فايل ماركت

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش ,فصل دوم مباني نظري و پيشينه پژوهش ,نمونه سوالات آزمون استخدامي اموزش و پرورش تفكيك رسته ها,دانلود پاورپوينت,طرح توجيحي با لينك مستقيم

دريافت فايل مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي,مرجع فايل آنلاين

۲۲ بازديد

دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

برچسب ها : دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي , دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

دانلود مباني نظري پايان نامه در مورد رضايت شغلي

در 45 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع رضايت شغلي

 

سير تاريخي رضايت شغلي

از دهة 1920 تاكنون، رضايت شغلي به گونة وسيعي مورد بررسي قرار گرفته و نظريه هاي متعددي دربارة آن ارائه شده است. تنوع رويكردها و نظريه هاي مربوط به رضايت شغلي را مي توان ناشي از سه ديدگاه يا حركت اساسي دانست كه در دهه هاي 1920 و 1930 شكل گرفت و بيش از هر چيز مفهوم رضايت شغلي را تحت تأثير قرار داد:

1. نهضت روابط انساني: نظريه پردازان ديدگاه روابط انساني در مطرح كردن رضايت شغلي نقش بسزايي داشته اند. اين نهضت در دهة 1930 پاي گرفت كه به رويداد بزرگي برمي گردد كه در مطالعات هاثورن[1] معروف است . اين رويداد عبارت بود از مجموعه آزمايش هايي كه در كارخانة هاثورن وابسته به شركت اثر اين بررسي تا حدي بود كه آن را نقطة عطف حركت روابط انساني الكتريكي غربي در شيكاگو انجام گرفت در مديريت مي دانند. نظريه پردازان اين مكتب با پژوهش هاي خود نشان دادند كه كارگر خوشحال، كارگري سودآور است و رضايت شغلي بيش از هر چيز تحت تأثير نقش گروه هاي كاري و سرپرستان است.

 

2. اتحاديه هاي كارگري: تعارض ها و درگيري هاي فراگير بين مديران كارخانه ها و مراكز توليدي و صنعتي با كارگران و سرانجام رشد اتحاديه گرايي، تأثير زيادي در بررسي مقولة رضايت شغلي داشت. در سال 1932نخستين پژوهش مربوط به رضايت شغلي منتشر شد. علاوه برآن، مديران نيز به عنوان بخشي از برنامه هاي بلندمدت خود، شروع به استخدام روانشناسان كردند تا با زمينه يابي و افزايش رضايت شغلي، از ايجاد اتحاديه ها جلوگيري كنند. در اواخر دهة 1930 ، اين روند سبب شد كه جامعة مطالعات روانشناختي مسائل اجتماعي در آمريكا، كتابي در زمينة انديشه هاي روانشناختي مسائل كارگري منتشر كند.

 

3. ديدگاه رشد يا ماهيت كار: بسياري از صاحب نظران رشته هاي مديريت و روانشناسي، بر پاية پژوهش هاي متعدد دريافتند كه فهم رفتار در محيط كار، مستلزم چيزي بيش از مطالعة خصوصيات افراد و سپس متناسب ساختن آن با يك سازمان است. ازاين رو سازمان ها، بايد راه تحول و دگرگوني را در پيش گيرند و عقايد تاز هاي نسبت به مفاهيم موقعيت كار، رضايت شغلي و مانند آن پديد آيد. نياز به اين تحول، هم در زمينه هاي فردي و هم در زمينه هاي سازماني احساس مي شد كه سرانجام سبب شد ديدگاه هاي روشنفكرانة ناشي از مديريت، روانشناسي اجتماعي و جامعه شناسي، بر مفاهيم سنتي گذشته غلبه كند. ازاين رو اهميت نظامهاي مديريتي، تأثير رفتاري و نگرشي سازمان ها و نيز تكامل آن با فرايندهاي اجتماعي و رواني بيش از پيش مشخص شد و اين حقيقت پذيرفته شد كه سلامت و موفقيت كساني كه به اين سازما نها متكي اند، به سلامت و موفقيت آنها وابسته است و موفقيت و رضايت در كار، اغلب براي عزت نفس و سلامت رواني اشخاص ضروري به حساب مي آيد. بيشتر حركت هاي صورت گرفته در اين زمينه، مانند نهضت آزادي زنان و خواست مردان براي بررسي مجدد مشاغل و فني ساختن آنها، شواهدي بر درستي اين ادعاست (كورمن[2]،ترجمه فارسي، 1384).

 

با بررسي اين سه ديدگاه مشخص مي شود كه دربارة مفهوم رضايت شغلي و عوامل ايجاد آن، اتفاق نظر وجود ندارد و نظريه هاي گوناگوني در زمينة رضايت شغلي وجود دارد. به اعتقاد رولينسون [3]، برادفيلد[4] و ادواردز[5] ، مرور پيشينة مطالعاتي و پژوهشي رضايت شغلي نشان مي دهد كه بيشتر صاحب نظران و نظريه پردازان، به طوركلي اين مفهوم را از دو ديدگاه نگرشي و انگيزشي مورد بررسي قرار داده اند. براي مثال هلريگل[6] ، اسلوكام [7]و وودمن[8] ، رضايت شغلي را بازخورد عمومي فرد نسبت به شغل يا حرفة خويش تعريف مي كنند، درحالي كه برخي ديگر مانند لوكه[9] ، رضايت شغلي را، حالت هيجاني لذت بخش يا مثبتي تعريف مي كنند كه ناشي از ارزيابي شغلي يا تجربه هاي شغلي فرد است (سپهري، 1383).

 

...

 

2-5 پيشينه تحقيقات انجام شده در داخل و خارج كشور

 

چك[1] وهمكاران(1986) درتحقيق خود دريافتند افراد مبتلا به اضطراب اجتماعي در مقايسه با افراد غيرمضطرب، ديدگا ه هاي منفي تري راجع به خود دارند.

 

واترز و مور (2002)، نيز در پژوهشي كه با هدف سنجش رابطۀ سه فاكتور (محروميت مادي، نقش هاي مختلف و حمايت اجتماعي با عزت نفس بيكاران) انجام دادند به نتايج مهمي رسيدند. جمعيت نمونۀ اين مطالعه را 731 نفر از زنان و مرداني تشكيل دادند كه به تازگي به استخدام مركزي دولتي در استراليا درآمده بودند. 15 درصد واريانس و تغييرات عزت نفس پاسخگويان را اين متغيرها توضيح دادند. ارقام نشان داد محروميت هاي اجتماعي در هردو جنس زن و مرد با عزت نفس رابطۀ منفي دارد. زناني نيز كه هم زمان عهده دار نقش هاي بيشتري بودند، عزت نفس بالاتري داشتند. ازطرف ديگر، اين پژوهش نشان داد در هردو جنس، ميزان بالاي حمايت اجتماعي با عزت نفس رابطۀ مثبتي دارد كه به ويژه دربارۀ زنان صادق بوده است.پرتو عين الدين (1387)، در رساله اش با عنوان«حمايت اجتماعي ادراك شده،حرمت خود ،عزت نفس و افسردگي در دانش آموزان دورۀ متوسطۀ شهر تهران»،دانش آموزان شاغل به تحصيل در پايه هاي اول، دوم و سوم دبيرستان هاي دولتي شهر تهران را با استفاده از روش تصادفي چندمرحله اي انتخاب و سه مقياس حمايت اجتماعي ادراك شده،حرمت خود و افسردگي را به صورت گروهي دربارۀ آن ها اجرا كرد. نتايج اين تحقيق حاكي است حمايت اجتماعي و سن با عزت نفس و عزت نفس با افسردگي رابطۀ معني داري دارد.

 

 

 

[1] -Cheek

 

1. Hawthorne .

 

2. Korman .

 

1. Rollinson .

 

2. Broadfield .

 

3. Edwards .

 

4. Herrigel .

 

5. Slocum .

 

6. Woodman .

 

7. Locke .

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت فايل مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري,مرجع فايل آنلاين

۲۴ بازديد

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري , مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري, مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري, مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه درباره پرخاشگري

 

در 46 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع پرخاشگري

تعريف پرخاشگري

پرخاشگري، معمولاً به رفتاري اطلاق مي شود كه هدف از آن، صدمه رساندن جسماني يا زباني به شخص ديگر، يا نابود كردن دارايي آن است. بنابراين، آسيب زدن اتومبيل يك شخص به دست شخص ديگر، خفه كردن زنان توسط يك جاني و خشونتي كه دولت براي برقراري نظم و قانون اعمال مي كند، تماماً اعمالي هستند كه در تعريف پرخاشگري مي گنجد. بهترين و جامع ترين تعريفي كه از پرخاشگري ارائه شده، تعريف براون[1] است. او، پرخاشگري را هر نوع عمل و رفتاري مي داند كه به طور مستقيم در جهت هدفي و به منظور آزار و اذيت رساندن به ديگران كه مايل نيستند مورد آزار و اذيت قرار گيرند، اعمال شود. همچنين پرخاشگري را مي توان هرگونه رفتاري دانست كه متوجه آسيب رساندن و يا مجروح ساختن موجودي ديگر است.

هر چند سطح پرخاشگري كودكان از موقعيتي به موقعيت ديگر فرق مي كند ولي كودكان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. كودكاني كه در سال هاي اوليه بشدت پرخاشگرند، به احتمال زياد در جواني و بزرگسالي نيز پرخاشگر خواهند بود و كودكاني كه پرخاشگر نيستند، به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود. البته، كودكان هنگامي كه با وقايع تنش زا مثل جدايي پدر و مادر، يا بدنيا آمدن كودك جديد روبرو مي شوند، بيشتر پرخاشگر مي شوند. در واقع، پرخاشگري وسيله اي كودكانه است كه گاهي بسيار خطرناك و زيانبار بوده و به جاي حل مشكل و كاستن از فشار و ناراحتي، باعث دردسر و رنج تازه، براي شخص مي شود (صادقي و مشكبيدحقيقي، 1385).

2-24- نشانه هاي پرخاشگري

نشانه هاي پرخاشگري، متعدد است. از جمله اين نشانه ها مي توان به فحش دادن، پرتاپ اشياء، لگد زدن، جنگ و ستيز كردن، شكستن اشياء و ضربه زدن، حمله به ديگران، دروغگويي، بر هم زدن نظم، برانگيختگي بيش از حد، فرار از خانه و مدرسه، نگاه هاي تند و خشن، به هم فشردن دندان ها و جيغ زدن، اشاره كرد. نشانه هاي پرخاشگري در يك كودك پرخاشگر عبارتند از :

1- ايجاد مزاحمت كردن و حالت دفاعي به خود گرفتن؛

2- ديگران را سرزنش كردن؛

3- با كودكان ديگر به جنگ و ستيز پرداختن؛

4- نظم كلاس و مدرسه را به هم ريختن؛

5- به دزدي و دروغگويي دست زدن؛

6- از رابطه خود با اطرافيان رضايت نداشتن؛

7- از مدرسه و معلم خاطره خوش نداشتن؛

8- از بازگو كردن احساسات خود عليه والدين، وحشت داشتن و آن را در مورد كودكان ديگر تلافي كردن (هاشمي و همكاران، 1389).

2-25- انواع رفتارهاي پرخاشگرانه

طبق نظر موير[2] (1976)، پاسخ هاي پرخاشگرانه انواع گوناگون دارد كه محرك هاي دروني و بيروني مختلف، آنها را به وجود مي آورد. در ادامه اين بحث، هفت طبقه از رفتارهاي پرخاشگرانه معرفي مي شوند. به دليل همپوشي اين طبقات، امكان تمايز ميان انواع اين رفتارها به سهولت امكانپذير نيست، لذا اين احتمال وجود داردكه رفتار پرخاشگرانه، حاصل تلفيقي از دو يا چند عامل زير باشد:

 

2-25-1- پرخاشگري خشمگينانه[3]

طبق نظر دارلي و همكاران[4] (1988)، اين نوع پرخاشگري، نوع اصيل و شناخته شده پرخاشگري است. هنگامي كه مردم كلمه پرخاشگري را مي شنوند، اين نوع خاص فوراً به ذهن آنان متبادر مي شود. اين نوع پرخاشگري عموماً با نشانه هاي از برانگيختگي هيجاني توأم بوده و علت آن غالباً درد يا ناكامي است. براي مثال، اگر دو موش را در قفس رها كنيم، سپس ضربه هاي برقي متناوب و مختصري به آنان وارد شود، پس از آن، به يكديگر حمله مي كنند. در اين حالت، اگر حتي يك موش وجود داشته باشد، مثلاً به عروسك حمله ور خواهد شد. هاچينسون[5] (1965) معتقد است بروز ناكامي، عدم موفقيت در يك رفتار هدف گرا مي باشد. براي مثال، پيشگيري از دستيابي حيوان به غذا معمولاً باعث رفتار پرخاشگرانه مي شود. كبوتري كه ياد گرفته است براي دريافت دانه به كليدي نوك بزند، اگر دانه اي دريافت نكند به كبوتر ديگر حمله خواهد كرد.

2-25-2- پرخاشگري تجاوزكاران[6]

گاهي اوقات يك حيوان، آرام و پاورچين به حيوان گوشتخوار ديگري مانند شغال، گرگ و يا يكي از جانوران رده ي گربه سانان حمله مي كند. البته ترديد وجود دارد كه اين رفتار پرخاشگرانه باشد، بنابراين برچسب «جست و جوي غذا» احتمالاً مناسب تر است.

كيو[7] (1930) معتقد بود برخي از موجودات از طريق تقليد اين رفتار را مي آموزند. بچه گربه در صورتي در چهارماهگي حمله و كشتن موش ها را فرا مي گيرد كه بتواند به طور طبيعي كشتن موش ها توسط مادرش را ببيند.

2-25-3- پرخاشگري ناشي از ترس[8]

به طور كلي، اگر با يك موضوع ترس آور به حيواني نزديك شويم، حيوان مي ترسد و احتمالاً شروع به پرخاشگري مي كند. همچنين اگر حيواني اهلي و رام، توسط حيواني قويتر از خود، به گوشه اي رانده شود، در تنگنا قرار گرفته و با خشونت، به حيوان قوي حمله مي كند.

2-25-4- پرخاشگري كنشگر[9]

طبق نظر ليو[10] (1967) و لوراس[11] (1961) هر موجود زنده اي ممكن است به دليل دريافت پاداش از انجام عمل پرخاشگرانه، به اين رفتار مبادرت ورزد. بزرگسالان و كودكاني كه به اظهار نظرهاي خصمانه تشويق شده اند، تمايل به رفتار پرخاشگرانه در آنان بيشتر ديده مي شود. اشخاصي كه براي كشتن، پول دريافت مي كنند، نمونه اي از اين نوع پرخاشگري هستند. در انواع شرطي شدن كنشگر، نيازي نيست كه براي تقويت رفتار پرخاشگرانه هر پاسخي را پيگيري كنيم، هنگامي كه رفتاري آموخته مي شود، پاداش ها و تنبيه هايي گاه و بي گاه براي تثبيت و نگهداري آن كفايت مي كند و اين مسئله مخصوصاً در پديده پرخاشگري فرمانبردارانه، كاملاً روشن و مسلم است. در اين نوع پرخاشگري، شخص به كسي حمله مي كند و يا او را به قتل مي رساند زيرا به وي دستور انجام آن ابلاغ شده است و به دنبال چنين رفتاري پاداشي دريافت مي كند كه باعث تقويت رفتار مي شود (به نقل از امبرگتس و همكاران[12]، 2009).

 


[1]- Brown

[2] - Mayer

[3] - Angry Aggression

[4] - Darly and et.al

[5] - Hochensoon

[6] - Predatory Aggression

[7] - Cue

[8] - Fear induced

[9] - Operant

[10] - Leave

[11] - Loras

[12] - Embregts

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني,مرجع فايل آنلاين

۲۶ بازديد

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني , مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه درباره هوش هيجاني

در 47 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع هوش هيجاني

 

تاريخچه هوش هيجاني

افلاطون 2000 سال پيش گفته است؛ تمام يادگيري ها داراي يك زيربنايي هيجاني و عاطفي هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاكنون دانشمندان، پژوهشگران و فيلسوفان زيادي در جهت اثبات يا نفي نقش احساسات در يادگيري،‌ مطالعات زيادي انجام داده اند. متأسفانه تفكر حاكم در اين 2000 سال اين بود كه هيجان ها مانع انجام كار و تصميم گيري صحيح مي شوند و تمركز حواس را مختل مي سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقيقات، ‌خلاف اين مطلب را ثابت كرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله اي در زمينه ارتقاء نيازهاي هيجاني– جسمي،‌ معنوي و رواني نوشت كه از دوره رنسانس، ‌انقلاب و تحول عظيمي در زمينه تحليل از مكتب انسان گرايي به وجود آرود. بين سال هاي 1970 تا 1980 نظريه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گرديد.

تحقيقات مستمر باعث شد تعاريف زيادي از هوش و هيجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقيق در زمينه هوش غير شناختي و هوش اجتماعي به سال 1940 بر مي گردد. گاردنر استاد روان شناسي دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگوني مطرح كرد كه مورد توجه علم روان شناسي قرار گرفت و به عنوان يكي از زير شاخه هاي هوش شناخته شد. پيني[1] در سال 1986 در رساله دكترايش مفهوم هوش هيجاني را به زبان انگليسي با عنوان بررسي هيجان،‌ توسعه هوش هيجاني، ‌خود يكپارچگي (در ارتباط با ترس، ‌درد و اميال) مطرح كرد. او توصيه كرد براي تقويت و هوش هيجاني بايد به آزاد سازي هيجاني كودكان در مدارس با روش روان درماني مبادرت كرد.

موضوع هوش هيجاني نخستين بار توسط پيترسالووي و جان ماير[2] در سال 1990 مطرح شد. پيتر سالووي از بخش روان شناسي دانشگاه يل مي گويد: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هيجاني دچار تغيير شده اند» زماني هوش را كمال انساني مي دانستند و معتقد بودند افراد باهوش بايد داراي زندگي بهتري باشند. سالووي و ماير در سال 1990 تعريف قابل قبولي از هوش هيجاني را در مقاله اي تحت عنوان هوش هيجاي مطرح كردند. در آن مقاله آنها هوش هيجاني را از نظر علمي– هوشي آزمون پذير و قابل اندازه گيري مي دانستند. ديويد كارسو[3] از همكاران پيتر سالووي مي گويد: مهم است بدانيد هوش هيجاني ضد هوش نيست به عبارتي نشانه برتري احساس (دل) به عقل (سر) نيست بلكه هوش، ‌نقطه تلاقي احساس و عقل است.

دانيل گلمن[4] از نتيجه تحقيقات سالووي و ماير و سايدين در پر فروش ترين كتابش به نام هوش هيجاني در سال 1995 استفاده كرد و در اين زمينه دو برنامه شناخت خود و رشد اجتماعي براي مدرسه نيوهاون نوشت. لئونل[5] اولين بار مفهوم هوش هيجاني را به زبان آلماني در سال 1966 به كاربرد نتايج تحقيقات او در مورد خانم هايي كه به خوبي نمي توانستند از عهده نقش ها و وظايف اجتماعي خود برآيند حاكي از اين بود كه اين خانم ها در سنين كودكي جدا از مادران خود زندگي مي كردند. او براي درمان افرادي كه از سطح پايين هوش هيجاني برخوردار بودند داروي LSD را تجويز كرد (اين موضوع مربوط به دهه 1960 بود).

...

2-18- مؤلفه هاي هوش هيجاني

دانيل گلمن مؤلفه هاي هوش هيجاني را به شرح زير بيان مي كند:

1- ‌خودآگاهي: شناختن هيجان هايي كه آن را احساس مي كنيم و دليلش را نيز مي دانيم. خودآگاهي، ‌آگاه بودن از حالت رواني خود و تفكرها درباره آن حالت است.

2- خودگرداني: تعادل هيجاني را خود گرداني مي نامند. گاهي از خود گرداني به معناي كنترل احساسات، عواطف و تكانش ها ياد مي كنند. خود گرداني يك قابليت زير بنايي است كه در كنترل رفتارهاي هيجاني نقش مهمي دارد.

3 - انگيزش: به معناي مولد، ا‌ثر بخش و خلاق بودن در زمينه كاريست. انگيزش توانايي انرژي دادن به ديگران و هدايت رفتار آنان بر خلاف داشتن روحيه ضعيف را دارد. در انگيزش از هيجان ها به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف استفاده مي كنيم.

4 - همدلي: توانايي همدردي كردن با احساسات ديگران و شناخت ديدگاه آنها را همدلي مي نامند. همدلي توانايي شناخت و نفوذ بر حالت هيجاني ديگران يا آگاهي نسبت به احساسات، ‌نيازها و علايق ديگران است. همدلي به معناي ديگر وارد شدن به حريم احساس ديگران است.

5 - مهارت هاي ارتباطي يا اجتماعي: توانايي شناخت و همدلي با ديگران، ‌برقراري ارتباط مؤثر،‌ گوش دادن عميق و پرسيدن سؤالات مهم،‌ تشريك مساعي،‌ مربيگري و مذاكره كردن از اجزا اين مهارت محسوب مي شود.


[1] - Payne

[2] - Mayer & Salovey

[3] - Caruso

[4] - Golman

[5] - Lenel

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت فايل مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري

۲۶ بازديد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري , مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري, مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري, مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

خريد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي سبك هاي فرزندپروري

در 41 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع سبك هاي فرزندپروري

 

2-2- راه هاي انتخاب روش هاي تربيتي

تا چند سال اخير، اكثر مطالعات مربوط به اجتماعي شدن بر اين نكته تأكيد داشت كه فنون تربيت و رفتارهاي والدين، بر رشد كودك اثر مي گذارد و به آن شكل مي دهند. اين تحقيقات نقش كودك را به عنوان عامل تعيين كننده اجتماعي شدن خود ناديده مي گرفت. اين ديدگاه در طول سال هاي اخير تحول يافته است و امروزه، شايستگي والدين را بر اساس سه عامل تعيين كننده مهم در نظر مي گيرند: مسئوليت و سلامت رواني والدين، ويژگي هاي كودك و منابع استرس و حمايت كننده كه در درون و بيرون خانواده (محيط) وارد عمل مي شوند (برنز، 2006).

2-2-1- مسئوليت و سلامت رواني والدين

تعليم و تربيت كودكان تحت تأثير شخصيت والدين آنها قرار مي گيرد. به اين ترتيب، والدين آشفته بيش از ديگران، با خطر داشتن كودكان آشفته، روبه رو خواهند بود. يكي از تحقيقات آمريكايي، كه بر روي 693 خانواده و طي يك دوره شش ساله انجام گرفت، نشان داده است كه 64% كودكاني كه اختلال هاي عاطفي نشان مي دادند، به مادراني تعلق داشتند كه داراي اختلال هاي رواني بودند. در خانواده هايي كه تنها پدر نشانه ها يا اختلال هاي عاطفي داشت47 % كودكان اختلال داشتند.72% كودكان مسأله دار، در خانواده هايي بودند كه پدر و مادر هر دو اختلال داشتند و اين درصد دو برابر اختلال رواني كودكان بود كه در خانواده هاي آنها از اين دو نوع اختلال ها وجود نداشت. پژوهشگران ديگر كشف كرده اند كه تحريك پذيري دائمي والدين مي تواند به سلامت عاطفي كودك و به رشد و توانايي هاي شناختي او آسيب برساند. مادراني كه از افسردگي رنج مي برند، در مقايسه با ديگر مادران، با فرزند خود كمتر عاطفي، كمتر خودمختار و بيشتر محافظه كارند. همچنين آنها با كودك بزرگتر خود كمتر بردبارند و بيشتر تمايل دارند كه او را تنبيه كنند. برعكس، كودكان تقريباً يك ساله اي كه والدين شاد دارند، رابطه عاطفي محكم تري با آنها برقرار مي كنند و در نتيجه به نظر مي رسد كه نسبت به بچه هايي كه والدين آنها ظاهراً شاد نيستند، امتيازهاي بيشتري بدست مي آورند (پورابراهيم و همكاران، 1390).

2-2-2- ويژگي هاي كودكان

به نظر مي رسد كه برخي متغيرها، مثل سن و جنس، خلق كودك و نوع تعليم و تربيت را كه او دريافت مي كند، تحت تأثير قرار مي دهند. پژوهشگران مشاهده كرده اند كه والدين مثل ساير بزرگسالان، وقتي در مقابل يك كودك نافرمان، منفي و خيلي شلوغ قرار مي گيرند معمولاً با رفتارهاي منفي و آمرانه واكنش نشان مي دهند (پرچم و همكاران، 1391).

2-2-3- محيط؛ منابع استرس و حمايت

والدين، زندگي خانوادگي خود را در انزواي اجتماعي آغاز نمي كنند. آن ها قبلاً در شبكه هاي ارتباطي اعضاي خانواده و دوستان خود وارد شده اند و در بسياري از موارد، شغلي انتخاب كرده اند. اين محيط هاي اجتماعي مي توانند منابع استرس يا حمايت يا هر دو باشند. يكي از قابليت هاي انسان، تمايل او به حمايت كردن و حمايت شدن است. چون حمايت اجتماعي بر انسان اثر مفيدي دارد، شخصي كه به شبكه ها و گروه هاي اجتماعي وارد مي شود، بطور مرتب تجربه هاي مثبت كسب مي كند و اين تجربه ها، به كاهش آثار احتمالاً زيانبار رويدادهاي استرس آور بر او كمك مي كنند (آنولا[1] و نورمي[2]، 2012).

2-3- تعريف سبك هاي فرزندپروري

رابطه بين كودكان و والدين و ساير اعضاي خانواده را مي توان به عنوان نظام يا شبكه اي دانست كه در كنش متقابل با يكديگر هستند. اين نظام بطور مستقيم و غيرمستقيم از طريق سبك ها و روش هاي مختلف فرزندپروري در كودكان تأثير مي گذارد، اكثر روانشناسان همچون بالبي[3] (1969)، فرويد (1964) و مايز و پتيت[4] (1997)، صرف نظر از مكتبي كه به آن معتقدند، كنش هاي متقابل ميان والدين و فرزندان را اساس تحول عاطفي تلقي مي كنند. ايشان سبك هاي فرزندپروري را اينگونه تعريف كرده اند: مجموعه اي از رفتارها كه تعيين كنندۀ ارتباطات متقابل والد- فرزند در موقعيت هاي متفاوت و گسترده اي است و اينگونه فرض مي شود كه موجب ايجاد يك فضاي تعامل گسترده مي گردد».

دارلينگ و استينبرگ[5] (1993) شيوه هاي فرزندپروري را اين گونه تعريف كرده اند: «مجموعه اي از گرايش ها، اعمال و جلوه هاي غيركلامي كه ماهيت تعامل كودك و والدين را در تمامي موقعيت هاي گوناگون مشخص مي كند و در سير حيطۀ اقتدار منطقي، استبدادي و آزادگذار مطرح شده است». تعريفي ديگر از برك لورا[6] (1998) بدين شرح است: «تركيب هايي از رفتارهاي والدين كه در موقعيت هاي گسترده اي روي مي دهد و جو فرزندپروري بادوامي را پديد مي آورند». همچنين پژوهش هاي انجام شده بر پايه و نظريه بوم شناختي براون فنبرنر، نشان دهندۀ آن است كه سبك هاي فرزندپروري، انعكاسي از پايگاه اقتصادي و بافت اجتماعي درون خانوادگي است. در اين ميان متغير اقتصادي و اجتماعي و سطح درآمد خانواده داراي بيشترين تأثير بوده است (به نقل از باير[7]، 2011).

...

 

2-7-4- تغيير در الگوي تربيت فرزندان در ايران

در عصر حاضر، عناصر مؤثر در بيرون از حيطۀ خانواده بر روند تربيتي كودكان اثرات بسياري دارد. به گونه اي كه بعضاً برخي شيوه ها و اصول تربيتي خانواده توسط نهادها، سازمان ها و ديگر مراجع اجتماعي خنثي مي شود و تلاش والدين را با بن بست مواجه مي كند. نقش دوستان و همسالان به صورت ويژه است. امروزه كودكان بيشتر تحت تأثير و نقش والدين در تربيت فرزندان، دست كم از دو سو محدود شده است؛ اولاً به طور كلي نقش والدين در تربيت فرزندان به دليل ارزشهاي مدرني چون فردگرايي، حقوق كودكان، آزادي و ... كاهش يافته است. ثانياً، عوامل بيرون از خانه، نقش و اثر والدين در اموري چون انتخاب دوست، ارتباط با ديگران، انتخاب رشتۀ تحصيلي، شغل، ازدواج و ... قابل بحث و بررسي است. كنترل فرزندان توسط والدين در دهۀ هاي اخير كاهش يافته، كاهش كنترل به معناي معتقد نبودن به كنترل فرزندان در جامعه نيست، بلكه كاهش نفوذ كنترل والدين به دليل شرايط و ويژگي هاي زندگي در جهان معاصر است. كودكان و نوجوانان در طول ساعات روز در بيرون از منزل و به دور از حوزۀ كنترل والدين در مدرسه يا دانشگاه مشغول تحصيل هستند. علاوه بر آن، روابطي كه از طريق رسانه هاي مدرن مانند اينترنت صورت مي گيرد، استفاده از تلفن همراه و ساير دستگاه هاي ارتباطي، براي فرزندان قدرت انتخاب بيشتر و فرصت بيشتري را فراهم كرده است. تعارض ارزش هاي بيرون از خانه و والدين، به نفع جامعه و به ضرر والدين ختم مي شود. آنچه در معرض تغيير قرار گرفته است ميزان اختيار والدين و شيوه هاي تربيتي آنهاست. تنبيه به شيوه بدني، يكي از عناصر تربيتي در نظام فرهنگي ايران محسوب مي شده است و هدف عمده استفاده از آن در راستاي الگو بخشيدن به رفتار كودك و به عبارت بهتر اجتماعي كردن كودكان بوده است. امّا امروزه، در سنجش گرايش ايرنيان مشخص شده است كه 2/91 درصد از ايرانيان با تنبيه بدني فرزندان توسط والدين مخالف هستند و فقط 8/4 درصد مؤافق تنبيه بدني هستند. امّا، در مجموع مشروعيت تنبيه بدني در روابط و مناسبات بين والدين- فرزندان و معلمان و دانش آموزان كاهش يافته است و به نظر مي رسد روابط اعضاي خانواده نسبت به دهه هاي قبل دمكراتيك تر شده است و اين گونه همچنان ادامه دارد (حسيني نسب، احمديان و روان بخش، 1387).

2-8- انواع تيپ هاي خانواده

خانواده ها از حيث كيفيت روابط اعضاي آن به 3 تيپ تقسيم مي شوند:

....

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت مستقيم مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس

۲۳ بازديد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس , مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

خريد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره عزت نفس

در 33 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع عزت نفس

 

عزت نفس:

عزت نفس يكي از عوامل مهم و اساسي در رشد و شكوفايي انسانهاست كه در دهه هاي اخير مورد توجه بسياري از روان شناسان و پژوهشگران امور تربيتي قرار گرفته است. عزت نفس به معناي قضاوت شخص از ارزشمندي خود است و به نگرش فرد از خود دلالت مي كند. افراد با بررسي نحوه ي كنار آمدن با استانداردها و ارزشهاي مورد نظر خود و مقايسه ي چگونگي عملكرد خود با ديگران به اين قضاوت دست مي پردازند. عزت نفس چگونگي احساس خود درباره ي خود است و بر همه ي افكار، ادراكات، هيجانات، آرزوها، ارزشها و اهداف شخصي نفوذ دارد و كليد رفتار آدمي مي باشد. بنابراين، عزت نفس هسته ي مركزي ساختارهاي روانشناختي فرد است كه وي را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسايش خاطر وي را فراهم مي آورد. عزت نفس نقش محافظت كننده اي در مقابله با فشارهاي رواني دارد كه از فرد در مقابل وقايع فشار آور منفي زندگي حمايت مي كند. فردي كه از ارزشمندي بالايي برخوردار است، به راحتي قادر است با تهديدها و وقايع فشارآور بيروني بدون تجربه ي برانگيختگي منفي و از هم پاشيدگي سازمان رواني مواجه شود. عزت نفس پائين به عنوان عامل خطر براي پرخاشگري، بزهكاري، سوء مصرف مواد، افسردگي، عملكرد ضعيف تحصيلي، همسر آزاري، كودك آزاري و نظاير آن مشاهده شده است. اخيراً برخي سياستمداران و مسئولان مدارس پيشنهاد كرده اند كه مدارس و ديگر مؤسسات اجتماعي بايد برنامه هايي براي ارتقاي عزت نفس افراد طراحي كنند. اين پيشنهاد بر اين فرض استوار است كه عزت نفس علت و نه معلول مشكلات اجتماعي است، مستقل از موقعيت هاي خاص وجود دارد و مي تواند با مداخلات خارجي ارزيابي شود. بي ترديد عزت نفس يكي از مهمترين و اساسي ترين جنبه هاي شخصيت و تعيين كننده ويژگيهاي رفتاري ما است .توجه به اين امر، به ويژه در مورد كودكان داراي نيازهاي آموزشي ويژه و نيز كساني كه به آنها آموزش مي دهند، از اهميت خاصي برخوردار است. عزت نفس به مانند يك سرمايه ي ارزشمند حياتي از مهمترين عوامل پيشرفت و شكوفايي استعداد و خلاقيت افراد مي باشد. افراد دچار ناتواني، به دليل نگرشهاي منفي والدين، تجارب منفي در برخورد با همسالان عادي و ناكامي هاي پي در پي در مدرسه به تدريج دلسرد و سرخورده شده و توالي چنين شكست ها و مشكلاتي موجب مي شود كه آنها نسبت به خود احساس بي ارزشي داشته باشند و در نتيجه اين احساس منجر به آسيب در عزت نفس آنها شود(ولي زاده و همكاران،1371).

عزت نفس يك شاخص بسيار مهمي در شخصيت افراد است و به مقدار ارزشي كه ما به خود نسبت مي دهيم و فكر مي كنيم ديگران براي ما قائل هستند، گفته مي شود. قدمت تاريخي اين موضوع به مباحثي كه علما و فلاسفه تعليم و تربيت در گذشته داشته اند برمي گردد. در طول صد سال گذشته بسياري از روان شناسان اين نظر را پذيرفته اند كه انسان داراي يك نياز به عزت نفس مي باشد(آدلر[1]1390).

 


1-

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت فايل مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي,مرجع فايل آنلاين

۲۱ بازديد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي , مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي, مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه روانشناسي درباره شادكامي و نظريه هاي شادكامي

 

در 31 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع شادكامي و نظريه هاي شادكامي

-2-شادكامي[1]

واژه شادكامي چندين مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر مي كند ( براي مثال شادي ، ‌خشنودي ، لذت ، خوشايندي و ... ) از اين رو تعدادي از روان شناسان به اصطلاح بهزيستي ذهني اشاره مي كنند كه يك اصطلاح چتري و در برگيرنده انواع ارزشيابي هايي است كه فرد از خود و زندگي اش به عمل مي آورد ( دانير ، 2002). اين ارزشيابي ها ، مواردي از قبيل رضايت از زندگي ، هيجان و خلق مثبت و فقدان افسردگي و اضطراب را شامل مي شود و جنبه هاي مختلف آن نيز به شكل شناخت ها و عواطف است ( دانير و ساه ، 1997). در صورتي كه افراد از شرايط زندگي راضي بوده و عواطف مثبت بيشتر و عواطف منفي كمتري را تجربه كنند ،‌گفته مي شود كه از بهزيستي ذهني بالايي برخوردارند. اصطلاح بهزيستي ذهني ، اصطلاح روان شناختي معادل شادي است كه به دليل مفاهيم بسياري كه در خود نهفته دارد ، ارجح است . اما با اين وجود در ادبيات مربوط به جاي يكديگر بكار مي روند ( ادينگتون و شومن ، 2004).

شادي صرفنظر از چگونگي كسب آن مي تواند سلامت جسماني را بهبود بخشد. افراد شاد احساس سرزندگي بيشتري مي كنند، آسانتر تصميم مي گيرند ،‌ روحيه مشاركتي بيشتري دارند و نسبت به كساني كه با آنها زندگي مي كنند ، بيشتر احساس رضايت مي كنند ( مايرز ،‌2002).

به نظر كارلسون (1380) عادي ترين حالت ذهني ما ،‌ حالت خشنودي و شادي است. موانعي كه ما از دستيابي و تجربه كردن احساس شادي باز مي دارد و يا در فاصله قرار مي دهد ، فرايندهاي منفي اكتسابي هستند. وقتي كه احساس مثبت ذاتي را كشف مي كنيم و موانعي كه ما را از رسيدن به آن باز مي دارد ، از سر راه برمـي داريم ، به تجربه بسـيار معنـي دارتر و زيباتر زندگي دست مي يابيم. اين احساسات مثبت ، عواطف گذرايي نيستند كه صرفاً با تغيير اوضاع بيايند و بروند ، بلكه در زندگي ما نفوذ مي كنند و جزئي از ما مي شوند. يافتن اين حالت ذهني به ما اجازه مي دهد سرزنده و بي تكلف باشيم ، ‌چه اين اوضاع ، اين ديدگاه مثبت را توجيه كند و يا نكند.

 

ديدگاه هاي نظري در مورد شادكامي

ديدگاه لذت گرايي

تاريخچه طولاني اين ديدگاه به قرن چهارم قبل از ميلاد مي رسد. برخي از فيلسوفان يوناني هدف از زندگي را تجربه لذت و به حداكثر رساندن آن مي دانستند. از نظر آنان ، شادكامي ،كل لحظات لذت بخش زندگي افراد است. اين از طريق افراد ديگر از جمله هابز ، دي سد و بنتهام [2]پيروي گرديده است. هابز معتقد بود كه شادكامي ، دنبال كردن موفقيت آميز اميال ذاتي انسان است . دي سد بر اين باور بود كه دنبال كردن احساس لذت ، هدف نهايي زندگي است. بنتهام نيز ادعا داشت كه براي ساختن يك جامعه خوب ،‌كوشش افراد براي به حداكثر رساندن لذت و علائق فردي مهم مي باشد ( به نقل از رايان و دسي[3] ، 2001).

دامنه توجه ديدگاه لذت گرايي ، از لذت هاي بدني تا اميال ذاتي و علائق فردي در نوسان مي باشد. روان شناساني كه اين نظريه را مي پذيرند بر مفهوم گسترده اي از لذت گرايي تاكيد دارند كه شامل رجحان ها و لذائذ ذهني و بدني است( كوبووي[4]، 1999 ؛ به نقل از يزداني ، 1382) .

كانمنو دانير و شوارز (1999) روان شناسي لذت گرايي را مطالعه امور و پديده هايي مي دانند كه تجارب لـذت بخش و غيــر لذت بخــش زنـدگي را به وجــود مي آورند. در واقع ديدگاه مسلط در بين روان شناسان لذت گرا آن است كه خوشبختي شامل بهزيستي ذهني و تجارب لذت بخش مي باشد. اكثر پژوهشگران در روانشناسي لذت گرايي جديد ، از مفهوم بهزيستي ذهني به عنوان متغير اصلي استفاده مي كنند. اين مفهوم شامل سه جزء يعني رضايت از زندگي ، وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفي مي‌باشد كه غالباً تحت عنوان شادكامي ناميده مي شود (به نقل از دانير و لوكاس[5] ، 2002 ).

 

ديدگاه معنوي :

برغم رواج ديدگاه لذت گرايي ، تعدادي از فلاسفه ، صاحب نظران و علماي ديني چه در شرق و چه در غرب اين موضوع را زير سوال برده اند كه شادكامي بخودي خود به عنوان ملاك اصلي خوشبختي باشد( رايان و دسي ، 2001). از نظر فروم (1375) براي درك شادكامي واقعي بايد بين اميال و نيازهايي كه به صورت ذهني احساس مي شوند و خشنودي در آنها منجر به لذت هاي زودگذر مي گردد و آن دسته از نيازهايي كه در ماهيت انسان ريشه داشته و تحقق آنها ، نمو انسان و فراهم ساختن معنويت يعني خوشبختي و شادكامي واقعي را به همراه دارد ، تمايز قائل شد. واترمن ( 1990) معتقد است كه مفهوم معنوي از شادكامي ، خوشبختي و شادكامي مردم را بر اساس خود واقعي آنها تبيين مي كند. بر طبق نظر وي اين نوع شادكامي ، موقعي به دست مي آيد كه فعاليت هاي زندگي افراد بيشترين همگرايي يا جور بودن را با ارزش هاي عميق داشته باشد و آنان نسبت به اين ارزش ها متعهد گردند. تحت چنين شرايطي ، احساس نشاط و اطمينان به وجود مي آيد. واترمن اين حالت را به عنوان « جلوه فردي » ناميد و همبستگي بالايي بين آن و اندازه هاي خوشبختي و شادكامي بدست آورد. ريف و سينگر (1998) خوشبختي و شادكامي را دست يابي ساده به لذت نمي دانند ، بلكه آن را به عنوان كوششي در جهت كمال در نظر مي گيرند كه بيانگر تحقق توان بالقوه واقعي فرد است. كروت (1979) موضوع خوشبختي را با بسط نظريه عمر در رابطه با رشد و پيشرفت انسان مورد بررسي قرار داد ، او از نوعي بهزيستي روان شناختي سخن به ميان آورد كه از بهزيستي ذهني متمايز است و براي اندازه گيري آن يك رويكرد چند بعدي شامل شش جنبه متمايز در رابطه با شكوفايي انسان ارائه داد. اين شش جنبه عبارتند از : خود مختاري ،‌ نمو فردي ، پذيرش خويشتن ، هدفمندي زندگي و روابط مثبت.ريف وسنيگر (1998) اين شش جنبه را بيانگر تعريف نظريه و عملي بهزيستي روانشناختي مي دانند كه مشخص كننده عواملي است كه باعث ارتقاء سلامت جسماني و هيجاني مي باشد. آنان شواهدي ارائه نموده اند كه نشان مي دهد ، ‌زندگي كردن به صورت معنوي كه حاكي از بهزيستي روانشناختي است ، بر سيستم هاي فيزيولوژيكي خاص ، تاثير مي گذارد كه مربوط به كاركرد دستگاه ايمني است و ارتقاء سلامتي را در پي دارد. به طور كلي مي توان گفت كه رويكردهاي لذت گرايي و معنوي به ظاهر متضاد مي باشند و هر كدام با تعريف متفاوتي از شادكامي ، انواع متفاوتي از تحقيق را در مورد علل ، پيامدها و پويايي هاي اين موضوع باعث شده اند ، اما از آنجا كه شادكامي و بهزيستي ذهني يك پديده چند بعدي است ، جنبه هايي از دو رويكرد را در بردارد. در اين رابطه كامپتون و همكاران ( 1996؛ به نقل از يزداني ،‌1382) دريافتند كه ديدگاه هاي لذت گرايي و معنوي از شادكامي ،‌ همپوشي و در عين حال تمايز با هم دارند و درك ما را از شادكامي و بهزيستي ذهني از طريق روش هاي متفاوت اندازه گيري ، افزايش خواهند داد ( به نقل از كشاورز ، 1384) .

 

نظريه داينر

بر طبق اين نظريه ، شادكامي ارزشيابي است كه افراد از خود و زندگيشان به عمل مي آورند. اين ارزشيابي ها مي تواند جنبه شناختي داشته باشد ، مانند قضاوت هايي كه در مورد رضايت از زندگي صورت مي گيرد و يا جنبه عاطفي كه شامل خلق و هيجاناتي است كه در واكنش به رويدادهاي زندگي ظاهر مي شود. بنابراين شادكامي از چهار جزء تشكيل يافته كه عبارتست از : رضايت از زندگي ،‌خلق و هيجانات مثبت و خوشايند ، نبود خلق و هيجانات منفي و عوامل ديگري مانند خوش بيني ، عزت نفس و احساس شكوفايي . در اين نظريه ويژگي هاي افراد شادكام عبارتست از : داشتن دستگاه ايمني قوي تر و عمر طولاني تر ، برخورداري از روابط اجتماعي بهتر ، مقابله موثر با موقعيت هاي مشكل ، خلاقيت و موفقيت بيشتر و گرايش زيادتر براي كمك به ديگران ( داينر ، 2002). داينر و لوكاس (2002) با اشاره به بررسي ويلسون ( 1976) در مورد شادكامي معتقدند كه بسياري از نتيجه گيري هاي او از طريق مطالعات بعدي مورد تاييد قرار گرفته است. ويلسون با بررسي شواهد تجربي و همبسته هاي شادكامي اينطور نتيجه گيري كرده بود كه فرد شادكام فردي است : زنده دل ، سالم و فرهيخته ، برون گرا ،‌ خوش بين ، آزاد از نگراني مذهبي ، داراي عزت نفس بالا و برخوردار از اخلاق حرفه اي ، تمايلات فروتني و هوش. داينر و ساه ( 1997) شادكامي را شامل جزء مي دانستند كه عبارتند از : جزء شناختي ، يعني نوعي تفكر و پردازش كه منجر به خوشبيني فرد مي شود. جزء عاطفي و هيجاني كه همان خلق مثبت و شاد است و جزء اجتماعي كه بيانگر گسترش روابط اجتماعي فرد با ديگران و به دنبال آن افزايش حمايت اجتماعي مي باشد. در اين رابطه مايرز و داينر ( 1995) معتقدند كه وقتي از مردم پرسيده مي شود « فرد شادكام چه كسي است؟ » در پاسخ به شبكه حمايتي از روابط درون يك فرهنگ اشاره مي كنند كه به تفسيري مثبت و خوشبينانه از رويدادهاي روزمره زندگي مي انجامد.

 


1- happiness

1- Hobbes & Desade & Bentham

[3]-.Rayan & Dessay

[4]ـ Kuboyy

[5] ـ Diener, Lucas

 

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت مستقيم مباني نظري پايان نامه در مورد كيفيت در آموزش و پرورش,مرجع فايل آنلاين

۲۶ بازديد

مباني نظري پايان نامه در مورد كيفيت در آموزش و پرورش

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه در مورد كيفيت در آموزش و پرورش , مباني نظري پايان نامه در مورد كيفيت در آموزش و پرورش

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه در مورد كيفيت در آموزش و پرورش

در 22 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كيفيت در آموزش و پرورش

 

ضرورت و چگونگي ايجاد نظام تضمين كيفيت در آموزش و پرورش

تلاش آموزش و پرورش كشورمان در طي دو دهه گذشته ، بيشتر ، معطوف به افزايش نرخ ثبت نام دانش آموزان لازم التعليم و ابعاد كمي آموزش بوده و در نتيجه اين تلاش ها ، آمار ورودي اين دانش آموزان به بيش از 97 ارتقا يافته است ( يونسكو ، 2003 ). از طرف ديگر ، رشد كمي دانش آموزان با افزايش بودجه و امكانات همراه نبوده و لاجرم ، كاهش كيفيت و افزايش افت تحصيلي را به دنبال داشته است. چنانكه از 97 دانش آموز ثبت نام شده در پايه اول دوره ابتدايي ، تنها 76/0 آن ها در پايه پنجم همين دوره فارغ التحصيل شده اند( همان ). به علاوه ، تحقيقات انجام شده در خلال دو دهه گذشته در كشورمان در پايه هاي مختلف از مشكلات متعددي رنج مي برد ، كه نشان از كيفيت پايين آموزش در اين سطوح دارد ( دادستان ، 1376؛ مجيدي ، 1364؛ موسي پور ، 1370؛ رئيس دانا ، 1371؛ منفرد ، 1369؛ اغرازي ، 1371؛ مبشر ، 1376؛ جوادي ، 1381 ).

از طرف ديگر ، تغييرات ايجاد شده در ساختار جوامع و در نيازهاي آن ها –كه به تبع پديده جهاني شدن پيش آمده است–لزوم تغيير در وظايف كاركردها و نيز اهداف و رسالت هاي آموزش و پرورش را ايجاب مي كند. اين تغييرات اگر چه داراي ابعاد اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، علمي و فرهنگي است ، نقش فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي در اين تغييرات بسيار چشمگير است. فن آوري هاي ذكر شده موجب شده است كه مساله زمان و مكان در آموزش براي اولين بار مورد سوال قرار گيرد و ايجاد مراكز آموزشي مجازي نيز اين امكان را فراهم كرده است تا شرايط براي آموزش مداوم كليه شهروندان در سراسر زندگي فراهم گردد. ورود تعدادي زيادي دانش آموز به دوره هاي مختلف آموزش و تعميم اين آموزش به سراسر زندگي ، مشكلات اداري و مالي فراواني را موجب شده و بر كيفيت آموزش تاثير منفي گذاشته است ؛ چرا كه نظارت هاي سابق جوابگوي چالش هاي امروزي نيست و ضروري است كه تضمين هاي جديدي درباره كيفيت آموزش ارائه شود. براي مثال ، ارزشيابي از شيوه هاي جديد ارائه مطالب ( ارائه الكترونيكي ) و يا ارزشيابي يادگيري در موقعيت هاي طبيعي در نظام سنتي ديده نشده است. بنابراين ، سوالات جديدي در مقابل آموزش و پرورش قرار گرفته كه پاسخگويي به آن ها با توجه به صرف به ابعاد كمي آموزش امكان پذير نبوده و ضروري است گه با ايجاد يك نظام جامع « تضمين كيفيت » در جهت بهبود اين آموزش و انطباق آن با شرايط جهاني ، گام هاي اساسي برداشته شود. بعضي از اين سوالات جديد عبارتند از :

1.فعاليت هاي آموزش و پرورش مدارس ما تا چه اندازه از لحاظ كيفي قابل اطمينان است ؟

...

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت انلاين مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي,مرجع فايل آنلاين

۲۵ بازديد

مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي

برچسب ها : مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي , مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي, مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي, مباني چارچوب نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه با موضوع پيشرفت تحصيلي

در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع پيشرفت تحصيلي

 

پيشرفت تحصيلي[1]

اگر موفقيت تحصيلي را معادل با پيشرفت تحصيلي مد نظر باشد به معني موفقيت دانش آموزان در گذراندن دروس يك پايه تحصيلي مشخص و يا موفقيت در امر يادگيري مطالب درسي مي­باشد و مخالف آن افت تحصيلي است كه از معضلات و مشكلات نظام مي­باشد. اتيكسون[2] و همكاران (1998)، پيشرفت تحصيلي را توانايي آموخته شده يا اكتسابي فرد در موضوعات آموزشگاهي مي­دانند كه به وسيله آزمون­هاي استاندارد شده اندازه­گيري مي­شود (به نقل از سيف، 1380).

عوامل موثر در پيشرفت

به طور كلي مهمترين عوامل موثر بر پيشرفت به شرح ذيل است:

الف) هوش :

يكي از مهمترين و اساسي ترين عوامل موفقيت، مخصوصاً در فراگيري دانشها و فنون مختلف است، چنانكه اگر فرد از نظر هوش عقب مانده باشد تحصيل وي در روند عادي وجاري نظام آموزشي ميسر نخواهد بود و بايد به روش ديگري مثلاً آموزش استثنايي، ازتحصيل بهره مند گردد.

ب) علايق و عوامل مربوط به دانش آموز:

علاقه يا رغبت از لحاظ تربيتي نقطه شروع فعاليتها را تشكيل مي دهد. براي اينكه تحصيلي چشمگيرتر نسبت به ساير افراد دارند. انگيزش و پيشرفت تحصيلي، علاقه به مطالعه و پيشرفت، ابتدا در آزمايشگاه­هاي روانشناسي آغاز گرديد و سپس به سازمان­ها و موقعيت­هاي ديگر گسترش يافت. بهتريت انگيزه­هاي اجتماعي توسط هنري موري(1938) ارائه شده است. وي اولين كسي بود كه مفهوم نياز به پيشرفت را از طريق كار بر روي گروه كوچكي از افراد بهنجار و با استفاده از روش­هاي مصاحبه، پرسش نامه، تحليل رويا و خاطرات، بررسي زندگي نامه فردي، مشاهده رفتار در جلسات گروهي، تجربه هاي آزمايشگاهي گوناگون، بررسي واكنش افراد به ناكامي، موزيك و شوخي را به دست آورد. وي نياز را به عنوان فشار دروني جهت­داري مي­دانست كه تعيين مي­نمايد افراد چگونه به دنبال پديده­ها و اشياء يا موقعيت­هاي مختلف در محيط هستند و چگونه به آنها پاسخ مي­دهند تا با ارضاء شدن نيازهايشان فشار دروني­شان را كاهش مي­دهند. موري و همكارانش(1938) به تدوين فهرستي از نيازهاي انسان پرداختند و آنها را به دو دسته تقسيم كردند:

الف- نيازهاي اوليه (فيزيولوژيك) از قبيل نياز به غذا،آب، هوا، امور جنسي، عمل دفع، اجتناب از درد، حرارت و ...

ب- نيازهاي ثانويه روان شناختي يا اجتماعي: وي فهرستي از نيازهاي روان شناختي يا اجتماعي از قبيل نياز به پيشرفت به نظم و ترتيب، درك و فهم، پيوند جويي، سلطه­گري، دنباله روي، استقلال، خود نمايي، آسيب گريزي، اجتناب از سرزنش و .. را شناسايي نمود و اظهار داشت كه بسياري از رفتارها (نه لزوما همه آنها) توسط مجموعه اي از نيازهاي فوق كنترل و هدايت مي­شوند و هر فرد را مي توان صاحب مجموعه اي مشخص از نيازهاي فوق دانست كه رفتارش را در جهت ارضاي آن نيازها كه براي شخصيت اش حياتي هستند، نيرو بخشنده و هدايت مي نمايد(به نقل از رجبي،1392).

...

 

2-2-3 اندازه گيري پيشرفت تحصيلي

مهمترين وسيله اندازه گيري پيشرفت تحصيلي آزمون است (آزمونهاي پيشرفت تحصيلي كتبي يا مداد و كاغذي)

آزمونهاي پيشرفت تحصيلي كتبي را مي­توان ابتدا به دو دسته عيني و غيرعيني (ذهني) تقسيم كرد. آزمونهاي عيني آزمونهايي هستند كه هم سوالها و هم جواب سوالها رادر اختيار آزمون شوندگان قرار مي­دهند و آزمون شوندگان درباره جوابهاي داده شده اعمالي انجام مي­دهد يا تصميماتي اتخاذ مي كنند. به همين سبب اين آزمونها را آزمونهاي بسته پاسخ نيز مي­نامند. آزمونهاي عيني يا بسته پاسخ به طور عمده ازسه نوع اصلي چندگزينه اي، صحيح- غلط و جور كردني تشكيل مي­يابند. آزمون شونده در جواب دادن به سوالهاي چند گزينه اي، جواب صحيح را از ميان تعدادي جواب پيشنهادي بر مي گزيند، در سوالهاي صحيح- غلط، درست يا غلط بودن سوالها را تعيين مي كند، و در سوالهاي جور كردني، تعدادي سوال را با تعدادي جواب جور مي كند. در تصحيح برگه هاي آزمونهاي عيني نظر شخصي مصحح هيچ گونه دخالتي ندارد، و از اين رو به اين آزمونها، آزمونهاي عيني مي گويند(همان منبع).

آزمونهاي ذهني كه به آزمونهاي تشريحي يا انشايي معروف اند آزمونهايي هستند كه در آنها سوالها در اختيار آزمون شونده گذاشته مي شوند و او جواب سوالها را خود آماده مي كند و در برگه امتحاني مي نويسد. به همين سبب به آنها آزمونهاي باز پاسخ نيز گفته مي شود. علت نام گذاري اين نوع آزمونها را نيز به دو دسته آزمونهاي گسترده پاسخ و آزمونهاي محدودپاسخ تقسيم كرد. در آزمونهاي گسترده پاسخ، براي پاسخ آزمون شونده هيچ محدوديتي وجود ندارد و او آزاد است تا هرگونه كه مايل باشد پاسخ خود را بپروراند و سازمان دهد. اما در آزمونهاي محدود پاسخ آزمون شونده در دادن پاسخ به سوالها آزادي كامل ندارد و سازنده­ي آزمون پاسخ دهنده را ملزم مي­كند تا پاسخ هاي خود را درچارچوب شرايطي محدود سازد.

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت فايل مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس,مرجع فايل آنلاين

۲۵ بازديد

مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس

برچسب ها : مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس , مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس, مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس, مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري پايان نامه تكنولوژي آموزشي درباره هوشمند سازي مدارس

در 23 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع هوشمند سازي مدارس

 

تاريخچه مدارس هوشمند

تفكر استفاده از رايانه­ها و شبكه­هاي رايانه اي براي كارهاي مدرسه اي و عملي به قرن بيستم و اوائل دهه 1960 بر مي­گردد. اينترنت كه در دوران جنگ سرد از درون شبكه معروف پا گرفت، بسيار سريع رشد كرد. منشاء مدارس هوشمند به سيستم آموزش از راه دور باز مي گردد. مدارس هوشمند طرحي است كه اولين بار در سال 1984 توسط ديويد پركينز و همكارانش در دانشگاه هاروارد ارائه شد. اين طرح به تدريج در چند مدرسه اجرا شد و بعدها تا حدودي توسعه يافت، به طوري­كه امروزه برخي از كشورهاي توسعه يافته در زمينه فناوري اطلاعات، همچون مالزي، از اين مدارس جهت تربيت نيروي انساني در برنامه‌هاي توسعه خود استفاده مي‌كنند. از جمله كشورهايي كه در زمينه مدارس هوشمند گام‌هاي موثري برداشته‌اند، به غير از مالزي و آمريكا مي‌توان به كشورهاي كانادا، سوييس، ايرلند و مصر اشاره كرد .(مركز فناوري اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش،1390).

آموزش از راه دور ساليان درازي است كه در سطح جهان وجود داشته و دارد و از زماني كه فناوري اطلاعات پيدا شد، توسعه يافت و سرعت بيشتري گرفت و توانست به صورت وسيعتري در سطح جهان، به خصوص در كشور هاي درحال توسعه رشد كند. از سال 1990 ميلادي كه وب سايت­ها عملا در صحنه حاضر شدند و نرم افزارهايي كه توانست با روشهاي آسان­تري اطلاعات را بين مخاطب و رايانه رد و بدل كند. در واقع سال 1993 را مي توان سال شروع دقيق توسعه­ي مدارس هوشمند بدانيم و همانطور كه مي بينيم در يك دهه شاهد هستيم كه اين پديده در جهان شكل گرفته و در همين مدت كوتاه توانسته به سرعت خود را مطرح كند(جلالي، 1388).

مدارس هوشمند تحولي عظيم را در نظام­هاي آموزشي به دنبال خواهد داشت ، به نحوي كه دانش­آموزان قادر خواهند بود فناوري اطلاعات را در تمامي زمينه هاي آموزشي، از جمله مديريت و برنامه كلاس درس به كار ببندند. هدف نهايي از فعال نمودن مدارس هوشمند ، تربيت نيروي كار مجهز به سواد رايانه­اي است كه بتوانند نيازهاي قرن بيست و يكم را برآورده كنند. بيشترين موفقيت در اين بخش از برنامه هفتم توسعه دولت مالزي پيش­بيني شده است و دولت مالزي اميدوار است تا پايان برنامه، حداقل 750 مدرسه را به سيستم هوشمند مجهز كند. رويكرد مدارس هوشمند، رويكرد جامعه و تلفيقي است. از آن جهت جامعه است كه به منظور برآوردن نيازهاي دانش­آموزان با روشهاي يادگيري متفاوت و استفاده از ابزارهاي چندرسانه­اي (بصري،كلامي، شنيداري و عملي) تلاش خواهد داشت تا زمينه رشد همه جانبه استعدادهاي دانش آموزان را تدارك ببيند و تلفيق همان­گونه كه قبلا بيان شد به جاي استفاده ابزاري از فناوري اطلاعات و با ارائه واحد مستقل فناوري در كنار ساير واحدهاي درسي تلاش خواهد شد كه به صورت تلفيقي ما بين برنامه­هاي درسي و روشهاي و شيوه­هاي يادگيري نسبت به كارامد و اثربخش نمودن نظام آموزشي اقدام گردد. به علاوه مدلهاي آموزشي مدارس هوشمند شركت فعالانه دانش­آموزان طلب مي كند. دانش­آموزاني مي توانند از اين رويكرد فايده ببرند كه داراي تفكر خلاق و نقادانه باشند و از سطح توانايي قابل قبولي برخوردار باشند. مدارس هوشمند محيط همكاري و رقابت هستند و مواد آموزشي و تمرينات جهت بسط اين مهارتها در دانش آموزان طراحي شده اند(عبادي، 1383، ص37).

كشور مالزي از اوايل دهه 70 به منظور حركت به سوي اقتصاد دانش‌محور و رشد فناوري اطلاعات و ارتباطات در ميان صنايع ديگر و اشتغال­زايي در حوزه ICT سعي كرد كه از قابليت‌هاي اين حوزه در تمام زمينه‌ها از جمله آموزش و پرورش بهره ببرد. اين كشور با ارائه طرح مدارس هوشمند كلاس‌هاي معمولي را به كلاس‌هاي الكترونيكي تبديل كرد كه در آن معلم به جاي انتقال دانش و اطلاعات، قدرت قضاوت دانش­آموزان در انتخاب اطلاعات از منابع مختلف را افزايش مي‌دهد و زمينه‌ يادگيري مادام‌العمر دانش­آموزان و شهروندان مالزي را فراهم مي‌آورد. (همان منبع).

طرح راه­اندازي مدارس هوشمند اولين بار در كشور مالزي به اجرا درآمد و قرار شد تا سال 2020 تمامي مدارس اين كشور به صورت هوشمند اداره شوند اما در كشور ما اين طرح از سال 86 و با راه­اندازي اولين مدرسه هوشمند در مقطع ابتدايي اجريي شد

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي

دريافت فايل مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا

۲۳ بازديد

مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا

برچسب ها : مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا , مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا, مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا, مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا

 

توضيحات دانلود

درباره اين فايل انتقادي داريد؟

راه هاي تماس با ما:

تماس با ما

شماره تماس : 09010318948

 

 

خريد

مباني نظري سبك زندگي و ادراك خدا

در 38 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

 

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع سبك زندگي و ادراك خدا

 

سبك زندگي

درعصر جديد كه دوران ما بعد سنتي است در برابر شكل‌هاي نوين تجربه باواسطه ،هويت شخصي به صورت رفتارهايي جلوه گر مي‌ شود كه به طور بازتابي بروز مي‌ كنند اين تصوير بازتابي از خويشتن بر روايت‌هاي زندگي ناهموار منسجم وهمواره قابل تجديد نظري استوار است كه در تارو پود انتخاب‌هاي متعدد وبر آمده از نظام‌هاي مجرد جاي مي‌ گيرند، در زندگي اجتماعي امروزين مفهوم شيوه يا سبك زندگي معنايي خاص به خود مي‌ گيرد. هرچه نفوذ وكشش صنعت كمتر مي‌ شود وهر چه زندگي روزمره بيشتر بر حسب تاثيرات متقابل عوامل محلي وجهاني بازسازي مي‌ شود وافراد بيشتر ناچار مي‌ شوند سبك زندگي خود را از ميان گزينه‌هاي مختلف انتخاب نمايند .البته عوامل استاندارد كننده هم به ويژه از طريق كلايي كردن بيشتر توليدات اجتماعي نقش خاص خود را دارند ،چرا كه فرايندهاي توليد وتوزيع سرمايه داري در واقع مولفه هايي هسته اي نهادهاي مدرنيته را تشكيل مي‌ دهند با اين وصف به دليل باز بودن زندگي اجتماعي امروزي وهمچنين به علت تكثر زمينه‌هاي عمل وتنوع مراجع انتخاب سبك زندگي پيش از پيش در ساخت هويت شخصي وفعاليت روزمره اهميت يافته اند (گيدنز،2011) سبك زندگي اصطلاحي است كه در آن فرهنگ سنتي چندان كاربرد ندارد چون ملازم با نوعي انتخاب از ميان تعداد كثيري از امكانات موجود است و در عمل نه فقط از نسل گذشته تحويل گرفته نمي‌ شود بلكه پذيرفته مي‌ شود به نظر( ديويد چني) سبك‌هاي زندگي به مثابه گفتماني در دوره مدرنيسم محسوب مي‌ شوند . دوران مدرن براساس پيدايش ايدولوِِ‍ژي‌هاي غير ديني غالب مشخص مي‌ شود كه بر حسب درجات وگونه‌هاي متفاوت آگاهي طبقاتي سازنده تضاد اجتماعي اند (چني[1]،2010).

دوره مدرن با آنچه( ليوتار )از آن تحت عنوان سلطه كلان به روايت ياد مي‌ كند، سلطه دولت ملي و شكل گيري حوزه عمومي‌ مبتني بر گفتمكان عقلاني غير شخصي مشخص مي‌ شود. (آندرسن[2]،2011) سبك زندگي سه ويژگي ياد شده مدرنيته را از پايه تضعيف مي‌ كند . در ارتباط با مورد نخست سبك‌هاي زندگي يا تعداد پشتيبانيشان در برابر ورود هرگونه كلان روايي كه بخواهد مقتدرانه ساختار صورت‌هاي اجتماعي را توصيف كند ايستادگي ومقاومت كند . در ارتباط دولت ملي سازمان‌هاي توليد وتوزيع كه ارائه دهنده خدمات سبك زندگي هستند، از مرزهاي ملي فرا مي‌ روند وهر تصويري از فرهنگ ملي را مخدوش كرده وبه ريشخند مي‌ گيرند اين سازمان ها با آنكه تجربه محلي را نابود مي‌ كنند اما آن رادر رابطه اي ضرورتا ديالتيكي (كنايي) با شبيه سازي دراماتيك جهاني قرار مي‌ دهند. نكته سوم كه از همه مهمتر است اين است كه سبك‌هاي زندگي در راستاي تار و مبهم كردن ونهايتا تغير دادن شكل تمايزات موجود بين حوزهاي عمومي‌ وخصوصي عمل مي‌ كند وبااين كار درجهت ساختن وشكل دادن ادراك‌هاي جديد از روابط شكل‌هاي موجوديت اجتماعي فردي وجمعي عمل مي‌ كند. (جمهري، 1391). در اين جهت چنين سبك‌هاي زندگي را كه فرزند مدرنيته اند نيازمند بازشناسي به واسطه شكل‌هاي ساختاري نوظهوري مي‌ دانند كه متعلق به دوران پست مدرن اند . بدين ترتيب ميتوان گفت كه سبك زندگي عبارتست از طيف رفتاري كه اصل انسجام سنجش بر آن حاكم است عرصه اي از زندگي را تحت پوشش دارد ودر ميان گروهي از افراد جامعه قابل مشاهده است كه الزاما بر همگان قابل تشخيص نيست. (فاضلي، 1389) اين در حالي است كه محقق اجتماعي ميان سبك‌هاي زندگي وبقيه طيف‌هاي رفتارهاي افراد جامعه تمايز قائل اند، البته سبك زندگي مي‌ تواند تشخيص پذير باشد يا اساسا به قصد ايجاد تشخيص سامان داده شود در نهايت مي‌ توان گفت كه سبك زندگي زاييده انتخاب‌هاي مردم در ميان محدوديت‌هاي ساختاري است كه آنها را فرا گرفته است با عنايت به تعريف بالا سبك زندگي بايد به اين نكته توجه داشت اولا تحليل سبك زندگي تنها به بررسي الگوهاي مصرف مادي محدود نمي‌ شود.(شبري، 1390)


1.Chaney

[2] .Anderson

 

خريد

ساير محصولات ويژه

مباني نظري و پيشينه پژوهش درباره كيفيت زندگي ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و نمونه پايان نامه روانشناسي درباره شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي M...

مباني نظري و پيشينه پژوهش راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان ( فصل دوم پايان نامه )

مباني نظري و فصل دوم پايان نامه با موضوع جهت گيري زندگي

مباني نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع كمال گرايي