دانلود فايل مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان (انواع هيجان و ديدگاه هاي آن)

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

دانلود فايل مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان (انواع هيجان و ديدگاه هاي آن)

۲۲ بازديد

مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان (انواع هيجان و ديدگاه هاي آن)

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان , مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

در 38 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx

توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :  فارسي و انگليسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx

قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه

 

تعريف هيجان

شايد بتوان گفت كه يكي از پيچيده ترين تعاريف در روانشناسي، تعريف هيجان است. چرا كه براي تعريف جامع وصحيح آن بايد ابعاد مختلف را مورد بررسي قرار داد. در نگاه نخست،  بيشتر مردم هيجان رابه عنوان احساس مي‌شناسند. شناختي كه آنها از ترس ويا شجاعت دارند جنبه بارز احساسي آنها،  طبق تجربه شان مي‌باشد درصورتي كه احساس‌ها فقط بخشي از هيجان‌ها مي‌باشد. اصطلاح هيجان از ريشه لاتين Emovere  به معني حركت، تحريك و حالت تنش مشتق شده است. هيجان در زبان متداول با شور،  احساس،  انفعال و عاطفه معادل است. 

در حال حاضر دو نوع كاربرد براي اين واژه وجود دارد: 

1ـ اصطلاحي پوششي براي تعداد نامعيني از حالات ذهني. اين همان معنايي است كه ضمن صحبت از عشق،  ترس و نفرت مورد نظر است. 

2ـ برچسبي براي زمينه‌اي از تحقيقات علمي‌كه به بررسي عوامل محيطي،  فيزيولوژيكي و شناختي اين تجربيات ذهني مي‌پردازد.

هيجان ازجمله اصطلاحاتي است كه تعريف آن با دشواري روبرو بوده و از مسائل حل‌نشده در روان‌شناسي مي‌باشد. در كاربرد تقريبا اجماعي امروزه، كه البته مطابق كاربرد اوليه آن نيز مي‌باشد،  هيجان اصطلاحي پوششي براي تعداد نامعيني از حالات ذهني بوده كه وضعيت هستي‌شناسي هريك با برچسبي كه معني آن با توافق ساده معين مي‌گردد، تثبيت مي‌شود. (پورافكاري، 1373).

هيجان كه بدان عاطفه نيز گفته شده در واقع احساس‌هاي شديد ذهني مي‌باشند كه حالت‌هاي رواني مختلفي را در انسان به‌وجود مي‌آورند. هيجان كه عمدتاً در قالب‌هايي مانند ترس،  خشم،  اندوه،  شادماني،  لذت،  عشق،  شگفتي،  نفرت و شرم بروز مي‌يابد،  يك‌سري حالات رواني نظير شادي،  ترس و ... را در افراد به‌وجود مي‌آورد و همچنين نوعي تغييرات فيزيولوژيكي را در بدن افراد به‌دنبال دارد. اساساً بايد هيجان را نوعي احساس شديد دانست كه اغلب به كنشي غريزي مي‌انجامد و معمولاً با تغييراتي در گردش خون،  تنفّس،  عرق كردن،  پلك زدن و ... همراه است و از ‌اين‌رو مي‌توان هيجان را نوعي "احساس شديد كه موجب پيدايش واكنش‌هاي فيزيولوژيك آشكار همراه با حالت عاطفي در موجود زنده مي‌شود"،  دانست. براي مثال انسان وقتي با يك واقعه خطرناك مواجه مي‌شود،  بي‌اختيار نشانه‌هاي آمادگي براي گريز و فرار جسمي‌و فيزيولوژيك در او به‌وجود مي‌آيد و از لحاظ رواني هم نشانه‌ها و رفتارهايي مبتني‌بر ترس در فرد ظاهر مي‌شود كه به آن حالت هيجان،  "ترس" گفته مي‌شود.(گيل[1]، 1384). علاوه بر اين كاربردها،  اصطلاح هيجان مفاهيم ضمني ديگري نيز دارد: حالات هيجاني به طور طبيعي،  حاد تلقي مي‌شوند و اين حالات،  تجارب ذهني هستند كه با احساسات تفاوت داشته و از نظر رفتاري با آشفتگي و اضطراب همراه هستند.(پورافكاري، 1373). ...

...


[1]. Gill

...

 

2-7-  يافته‌هاي توصيفي مربوط به متغير‌هاي تحقيق

نه شخصيت و نه رابطه بين والدين و كودك، ارتباط معني داري با نمرات مودال در لكسي تايميا وجود ندارد.

طبق نتايج تحقيقات كارپنتر[1] و آديس[2] (2000)، ميانگين نمرات اين گروه در ابعاد شناختي و عاطفي آلكسي تايميا به طور سيستماتيك با شكايات روانشناختي، اضطراب ناتوان كننده و يا حالت دفاعي ارتباطي نداشت.

همچنين با استفاده ي از افكار تسكين دهنده به عنوان راهبرد رويارويي و مقابله، رابطه ي منفي داشت. بعلاوه يك رابطه با تصوير خود منفي در آينده مشاهده شده كه بدين معناست كه افراد مودال نمي‌توانند آينده خود را به شيوه اي خوشبينانه تصور كنند. به طور كلي مطالب قابل‌توجهي در مورد افراد مودال نمي‌توان استنباط كرد، اگرچه يك ديدگاه نسبتاً بدبينانه در مورد آينده بيانگر شكلي از شخصيت افسرده است كه در دامنه ي طبيعي وجود دارد (ميلون و ديويس، 2000).

2-8- مطالعات انجام شده مرتبط با پژوهش

2-8-1- مطالعات انجام شده خارج كشور

 كينگ و امونز (١٩٩٠) گزارش كرده اند كه زنان بيشتر در ابراز هيجان مثبت مانند عشق و عاطفه به ديگران دوسوگرا هستند. همچنين در ابراز هيجاناتي چون خشم و حسادت با توجه به انتظارات فرهنگي دوسوگرا هستند . همچنين دوسوگرايي در ابرازگري با ابرازگري، همبستگي منفي معنادار دارد  و به بازداري و نشخوار در ابراز هيجان منجر مي‌شود.

هنريكس[3] و همكاران (1991) دريافتند كه بين دو بعد دشواري در تشخيص و شناسايي احساسات و دشواري در توصيف احساسات با افسردگي ارتباط مثبتي وجود دارد و تمركز بر تجارب بيروني كه بعد ديگري از آلكسيتايميا ‌است با افسردگي در ارتباط نيست.

واتسون و همكاران (١٩٩١) عقيده دارند كه كنترل هيجاني به عنوان يك مؤلفه مهمالگوي رفتاري ريخت مستعد سرطان و ريخت C، شخص كاملاً سازگار، ساكت، موافق با مراجع قدرت، بدون جرٲت، داراي تصويري منفي نسبت به خود، داراي رفتارهاي فداكارانه، اجتناب از تعارض و عدم ابراز كننده هيجان‌هاي منفي، مخصوصاً خشم با درماندگي و ناخوشي روانشناختي در بيماران سرطاني مرتبط است.

مونگرين و زاروف (1994)، براي بررسي دوسوگريي درابرازگري هيجان به منظور تعيين رابطه بين وابستگي خود انتقادي و علائم افسرده ساز، متغيرهاي رويدادهاي زندگي شدت هيجان و دوسوگرايي در ابرازگري هيجاني به عنوان تعديل كننده‌هاي مهم در ارتباط بين همبستگي و خودانتقادي و علائم افسرده ساز در زنان و مردان تحقيقي انجام داده اند كه مطابق با يافته‌هاي بدست آمده، الگوهاي تعديل كننده، شامل رويدادهاي منفي و دوسوگرايي به طور موفقيت آميزي، ٧٤٪ از اثر شخصيت بر افسردگي در زنان و ٤٧٪ از اثر شخصيت بر افسردگي را در مردان تبيين مي‌كند. طبق نتايج پژوهش انجام شده، خودانتقادي و افسردگي در مردان تنها به وسيله دوسوگرايي ولي در زنان بيشتر به وسيله رويدادهاي منفي و دوسوگرايي مرتبط بودند كه رويدادهاي منفي و دوسوگرايي پيش بيني كننده افسردگي بودند. ....

....


[1]. Carpenter

[2]. Addis

[3]. Hendrix

...

 

خريد

برچسب ها : مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان , مباني نظري و پيشينه ديدگاهها و انواع هيجان

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.