مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)
برچسب ها : مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده) , مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)
در 80 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت docx
توضيحات: فصل دوم پايان نامه (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : فارسي وانگليسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx
قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه
يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)
خودتنظيمي سازهاي است كه در دههي 1967 از سوي بندورا مطرح شد. يكي از مفاهيم مورد تاكيد نظريه شناختي- اجتماعي[1] بندورا، مفهوم خودساماني يا خودنظم دهي است. منظور از خودساماني «توليد و هدايت انديشهها، هيجانات و رفتارها توسط خود فرد به منظور رسيدن به هدف است» (سانتروك[2]، 2004)
بندورا، يادگيري خودتنظيمي را اين گونه تعريف ميكند: «توانايي شروع كردن و دست كشيدن از فعاليتهاي مطابق يا مقتضيات موقعيتهاي اجتماعي، آموزشي و توانايي به تعويق انداختن كارها با هدف دلخواه» خودتنظيمي، نقطه ثقل كاركرد موثر در زمينههاي كنترل تكانه، مديريت زمان و مقابله با فشار رواني است. (زيبازاده، 1386).
بنا بر عقيده زيمرمن(1995) يكي از مهارتهاي خودتنظيمي مهارت مديريت و برنامهريزي زمان است. مديريت زمان، به معني مديريتي است. هم چنين به معني اختيار گرفتن زمان و كار خويش و اجازه ندادن به اينكه امور و حوادث شما را هدايت كند. (همان منبع).
گرين و آزودو[3](2007) ميگويند: «اگرچه بر سر تعريف نظريه خودساماني در ميان صاحبنظران اختلاف وجود دارد، اما همهي آنان بر اين باورند كه يادگيرندگان خود سامانگر فعالند و به كمك نظارت و راهبرد، يادگيري خود را به طور موثر سامان ميدهند» (سيف،1388)، پينتريج (1999) يادگيري خود نظم داده شده را به عنوان راهبردهايي كه دانشآموزان استفاده ميكنند تا شناخت خود را تنظيم كند، تعريف ميكند. يادگيري خود نظم داده شده يك فرايند فعال و سازنده است كه طي آن يادگيرنده براي خود هدف تعيين ميكند و با توجه به اهداف و شرايط موجود در محيط سعي در ارزيابي، تنظيم و كنترل فرايندهاي شناختي، انگيزهاي و رفتارياش ميكند.
زيمرمن (1995) يادگيري خود نظم داده شده را به عنوان نوعي از يادگيري كه در آن افراد تلاشهاي خود را براي فراگيري دانش بدون تكيه به معلم و ديگران شخصا شروع كرد، و جهت ميبخشند، توصيف ميكند. و در تعريف ديگري (زيمرمن، 1998) يادگيري خود تنظيم شده عبارت است از فرايندي كه دانشآموزان را وادار به درگيري خلاقانه در تلاشهاي فكري، رفتاري و شناختي ميكند تا بتوانند به اهداف مهم و باارزش آموزش تحقق بخشند. اين تعريف حاكي از اين است كه:
1- اهداف، دانشآموزان را در جهت سازگاري هدايت ميكند. ...
...
[1]. Social Cognitive
[2]. Santrack
[3].Green & Azevedo
...
2-2-2- انواع خودتنظيمي
زيمرمن و ماتينز، (2002) بين چند نوع خود تنظيمي در حيطهي تحصيلي تفاوت قائل شدهاند كه اين انواع خودتنظيمي براساس ميزان دروني شدن آنها تقسيمبندي شده است.
2-2-2-1- نظمدهي بيروني:
در پايينترين سطح پيوستار دروني سازي قرار دارد در اين حالت، شخص منحصراً براساس وقايع بيروني مورد انتظار، دست به انجام عمل ميزند يا از انجام يك رفتار بازداري ميكند.
2-2-2-2- نظمدهي درونفكني شده:
در اين سطح، شخص خود را با تائيد يا عدم تائيد خود، نظم ميبخشد. دانشآموز درون فكني كرده، تكليف خود را انجام خواهد داد و در صورت عدم انجام آن احساس گناه خواهد كرد. بندورا در بررسي يادگيري خودتنظيمي، دانشآموزان را به عنوان شركت كنندهاي فعال از نظر فراشناختي، انگيزشي و رفتاري در فرايند يادگيري ميداند. از نظر فراشناختي فراگيران خود تنظيم افرادي هستند كه روحيهي طراحي سازماندهي، خودآموزي و خودارزيابي دارند. از نظر انگيزش فراگيران خود تنظيم در تمام مراحل مختلف يادگيري خود را افرادي لايق، خودكار آمد و مستقل مييابند. از نظر رفتاري فراگيران خود تنظيم، محيطهايي را انتخاب ميكنند كه يادگيري را افزايش دهد. (فتاحي، 1389).
2-2-3- فرايندهاي خودتنظيمي
متخصصان روانشناسي، يادگيري خود تنظيمي را در برگيرنده، چندين فرايند ميدانند. عمدهترين اين فرايندها از سوي روانشناساني چون بندورا، زيمرمن و همكاران آنها مطرح شد.
بندورا يادگيري خود تنظيمي را عليت متقابل بين سه فرايند تاثيرگذار، محيطي، رفتاري و شخصي فرض ميكند. (اميني، 1387). ...
...
پژوهش هاي انجام شده در خارج از كشور
آليسون، كرين، ليبور ميرسكي[1] (2003) در پژوهش ارتباط بين شناخت، انگيزش و شادكامي را روي 224 دانشآموز دوره راهنمايي بررسي كردند و به اين نتايج دست يافتند، دانشآموزاني كه در موقع مطالعه از باورهاي انگيزشي قوي برخوردارند از راهبردهاي شناختي و فراشناختي بيشتري بهره ميگيرند و احساس شادكامي بيشتر ميكنند.
اتر و همكاران[2] (1992) در مطالعه روي دانشآموزان دبيرستاني به اين نتيجه رسيدند كه بين نظارت فراشناختي بر درك مطلب با معدل كل و بامعدل نمرات دروس علوم و علوم انساني همبستگي مثبت و معنادار وجود دارد.
استرام و ويترس[3] (2005) در تحقيق بر روي دانشجويان با يك تاريخچه شكست، روابط بين انگيزش و خودتنظيمي را مورد بررسي قرار دادند. آنها مشاهده كردند با بالا بودن انگيزش و آموزش راهبردهاي خودتنظيمي ميتوان شادكامي را افزايش داد و بين انگيزش و خودتنظيمي رابطه مثبت معنيداري وجود دارد.
اكسان (2009) در پژوهش خود دريافت كه ضعف در مهارتهاي خودتنظيمي باعث انگيزش پايين و كاهش يادگيري ميشود. اين مهارتها به دانشآموزان براي انتخاب راهبردهاي يادگيري مناسب براي اهدافشان و استفاده از روند كار كمك ميكند.
پژوهشهاي برانسور (1986)، استرنبرگ (1985)، و زيمرمن (1990) نشان ميدهند كه ميان خودآگاهي شناختي و يادگيري ارتباط مثبت وجود دارد و خودآگاهي شناختي لازمه يادگيري است.
برو سارد[4] (2002) در پژوهشي بر روي 263دانش آموز دبيرستاني به اين نتيجه رسيد كه بين انگيزش دروني و پيشرفت تحصيلي آنان ارتباط مثبت و معناداري وجود دارد.
پژوهشهاي برانسور (1986)، استرنبرگ (1985)، و زيمرمن (1990) نشان ميدهند كه ميان خودآگاهي شناختي و يادگيري ارتباط مثبت وجود دارد و خودآگاهي شناختي لازمه يادگيري است.
بونگ[5] (2004) در مطالعهاي تحت عنوان ابعاد خودتنظيمي، انگيزش و يادگيري آموزشگاهي دريافت كه باورهاي انگيزشي و خودتنظيمي باعث پيشرفت اساسي عملكرد علمي دانشآموزاني ميشود كه خودكارآمدي پايين، اضطراب امتحان زياد، تلاش و كوشش كمتر دارند و از راهبردهاي شناختي و فراشناختي كمتر استفاده ميكنند.
بوكارتز و كورنو (2005) در پژوهشي تحت عنوان خودتنظيمي در كلاس كه بر روي 130 نفر دانشجو انجام دادند. مشاهده كردند كه وقتي در كلاس درس، راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي آموزش داده ميشود. باورهاي دانشجويان درباره ميزان كنترل كه بر فرايند و پيامد يادگيري خود دارند افزايش مييابد كه نقش تعيين كنندهاي در يادگيري و سطح پردازش اطلاعات آنها دارد.
پاريس و همكاران[6] در سالهاي 1984 و 1986 به دانشآموزان كلاسهاي سوم و پنجم مهارتهاي شناختي و فراشناختي آموزش دادند. نتايج نشان داد كه گروه آزمايش در مقايسه با گروه گواه در توانايي خواندن و فهميدن مطالب جلوتر بودند.
پالنيك و براون (1981) در پژوهشي كه انجام دادند. تاثير آموزش مهارتهاي فراشناختي را در بهبود كيفيت خواندن و فهميدن دانشآموزان متوسطه بررسي كردند نتايج اين پژوهش نشان داد كه آموزشهاي فراشناختي هم يادگيري و هم انتقال يادگيري را در آنها افزايش داد. ...
...
[1]
[2] Oter & oak
[3] Straume & Vitters
[4]Broussard
[5] Boung
[6] Paris & Oak
...
عناوين اصلي:
يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)
2-2-2- انواع خود تنظيمي
2-2-3- فرايندهاي خودتنظيمي
2-2-4- مدلهاي يادگيري خودتنظيمي:
2-2-5- راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي:
2-2-6- نظريه هاي يادگيري خودتنظيم:
پژوهش هاي انجام شده در خارج از كشور
2-3-2- پژوهش هاي انجام شده در داخل كشور
منابع فارسي
منابع لاتين
برچسب ها : مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده) , مباني نظري و پيشينه يادگيري خودتنظيمي (خود نظم داده شده)