مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب
برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب , مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب
درباره اين فايل انتقادي داريد؟
راه هاي تماس با ما:
شماره تماس : 09010318948
مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره اضطراب
در 27 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع اضطراب
تعريف اضطراب:
يافتن تعريفي جامع براي اضطراب مانند بسياري از حالات عاطفي كار مشكلي است و متخصصان هر يك تعريف خاصي را ارائه نموده اند شايد بتوان گفت كه بيشترين تحقيقات انجام شده درباره اضطراب توسط روان شناسان انجام گرفته است و آنان از بين حالات عاطفي انسان بيش از هر حالت ديگري به مطالعه اضطراب پرداخته اند . پروفسور راس [1] دليل دشوار بودن توصيف حالات عاطفي را اينگونه بيان مي كند معمولآ شيوه يادگيري لغات در دوران كودكي يك تجربه دروني و كاملآ اتفاقي است از اين طريق فرد براي رويدادها ، برچسب هاي مقتضي و مناسبي را پيدا مي كند . به اين ترتيب گنجينه اي از لغات گوناگون براي بيان احساساتش فراهم مي سازد . لذا تعجبي ندارد كه افراد براي بروز عكس العمل هاي خود در موقعيت هاي يكسان ، اصطلاحات مختلفي را به كار مي برند . همين امر تعريف هيجانات را به شكلي كه مورد قبول همه ي صاحب نظران باشد مشكل مي سازد . به گفته ساربين [2]واژه اضطراب نخست در سالهاي 1930 در نوشته هاي فرويد ديده شد و از آن پس بسيار مورد استفاده قرار گرفت و مصطلح گرديده اكثر روان شناسان اضطراب را با اندكي تفاوت از ترس متمايز مي نمايند . از ديدگاه آنها هر چند اضطراب و ترس شامل نشانه هاي باليني هستند ولي بر خلاف ترس ، اضطراب پاسخي در مقابل خطرناآشكارو مبهم است به عبارت ديگر اضطراب احساس ناخوشايند بيمناكي و ترس ناراحتي كننده اي ازپيش بيني خطري است كه منشا آن مشخص نيست (آتش پور و شفتي، 1377 ).اضطراب عبارت است از پاسخ عاطفي و فيزولوژيكي به احساس خطر همه جانبه ي دروني كه به سادگي كنار مي رود اضطراب عمدتا" اختلال افراد جوان است كه شروع آن معمولآ در اواسط دهه سوم عمر است اضطراب با علائم بدني خاصي همراه است ( سلطاني، 1387) . اضطراب يك علامت هشدار دهنده است كه خبر از خطري قريب الوقوع مي دهد و شخص را براي مقابله آماده مي سازد ترس علامت هشدار دهنده ي مشابه ، از اضطراب با خصوصيات زير تفكيك مي شود : ترس واكنش به تهديدي معلوم ، خارجي و از نظر منشا بدون تعارض است. اضطراب واكنش در مقابل خطر نامعلوم ، دروني،مبهم وازنظرمنشاهمراه باتعارض است(سادوك وهمكاران،1996،به نقل ازپورافكاري ،1389).
تعارض بين فرايند هاي گوناگون شخصيت معمولا موجب نوعي عذاب رواني مي شود كه فرويد آنرا اضطراب ناميد. اضطراب مي تواندهشيار يا نا هشيارباشد و وجود آن هميشه علامت آن است كه تعارض ايجاد شده است . زماني كه تعارض باعث مي شود كه فرد احساس كند درمانده است و قادر به كنار آمدن نيست ، اضطراب ايجاد مي شود . شدت اضطراب تجربه شده به پيامدهاي انتظار رفته براي خود بستگي دارد(روزنهان[3] ، 1995).تجربه اضطراب و حتي پيش بيني آن ، تجربه ناراحت كننده اي است كه مردم مي كوشند فورا"آنرا برطرف كنند . انسانها به ويژه از راهبردهاي خوبي براي بر طرف كردن اضطراب بهره مندند . غيراز غلبه كردن برترس مثل زماني كه دوچرخه سواري را ياد مي گيريم،يا گريختن ازصحنه به هنگامي كه دشمنان نيرومندي ما را تعقيب مي كنند ، انسانها مي توانند در ذهنشان معني و اهميت سايقها و تكانه هاي مشكل آفرين را تغيير دهند . آنها اين تغييرات را با استفاده از راهبردهاي كنار آمدن يا دفاع ها انجام مي دهند كه رايج ترين آنها به عنوان نمونه ، دفاع هايي چون سركوبي و فرا فكني ، همانند سازي و دليل تراشي هستند (روزنهان ، 1995).واژه ي اضطراب هم به يك حالت رواني و عاطفي اشاره دارد كه ممكن است ازيك احساس ناراحتي كوچك به ترس ياوحشت حاد ادامه يابد . اضطراب طولاني يا شديد ممكن است منجربه بروز نشانگان جسماني مثل تعريق ، لرز ، تهوع واحساس گيجي مي شود . اضطراب عموما"واكنشي است كه در شرايط ترس آور رخ مي دهدو با افكار منفي و هراس آور تشديدمي شود.
[1] - Ross
[2] - Sarbin
[3] - Rosenhan
درمان اضطراب
تشخيص و درمان اضطراب به علت نقش اين عارضه در شروع و دوام رفتارهايي نظير سيگار كشيدن مصرف الكل و چاقي كه همگي با انواعي از مخربترين بيماريهاي انسان ارتباط دارند ، اهميت فوق العاده اي دارد (پاول،1995،به نقل از پژوهان،1378 ).
1 – دارو درماني :دارو درماني نسبت به ساير روشها مانند شوك درماني و جراحي درماني موفق تر بوده اند براي اين منظور از داروهايي مانند ديازپام ، مپروبامات ، كلروديازپوكسيدكه همگي به نام آرام بخش شهرت دارند استفاده مي شوند . اين داروها موجب كاهش تحريكات و ايجاد آرامش درون مي شود.
2- رفتار درماني : اساس درمان با اين روش حساسيت زدايي منظم[1] است در اين روش به بيماران ، روش آرامش بخشيدن به عضلات آموخته مي شود و سپس در حالت آرامش تصويرهاي ذهني اضطراب برانگيز ( از حالت كم تا زياد ) به آنان ارائه مي شود .
3- درمان شناختي – رفتاري :مروجين اين روش اعتقاد دارند كه اگر تجربه اضطراب ارزيابي شناختي فرد از يك موقعيت به عنوان وضعيتي تهديد كننده بستگي داشته باشد ، در آن صورت فرد بايد بتواند از طريق ارزيابي شناختي خود ، اضطرابش را كاهش داده و حتي از آن جلوگيري نمايد در اجراي اين روش مي توان يكي از رويكردهاي زير را برگزيد :
الف ) بازسازي شناختي :در اين روش به بيمار ياد داده مي شود كه خود اظهاري مثبت را جايگزين خود اظهاري منفي كند .
ب ) درمان عقلي ، عاطفي :اگر عقايد افراد با برخورد منطقي مورد بحث قرار گيرد عوارضي مانند آشفتگي و اضطراب از بين مي رود و از وقوع مجدد آن نيز جلوگيري مي كند ( اليس ودرايدن، 2007) .
ج ) شناخت درماني :از نظر بك با اصلاح طرز تلقيهاي نادرست مي توان مسائل رواني را حل كردو مشكلات آنرا بر طرف نمود .
د ) درمان از طريق حل مسأله :در اين روش مهارت هاي لازم براي رويارويي با موقعيت هاي اضطراب برانگيز به بيمار آموخته مي شود گلدفريد شيوه هاي حل مسأله را به 5 مرحله تقسيم كرده است :
1 – آشنايي و شناخت موقعيت
2- تعريف و تنظيم مشكل
3- ارائه راه حل
4- تصميم گيري
5- بررسي ارزشيابي
4- تلقيح فشار رواني ( واكسيناسيون ) : در اين روش شخص را آماده مي سازند تا گام به گام با عامل تهديد كننده مقابله نمايد ( آتش پور و شفتي، 1377 )
5 – از جمله روشهاي ديگر درمان كه جكوبسون مبدع آن است مي گويد : بالا رفتن سطح آگاهي شخص از تنش عضلاني به رفع تنش منجر مي گردد .
6 – بيوفيدبك الكتروميوگرانيك ( emj . bf ): يك پله فراتر مي رود و مي گويد اگر شل شدن عضلات به كاهش اضطراب منجر مي شود انتظار مي رود كه emj. Bf اين عمل را تسهيل نمايد . در اين حالت شخص در موقعيتي قرار مي گيرد كه بتواند حالات بيولوژيك را تغيير داده و به پسخورد آتي و دائم در مورد موقعيت يا شكست نسبي يا فعاليتهاي خود دريافت مي كند .
[1] - systematic desensitization
ساير محصولات ويژه
مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )
مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...
مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )
مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي
مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي
- مباني نظري مربوط به متغير عملكرد شغلي
- پيشينه و مباني نظري پايان نامه درباره عملكرد تحصيلي
- مباني نظري و پيشينه پژوهش درمان مبتني بر پذيرش و تعهد ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري پايان نامه در مورد رفتار شهروندي سازماني
- چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع مسئوليت پذيري
- مباني نظري و پيشينه پژوهش با موضوع راهبردهاي مقابله اي ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري و پيشينه پژوهش صميميت زناشويي
- مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره سرطان
- مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع تعاريف و مدل هاي تاب آوري
- فصل دوم پايان نامه روانشناسي درباره الگوهاي ارتباطي خانواده
- مباني نظري پايان نامه در باره ي نگرش به ازدواج
- مباني نظري و پيشينه پژوهش رضايت زناشويي ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري و پيشينه پژوهش درمان شناختي-رفتاري(C.B.T) ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري و پيشينه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعي ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره درمان وجودي ( فصل دوم پايان نامه )
- مباني نظري و پيشينه پژوهش شادكامي ( فصل دوم پايان نامه )