فايل مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني,مرجع فايل آنلاين

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

فايل مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني,مرجع فايل آنلاين

۲۹ بازديد

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

در 47 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع هوش هيجاني

 

تاريخچه هوش هيجاني

افلاطون 2000 سال پيش گفته است؛ تمام يادگيري ها داراي يك زيربنايي هيجاني و عاطفي هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاكنون دانشمندان، پژوهشگران و فيلسوفان زيادي در جهت اثبات يا نفي نقش احساسات در يادگيري،‌ مطالعات زيادي انجام داده اند. متأسفانه تفكر حاكم در اين 2000 سال اين بود كه هيجان ها مانع انجام كار و تصميم گيري صحيح مي شوند و تمركز حواس را مختل مي سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقيقات، ‌خلاف اين مطلب را ثابت كرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله اي در زمينه ارتقاء نيازهاي هيجاني– جسمي،‌ معنوي و رواني نوشت كه از دوره رنسانس، ‌انقلاب و تحول عظيمي در زمينه تحليل از مكتب انسان گرايي به وجود آرود. بين سال هاي 1970 تا 1980 نظريه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گرديد.

تحقيقات مستمر باعث شد تعاريف زيادي از هوش و هيجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقيق در زمينه هوش غير شناختي و هوش اجتماعي به سال 1940 بر مي گردد. گاردنر استاد روان شناسي دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگوني مطرح كرد كه مورد توجه علم روان شناسي قرار گرفت و به عنوان يكي از زير شاخه هاي هوش شناخته شد. پيني[1] در سال 1986 در رساله دكترايش مفهوم هوش هيجاني را به زبان انگليسي با عنوان بررسي هيجان،‌ توسعه هوش هيجاني، ‌خود يكپارچگي (در ارتباط با ترس، ‌درد و اميال) مطرح كرد. او توصيه كرد براي تقويت و هوش هيجاني بايد به آزاد سازي هيجاني كودكان در مدارس با روش روان درماني مبادرت كرد.

موضوع هوش هيجاني نخستين بار توسط پيترسالووي و جان ماير[2] در سال 1990 مطرح شد. پيتر سالووي از بخش روان شناسي دانشگاه يل مي گويد: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هيجاني دچار تغيير شده اند» زماني هوش را كمال انساني مي دانستند و معتقد بودند افراد باهوش بايد داراي زندگي بهتري باشند. سالووي و ماير در سال 1990 تعريف قابل قبولي از هوش هيجاني را در مقاله اي تحت عنوان هوش هيجاي مطرح كردند. در آن مقاله آنها هوش هيجاني را از نظر علمي– هوشي آزمون پذير و قابل اندازه گيري مي دانستند. ديويد كارسو[3] از همكاران پيتر سالووي مي گويد: مهم است بدانيد هوش هيجاني ضد هوش نيست به عبارتي نشانه برتري احساس (دل) به عقل (سر) نيست بلكه هوش، ‌نقطه تلاقي احساس و عقل است.

دانيل گلمن[4] از نتيجه تحقيقات سالووي و ماير و سايدين در پر فروش ترين كتابش به نام هوش هيجاني در سال 1995 استفاده كرد و در اين زمينه دو برنامه شناخت خود و رشد اجتماعي براي مدرسه نيوهاون نوشت. لئونل[5] اولين بار مفهوم هوش هيجاني را به زبان آلماني در سال 1966 به كاربرد نتايج تحقيقات او در مورد خانم هايي كه به خوبي نمي توانستند از عهده نقش ها و وظايف اجتماعي خود برآيند حاكي از اين بود كه اين خانم ها در سنين كودكي جدا از مادران خود زندگي مي كردند. او براي درمان افرادي كه از سطح پايين هوش هيجاني برخوردار بودند داروي LSD را تجويز كرد (اين موضوع مربوط به دهه 1960 بود).

...

2-18- مؤلفه هاي هوش هيجاني

دانيل گلمن مؤلفه هاي هوش هيجاني را به شرح زير بيان مي كند:

1- ‌خودآگاهي: شناختن هيجان هايي كه آن را احساس مي كنيم و دليلش را نيز مي دانيم. خودآگاهي، ‌آگاه بودن از حالت رواني خود و تفكرها درباره آن حالت است.

2- خودگرداني: تعادل هيجاني را خود گرداني مي نامند. گاهي از خود گرداني به معناي كنترل احساسات، عواطف و تكانش ها ياد مي كنند. خود گرداني يك قابليت زير بنايي است كه در كنترل رفتارهاي هيجاني نقش مهمي دارد.

3 - انگيزش: به معناي مولد، ا‌ثر بخش و خلاق بودن در زمينه كاريست. انگيزش توانايي انرژي دادن به ديگران و هدايت رفتار آنان بر خلاف داشتن روحيه ضعيف را دارد. در انگيزش از هيجان ها به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف استفاده مي كنيم.

4 - همدلي: توانايي همدردي كردن با احساسات ديگران و شناخت ديدگاه آنها را همدلي مي نامند. همدلي توانايي شناخت و نفوذ بر حالت هيجاني ديگران يا آگاهي نسبت به احساسات، ‌نيازها و علايق ديگران است. همدلي به معناي ديگر وارد شدن به حريم احساس ديگران است.

5 - مهارت هاي ارتباطي يا اجتماعي: توانايي شناخت و همدلي با ديگران، ‌برقراري ارتباط مؤثر،‌ گوش دادن عميق و پرسيدن سؤالات مهم،‌ تشريك مساعي،‌ مربيگري و مذاكره كردن از اجزا اين مهارت محسوب مي شود.


[1] - Payne

[2] - Mayer & Salovey

[3] - Caruso

[4] - Golman

[5] - Lenel

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.