشتن علايم بيماري تلقي مي كنند. اين استدلال در مورد برخي از بيماريهاي جسمي نظير بيماريهاي عفوني ممكن است صدق كند ولي در مورد بيماريهاي رواني قابل تعميم نيست (ميلانيفر،1370).
2-7-3- روانپزشكان
اكثر روانپزشكان توانايي سازش با محيط، انعطاف پذيري، قضاوت عادلانه و منطقي در مواجهه با محدوديتهاي و فشارهاي رواني را ملاك سلامت و تعادل روان مي دانند و هدف اصلي از درمان بيماران رواني نيز قادر كردن آنها به زندگي در خانواده و اجتماع و به اصطلاح سازش با محيط است (احمدوند، ۱۳۸۲)
روانپزشكان فردي را از نظر رواني سالم مي دانند كه بين رفتار و كنترل او در برخورد با مشكلات اجتماعي تعادلي وجود داشته باشد. انسان و رفتارهاي او در مجموع يك سيستم تلقي مي شود. برابر اين نگرش سيستمي عوامل متنوع زيستي انسان برعوامل رواني اجتماعي او اثر گذاشته و برعكس از آن اثر مي پذيرد. از اين رو در بهداشت رواني آنچه مورد بحث قرار مي گيرد پديده هاي است كه در اطراف انسان وجود دارد و بر كل سيستم او تأثير مي گذارند و يا از آن متأثر مي شوند ( ميلاني فر، ۱۳۷۰) ...
...
درباره اين فايل انتقادي داريد؟
راه هاي تماس با ما:
شماره تماس : 09010318948
برچسب ها : مباني و پيشينه نظري بهداشت و سلامت رواني , مباني و پيشينه نظري بهداشت و سلامت رواني